به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد در این گزارش، از تعدادی از کارشناسان خواسته شده، مهمترین مساله پیشروی رئیسجمهوری آینده را از نگاه خود اعلام کنند و به تبیین این مساله بپردازند.
سامانبخشی دولت
«احمد زیدآبادی» روزنامهنگار و فعال سیاسی، در خصوص مهمترین مساله پیشروی نهمین رئیسجمهوری ایران میگوید: بارها تاکید کردهام قدرت دولت در معنای اعم در ایران از همگسیخته است و باید یک سامانیابی دوباره پیدا کند؛ به این معنا که هر کس دقیقا چه قدرتی دارد و در ازای آن قدرت چه مسئولیتهایی دارد. اکنون کانونهای تصمیمگیر برای امور کشور بیش از اندازه پراکنده شده و هر فردی در هر قشر، شهر و یا نهادی در حوزه کاری خود و دیگران اعمال حاکمیت میکند. به همین دلیل نیاز به یک بازسازی در گام اول است.
زیدآبادی: قدرت دولت کم نیست بلکه دچار نوعی تشدد قدرت استوی در بیان دلایل اهمیت و اولویت این مساله در شرایط کنونی کشور میافزاید: بدون یک سامانیابی نه میتوان تصمیمی گرفت و نه اینکه میتوان تصمیمی را اجرا کرد. از اساس دولت یک فلسفه و یک کارویژه دارد که از طریق ایجاد دستگاهی با اجزایی مختلف و مرتبط با هم انجام میشود. اگر چنین نباشد، با وضعیتی نامساعد همانند وضعیت کنونی مواجه خواهیم شد. این در حالی است که نامزدهای ریاست جمهوری در ابتدا یک چیز وعده میدهند و پس از انتخاب شدن آن را عملی نمیکنند. به این دلیل اعتقاد دارم پیش از هر چیزی، تصمیمی برای سامانیابی دوباره دستگاه دولت به مفهوم state(دولت) و نه کابینه و قوه مجریه صورت گیرد. بدون تحقق چنین امری، کسی کاری را از پیش نمیبرد.
زیدآبادی ادامه میدهد: قدرت دولت کم نیست بلکه دچار نوعی تشدد قدرت است؛ به دلیل اینکه از اساس از همان ابتدای انقلاب یک تئوری منسجمی درباره دولت وجود نداشته است. به هر حال نگاههایی که آن زمان وجود داشت و کسانی که قانون اساسی را نوشتند و بعدها در مقام عمل به دلیل انشعابهای بسیاری که به وجود آمد و نیروهایی موازی که شکل گرفتند، همه به دلیل فقدان نظریهای در خصوص دولت جدید بوده است و این موارد سبب شده اولا به لحاظ نظری خلط مبحثهای بسیاری ایجاد شود و دوم اینکه به لحاظ حقوقی، مساله جا نیفتد و در اجرا کار سخت و دشوار شود.
چالش رئیسجمهوری آینده
«مجید شاکری» کارشناس اقتصادی، دو مساله مهم پیش روی نهمین رئیسجمهور ایران را «وابستگی به دِرهَم(ارز امارات) و وابستگی ایران به کانالهای کالای اساسی آمریکا» میداند.
او در بیان دلیل اهمیت این دو موضوع میگوید: در ۸۵ درصد مبادلات خارجی، به دِرهَم امارات وابستگی داریم و به محض اینکه تغییری در رویکرد و دست فرمان آمریکا رخ دهد، دچار مشکل میشویم. مقصود من از تغییر رویکرد آمریکا، پیروزی ترامپ نیست، بلکه بایدن نیز در دوره دوم میتواند رویکردی متفاوت با دوره کنونی داشته باشد و به سمت کنترل تنش در اوکراین و مهار مستقیم چین حرکت کند. در این رویکرد، آمریکاییها به عنوان یک جزء جدانشدنی رویکرد خود، سراغ ایران خواهندآمد و یکی از ابزارهای اصلیشان وابستگی ایران به دِرهَم است. آنها در این زمینه میتوانند فشار قابل توجهی به ایران وارد و در آن مبادلات، اخلال ایجاد کنند.
