صادقی: قوه قضائیه تخلفات بازار سرمایه را به جد بررسی کند/ مدیران بورسی تلاشی برای حمایت از سهامداران نکردند!

کارشناس بازار سرمایه گفت:حتما باید قوه قضاییه به تخلفات رسیدگی کند. غیر از قوه قضاییه نهادی نیست که مراقب فعالیت‌های بالاسری‌های بورس و تخلفات آن‌ها باشد، بنابراین این کار حتما باید انجام شود و می‌تواند بر مسائل تاثیرگذار باشد. حداقل این است که در کم شدن تخلفات در آینده به بورس کمک می‌کند. ورود قوه قضائیه می‌تواند موجب بازگشت اعتماد مردم به بورس شود، اگر کسانی که تخلف کرده‌اند تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند، مدیران متخلف استعفا بدهند و محاکمه شوند و در نهایت مردم متوجه شوند که دستگاه‌ها حاکمیتی برای خود حساب و کتابی دارند و تنها اسمی از آن‌ها نیست، بلکه عملا مراقب هر گونه فعالیت در بازار هستند و دادخواهی مردم را به عهده می‌گیرند به نفع بازار سرمایه است و حتما باید انجام شود.

گروه بورس پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، بازار سرمایه این روزها در سکوت حیرت انگیزی به سر می‌برد، مشخص است که متحیر انتخابات آمریکاست، هرچند که ماه هاست بازار تحت لوای دولت و حقوقی‌ها روزهای عجیب و غریبی را به خود دیده که سهامداران حقیقی به خوبی با آنچه بر سر سرمایه هایشان دراین بازار آمده است آشنا هستند. اما اینکه بازار این روزها علی رغم اینکه سکوت و بی تحرکی سنگینی را تجربه می‌کند باز هم با تابلوهای قرمز و ریزش مواجه است را باید در عملکرد ماه‌های گذشته مدیریت دولت و سازمان بورس دید که بازار را به چنین روزهایی رساندند. دراین بین دستور تاریخی رییس قوه قضاییه مبنی برابلاغ دستورالعمل اصلاح ساختار بازار سرمایه بارقه های امید را در بازار سرمایه و ارکان مختلف بازار بوجود آورده است. واقعیت آن است که تاکنون ذی نفعان بازار شامل سهامداران خرد و کلان و کارگزاری ها و شرکتهای سرمایه گذاری و سایر فعالین بازار به دلیل خلاهای قانونی امکان پیگیری حقوقی و قضایی مسایل خود از طریق دستگاه قضایی را نداشتند که با ابلاغ این دستورالعمل قطعا امکان مناسبی برای همه ارکان بازار فراهم خواهدشد.تشکیل دادگاههای تخصصی بازار سرمایه را می توان نقطه عطفی در فعالیتهای این بازار کلیدی دانست.  قاسم صادقی کارشناس بازار سرمایه و مدیر آکادمی رویال بورس در این گفتگو عملکرد دولت و سازمان بورس را در افت‌های بازار و مساله دستور تاریخی رییس قوه قضاییه را تحلیل کرده است.
.

