گروه منهای اقتصاد پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد ابوالفضل ظهره وند سفیر اسبق ایران در افغانستان و کارشناس و تحلیلگر سیاست خارجی و مسائل منطقه در گفت و گو با رادار اقتصاد در خصوص اهمیت حضور استراتژیک و تصمیم راهبردی جمهوری اسلامی ایران با هدایت مقام معظم رهبری و فرماندهی میدانی سردار قاسم سلیمانی برای مبارزه با داعش گفت: در واقع داعش یک سازمان تروریستی طراحی شده توسط آمریکا، انگلیس و اسرائیل بود. حمایت های مکرر غرب و نماینده آنها در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی نشان داد داعش مخلوق غرب است.
وی در این باره خاطر نشان کرد: در مقاطعی از اوج گیری نبردهای بین داعش و جبهه مقاومت شاهد درمان تروریست های داعش در برخی کشورهای همسایه مثل ترکیه یا در اسرائیل بودیم، فیلم ها و عکس های به جا مانده از آن دوران گویای این واقعیت است که غربی ها به شدت از داعش برای پیشبرد مقاصد خود در منطقه بخصوص علیه محور مقاومت حمایت می کردند.
ابوالفضل ظهره وند در ادامه بحث تاکید نمود: آمریکایی‌ها بعد از مأیوس شدن از حوزه جنگ مستقیم با ایران و یا جنگ عراق با ایران در دوران صدام به جنگ‌های نیابتی متوسل شدند که در پایان به این نتیجه رسیدند که راهی به غیر از طراحی جریان تکفیر ندارند، چرا که بخشی از تندروهای منطقه را با شعارهای این جریان همراه کردند به گونه ای که شاهد بودیم مردمان بخش هایی از عراق و سوریه به شعارهای داعش اقبال نشان داده و متاسفانه با تروریست ها همکاری کردند.
ابوالفضل ظهره وند درخصوص تلاش ها و مجاهدت های سردار قاسم سلیمانی برای مقابله و از بین بردن داعش در منطقه گفت: اگر سردار سلیمانی مقاومت را برای نابودی و مقابله با داعش بسیج نمی کرد بی تردید اینک ژئوپلوتیک منطقه بر هم خورده بود چرا که آمریکا تلاش می کرد تا شبیه افغانستان که القاعده را روی کار آورد این بار در شکل دیگری با عنوان داعش، ژئوپلیتیک منطقه را به هم بریزد چرا که راه نجات نظام سرمایه‌داری و تحقق اهداف هژمونیک آمریکا و ناتو فروپاشی ژئوپلوتیک منطقه است.
وی در این باره تصریح نمود: آنچه که امروز در غزه هم جریان دارد تداوم همین راهبرد است چرا که غرب نتوانست با استفاده از ظرفیت داعش این برنامه را درمنطقه محقق کند اینک به سمت غزه و استفاده از ابزار منطقه ای خود یعنی رژیم صهیونیستی روی آورده است تا وضعیت مورد نظر و نیاز خود را در منطقه نهادینه کند به همین دلیل باید داعش را به عنوان مهم‌ترین مولفه ژئوپلوتیک و آمریکا و اسرائیل برای تسلط بر کشورهای منطقه و به هم ریختن نقشه ژئوپلویکی در نظر گرفت.
وی در این باره توضیح بیشتری داد و گفت: آمریکا قبل از تشکیل داعش، تجربه تشکیل القاعده و تجربه انفجار برج‌های دوقلو را داشت به همین منظور با سناریوی اصابت هواپیما به برج های دو قلو توانست تحت عنوان مبارزه با تروریسم وارد منطقه شود لذا در موضوع داعش نیز با همین طراحی به سراغ تربیت تروریست هایی به مراتب وحشی‌تر و خشن‌تر نسبت به گروه‌های تکفیری دیگر رفت فقط با این امید که بتوانند با موقعیت و شرایط ایران در منطقه مقابله کند.