شاکری: دو مساله مهم پیشروی نهمین رئیسجمهور ایران، «وابستگی به دِرهَم(ارز امارات) و وابستگی ایران به کانالهای کالای اساسی آمریکا» استوی میافزاید: از سوی دیگر چون ما بیشتر کالاهای اساسی خود را از کانالهای تحت تسلط و معافیت آمریکا میخریم، ابزاری که آنها تا کنون بارها استفاده کرده و در دور بعدی نیز استفاده خواهند کرد، چگونگی دسترسی ما به کالاهای اساسی است که زیرساخت آن را نیز در اختیارشان گذاشتهایم. کلا در دولت سیزدهم در هر دو این موارد، وابستگی ایران نسبت به گذشت بیشتر شده است؛ هم از نظر ابعاد و تاثیرات و هم فوریت، به نظرم این موضوع، اولویت اول است و هر رئیس جمهوری باید در ۶ ماه اول روی این دو مورد متمرکز شود. چون آمریکا برای فشار بر ایران، ابزارهای محدود ولی بسیار موثری دارد که این دو، موارد اصلی آن هستند.
شعار کلی ندهد
«ابراهیم فیاض» عضو هیات علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره مهمترین مساله پیشروی رئیسجمهوری آینده میگوید: جهان به شدت در حال متحول شدن است. فهم اینکه جهان متحول میشود و ما باید در درون کشور و بیرون آن چه کار کنیم، بسیار مهم است.
تئوری خاصی نیز در مورد تحولات جهان وجود ندارد. یعنی فهم وضعیت کنونی بسیار سخت است و ایران بهشدت در حال تحول بوده و اقتصاد آن در حال رشد است و اینکه وضعیت اقتصادی نیز به چه صورت پیش برود سخت است. اکنون زمان شعار دادن نیست زیرا عملینشدن شعارها به ضرر او تمام میشود. بنابراین در اینجا این پرسش مطرح میشود که ایران در جهان و جهان در ایران چه کار کند؟ این امر برای آینده و قرن ۲۱ مهم است.
به گفته این پژوهشگر حوزه جامعهشناسی، وقتی تئوری کلان نداشته باشیم، استراتژی کلان هم نخواهیم داشت. برای مثال کشورهای عربی میخواهند اقتصاد نفتی خود را به اقتصاد گردشگری تبدیل کنند اما آیا امنیت کنونی جهان اجازه میدهد گردشگری به کشورهای عربی منتقل شود؟ یا گفته میشود امکان به وجود آمدن جنگ جهانی سوم وجود دارد. اکنون مساله فلسطین، یک بحث جهانی شده؛ یعنی منطقهای نیست و اوکراین نیز به همین صورت است.
فیاض: مناظرهها نشان داد که بحثها خیلی استراتژیک نیست و حداکثر یک سری راهبرد بیان میشود؛ زیرا تئوری خاصی در این زمینه نداریموی میافزاید: برای مثال ممکن است اینترنت جهانی قطع شود؛ آیا ما شبکه اطلاعرسانی داخلی داریم که دچار مشکل نشویم؟ یا در مورد حملات تروریستی به پالایشگاهها باز همین بحث مطرح میشود. متاسفانه در حال حاضر حرفهای بسیاری زده میشود و مناظرهها هم نشان داد که بحثها خیلی استراتژیک نیست و حداکثر یک سری راهبرد بیان میشود؛ زیرا تئوری خاصی در این زمینه نداریم. به طور مثال در کشور ما که میتوان نور خورشید را به انواع انرژی تبدیل کرد، اقدام خاصی در این زمینه انجام نمیشود؛ در حالی که همه این موارد اشتغالزا هستند. در شرایط کنونی، ما رئیسجمهوری میخواهیم که دیگر به صورت کلی شعار ندهد.
نظر شما