ورود قوه قضاییه را به بورس برای تشکیل دادگاه ویژه و بررسی عملکرد حقوقی‌ها و سازمان بورس را در افت‌ها و مسائل اخیر بازار سرمایه چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اگر در بازار سرمایه تخلفی صورت گرفته باشد قاعدتاً نهاد نظارتی مثل قوه قضاییه باید به مساله رسیدگی کند، به این دلیل که مسوولین بورس یا حقوقی‌ها در بورس تاثیر گذارند. قطعا بالا سری‌های بورس و مسوولین دولتی و حقوقی‌ها و ناظران داخل سازمان به خوبی به وظایف خود عمل نکردند یا در برخی موارد عامدانه به اتفاقاتی دامن زده اند که موجب ریزش بازار سرمایه شده است. وقتی نهاد بالا سری تخلف می‌کند، قاعدتاً باید به سراغ قوه قضائیه برویم، بنابراین چاره دیگری نداریم که قوه قضائیه بررسی‌های بی طرفانه‌ای انجام دهد تا این موضوع بررسی شود که حقوقی‌هایی که سهام خود را در روزهای منفی به فروش می‌رسانند و حقوقی‌هایی که اکنون در بنیادی‌ترین سهم‌ها به جای اینکه از سهم‌ها حمایت کنند، حجم مبنا پر می‌کنند در واقع روز به روز سهامداران را متضرر می‌کنند. کاملا مشخص است اتفاقی که رخ می‌دهد تصنعی است، یعنی با نگاهی به عملکرد رویه‌ای که در پیش گرفته اند می‌توان متوجه شد، حتما باید قوه قضاییه به این تخلفات رسیدگی کند. غیر از قوه قضاییه نهادی نیست که مراقب فعالیت‌های بالاسری‌های بورس و تخلفات آن‌ها باشد، بنابراین این کار حتما باید انجام شود و می‌تواند بر مسائل تاثیرگذار باشد. حداقل این است که در کم شدن تخلفات در آینده به بورس کمک می‌کند. ورود قوه قضائیه می‌تواند موجب بازگشت اعتماد مردم به بورس شود، اگر کسانی که تخلف کرده‌اند تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند، مدیران متخلف استعفا بدهند و محاکمه شوند و در نهایت مردم متوجه شوند که دستگاه‌ها حاکمیتی برای خود حساب و کتابی دارند و تنها اسمی از آن‌ها نیست، بلکه عملا مراقب هر گونه فعالیت در بازار هستند و دادخواهی مردم را به عهده می‌گیرند به نفع بازار سرمایه است و حتما باید انجام شود؛ لذا مجدانه این مسائل باید پیگیری شود تا به ثمر برسد و حتما به مردم اعلام شود، اگر قوه قضاییه مسائل پشت پرده‌ای را حل نکند، با روش‌های معمول نمی‌توان زمینه بازگشت اعتماد مردم را فراهم کرد.

عملکرد آقای قالیباف اصل در بورس را چگونه تحلیل می کنید؟
از زمانی که آقای شاپور محمدی به دلیل یک سری شایعات و درگیری‌های لفظی و عقیدتی در باب راهبرد سازمان بورس و کلیت بورس کشور از بازار سرمایه رفتند از همان زمان تا کنون شاهد بر هم خوردن تعادل بازار سرمایه هستیم. در واقع در گذشته شاخص در صعود تعادل خود را از دست داده بود، از همان زمان بود که استارت بی اعتمادی‌ها و ریزش بی‌دلیل بازار سرمایه شروع شد. به هر حال کلیت داستان به همان زمان باز می‌گردد. از زمانی که آقای قالیباف اصل به عنوان رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار انتخاب شدند کم کارهایی در بازار صورت گرفته، اما نمی‌توان گفت همه‌ی این کم کاری‌ها ناشی از تصمیمات و دستورات مستقیم وی است، چون عوامل مختلفی در بورس تاثیر گذار است، مثل وزارت اقتصاد، وزارت نفت، بانک مرکزی و غیره، به هر حال در برخی موارد هم می‌توان گفت ممکن است آقای قالیباف اصل تحت فشار بوده، البته در برخی موارد هم تخلف داشته یا صورت گرفته است، اما به هر حال آنچه در بازار سرمایه در زمان مدیریت آقای قالیباف اصل انجام شده خلاف مسئله‌ای است که از وی انتظار می‌رود و متاسفانه نتوانسته بورس را به درستی راهبری کند. علی رغم اتفاقات بدی که در بورس رخ داده آقای قالیباف اصل حتی عذرخواهی هم نکرده، و مقصران ریزش‌ها را هم معرفی نکرده و تلاشی برای حمایت از سهامداران ناآشنا به بازار هم نداشته است. مسائلی هم مطرح است که آقای قالیباف اصل باید آن را پیگیری می‌کرد که هنوز جواب روشنی در این موارد داده نشده، مثل برداشت یک درصد صندوق توسعه ملی، شاید حتی این رقم در بازار سرمایه خیلی تاثیر گذار نباشد، اما وقتی چنین وعده‌ای داده می‌شود و بعد از مدتی خبرهای متناقضی مبنی بر کنسل شدن طرح تزریق یک درصد از سهم صندوق توسعه ملی یا اینکه در حال واریز شدن به فلان حساب است داده می‌شود و عملی نمی‌شود، اعتماد سهامداران را از بین می‌برد چرا که سهامداران در نهایت رئیس سازمان بورس را می‌بینند. رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار باید تخلفات صورت گرفته را واضح و شفاف نشان دهد، اینکه چه کسی پشت این تخلفات است مشخص شود.
بنابراین شما هم به موضوع اعتماد زدایی از بورس با طرح چنین موضوعاتی که پایه و اساس آن کاملا مشخص نیست معتقد هستید؟
بله مسلما به نفع بازار نیست. ناهماهنگی‌های این چنینی در سخن و عدم عمل مسوولین به وعده‌های خود ناشی از این است که قبل از انجام کاری، بین دستگاه‌های مختلف هماهنگی‌های لازم صورت نمی‌گیرد، هر کسی به زعم خود مطلبی را بیان می‌کند و قرار است فقط حرفی زده شود، همین! طبیعی است که چنین موضوعاتی موجب بی اعتمادی مردم به بورس می‌شود. رئیس سازمان بورس باید در این مورد افشاگری کند، اگر مقصر عدم تزریق پول به بورس فرد دیگری است باید اعلام کند، اگر تخلفاتی صورت گرفته به وضوح باید مشخص شود که چه کسی چنین کاری انجام داده است. این موضوع باید شفاف شود که در اساسنامه صندوق توسعه ملی این موضوع آمده که از منابع صندوق توسعه ملی در مصارف دیگری مثل بازار سرمایه می‌توان استفاده کرد.