سفیراسبق ایران در افغانستان و کارشناس مسائل بین الملل یادآور شد: بی تردید آمریکا با تشکیل و حمایت از داعش به دنبال نفوذ بیشتر در منطقه بود به همین خاطر در آن مقطع زمانی مسئله نفوذ را با داعش دنبال کردند یعنی جنگ نیابتی با همین هدف صورت گرفت تا موقعیت ایران را تخریب کنند.
وی خاطر نشان کرد: آمریکا تلاش کرد تا با ایجاد ناامنی و نبود حکمرانی واحد و مستقل در عراق و سوریه در حوزه پیرامونی ایران و تسلط بر مناطقی که اهل سنت در آن سکونت دارند ایران را به عنوان مدار محور مقاومت و ثبات در ژئوپلیتیک منطقه دچار چالش های جدی کند اما با یاری خداوند سبحان و درایتهای مقام معظم رهبری و تلاش های سردار سلیمانی و حمایت همه جانبه ملتهای مسلمان از جبهه مقاومت این پروژه خنثی شد.
ابوالفضل ظهره وند کارشناس و تحلیلگر سیاست خارجی در خصوص استراتژیک بودن تصمیم جمهوری اسلامی ایران در آن مقطع برای مقابله رو در رو با داعش و حمایت های مستشاری از دولت های سوریه و عراق گفت: این تصمیم بدین جهت استراتژیک بود که با وجود اینکه می توانستیم نظاره گر تحرکات داعش در منطقه باشیم و در قبال روندهایی که در سوریه اتفاق می‌افتاد و بعد به عراق می‌رسید تا زمانی که به مرز ایران برسد بی تحرک باشیم اما با توجه به اینکه وقتی جنگ به مرزهای ایران کشیده می شد باید با هزینه بالاتر و با ظرفیت‌های ایرانی می‌جنگیدیم در آن مقطع زمانی با تشخیص به موقع و درست جنگ را از مرزهای خود دور کردیم و از ظرفیت سوریه و عراق که خود قربانی بودند برای نابودی داعش استفاده کردیم تا بتوانیم این جریان و تهدید معتبر را متوقف کنیم.
ظهره وند توضیح داد: لذا دو گزینه بیشتر نداشتیم یا اینکه منفعل باشیم تا سوریه و عراق نابود و تجزیه شوند و بعد با موج بزرگ‌تری از جریان تکفیر در کنار مرزهای غربی و شرقی خود وارد جنگ شویم یا اینکه ابتکار عمل به خرج دهیم و از فروپاشی سوریه و عراق جلوگیری کنیم و از ظرفیت‌های منطقه ای برای مبارزه با تروریسم و در نهایت نابودی داعش استفاده کنیم، پس این تصمیم کاملاً استراتژیک بود. شاید در ماه های اول برخی جریان های سیاسی داخلی شعار می دادند« نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» اما بعد از آنچه در عراق و سوریه گذشت و مشخص شد که مبارزه ما با داعش تصمیم استراتژیکی بوده که هزینه های ما و متحدانمان را کاهش داد و مانع از فروپاشی منطقه شد و هم مانع از این شد که ایران در گردابی از چالش جدید و جنگ فراگیر مذهبی قرار بگیرد آنها نیز متوجه شدند تصمیم درست و استراتژیکی اتخاذ شده است.
کارشناس و تحلیلگر مسائل بین الملل در خصوص نقش آفرینی مرجعیت شیعی برای تقابل جدی با تروریستهای داعش گفت: قطعاً نقش مرجعیت در موضوع مقابله با داعش بسیار کلیدی است، چرا که وقتی حکم مقابله با تکفیر را صادر کردند دست جریان مقاومت و رزمندگان برای مقابله با داعش که با پرچم و ابزار دین وارد عمل برای کشتار مردم جهان اعم از مسلمان یا غیر مسلمان شده بود باز شد تا از بیرون گفته نشود « مسلمان با مسلمان درگیر شده است» بلکه« اسلام با تکفیر درگیر شد» بنابراین علمای شیعی با فتوای خود مرز بین حق و باطل و تکفیر و اسلام ناب را مشخص نمودند.
نظر شما