ریزش‌های ماه‌های اخیر را ناشی از چه عواملی می‌دانید؟ از هیجان زدگی سهامداران ناآشنا به بازار است، از سیاست گذاری‌های غلط است یا مسائل سیاسی یا ادغام همه‌ی این مسائل؟
جمع این عوامل موثر است. نمی‌توان گفت فقط یک عامل منجر به ریزش‌ها شده است. تمام این عوامل تاثیر خود را بر بازار گذاشته است. اخبار گوناگون که نشان می‌دهد چه حیرت زدگی در برابر انتخابات آمریکا ایجاد شده، هر چند انتخابات آمریکا در اصل نباید بر بورس ما تاثیری داشته باشد، اما این موضوع آنقدر در شش ماه اخیر توسط رسانه‌ها مطرح شده که چه تاثیری خواهد داشت، چه تأثیری نخواهد داشت، مردم به این مسئله حساس شده اند و این حساسیت روی روحیات آن‌ها تأثیر گذاشته است، لذا سهامداران نمی‌توانند به بازار اعتماد کنند که مثلا اگر آقای جوبایدن روی کار می‌آید بازار سقوط نکند، یا آقای ترامپ انتخاب شود بورس بالا می‌کشد، این موضوعات یعنی وابسته کردن بازار سرمایه و وابسته کردن ذهن مردم و انتظاراتی که ایجاد می‌شود، مثل اینکه می‌گویم آقای ترامپ رئیس جمهور شود انتظارات تورمی ایجاد می‌کند، این موضوع درست است، اما آن قدر مطرح شده که همین مطرح شدن ده‌ها برابر تاثیر بیشتری به جا گذاشته است، لذا باید کنترل شده اتفاق می‌افتاد. در نهایت بخشی از ریزش‌ها ناشی از عملکرد حقوقی‌ها و بازارگردان‌ها بوده، ضمن اینکه مشخص نیست بازارگردان‌ها در روزهای منفی کجا بودند؟! اینکه حقوقی می‌آید حجم مبنا و سهم منفی را پر می‌کند که سهامدار بیشتر متضرر شود، واقعا من تحلیلگر متوجه این مسئله نمی‌شوم که چرا چنین کاری صورت می‌دهند، اگر بگوییم می‌خواهند به قیمت تعادلی برسد، باید مشخص شود قیمت تعادلی کجاست، سهم مثلاً ۱۰ هزار تومان می‌ارزد الان قیمت ۲۸۰۰ تومان است، اینجا قیمت تعادلی تعریف نمی‌شود، لذا تخلفاتی صورت گرفته، از آن طرف مردم هم بی‌اعتماد شده‌اند وقتی یک خبر منفی از بازار سرمایه می‌شنوند، حتی اگر ده خبر مثبت در همان روز شنیده باشند به دلیل بی اعتمادی به همان یک خبر منفی توجه می‌کنند و ده خبر مثبت به حاشیه می‌رود، این‌ها همه ناشی از بی اعتمادی است که موجب بی ارزش شدن اخبار مثبت بازار شده است.
۱۴ آبان ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۰
کد خبر: 5060

برچسب‌ها

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha