به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، در سال ۲۰۰۹، آماندا زاکرمن ۱۸ ساله به همراه مادرش درحال خرید لوازم برای اتاق خوابگاهش در کالج بود که متوجه شد ملافههای سایز کوچک و وسایل مورد نیاز برای چیدمان یک فضای کوچک چون اتاق خوابگاه را نمیتوان از یک فروشگاه خریداری کرد. بنابراین او و به همراه مادرش کارن زاکرمن تصمیم گرفتند که خط تولید کالای خواب خوابگاهی خود را ایجاد کنند.
در سال دوم دانشگاه زاکرمن، «دورمیفای» رسما متولد شد. این تیم مادر و دختری، وبلاگی را درباره زندگی دانشگاهی و دکور خوابگاه راه اندازی کردند. دوستان زاکرمن به عنوان نویسنده با آنها همکاری کردند و در نهایت شبکهای گسترده از سفیران برند ایجاد کردند که قبل از اینکه شبکههای اجتماعی این شکاف را پرکنند، نقش اجراپذیری ایدهها را داشتند. پوسترهای چاپی که به سفارش مشتریان انجام میشد به اولین محصول خط تولید این شرکت تبدیل شد.
باوجود آنکه مانند بسیاری از برندهای فروش مستقیم در آن زمان آنها فورا سرمایه زیادی جمع آوری نکردند، کسبوکار دکوراسیون فضای کوچک زاکرمن که از اتاق خوابگاهش در دانشگاه شروع شد توانست به کسبوکاری چند میلیون دلاری تبدیل شود. «دورمیفای» نمایشگاههای کوچک برگزار میکرد تا مردم بتوانند با محصولات ارتباط برقرار کنند و این تلاشها در نهایت منجر به نمایشگاههای فصلی و همکاری با بیش از ۲۰۰ فروشگاه شد.
با گذشته یک دهه از فعالیت «دورمیفای»، مشتریان اصلی آن اکنون از نسل دیگری هستند: نسلی که به عنوان نسل Z شناخته میشوند. به گفته زاکرمن، این کار را سخت میکند چراکه آنها هر سال با مشتریان جدیدی روبرو هستند. بنابراین از نظر او، موضوع تنها جذب آنها و مراقبت از آنها نیست؛ بلکه هر سال باید مشتریهای جدیدی را جذب کنیم.
به گفته زاکرمن، زمانی که نوبت به جلب نظر نسل Z میرسد صاحبان مشاغل نباید اهمیت شبکههای اجتماعی را دستکم بگیرند. این پدیده نهتنها برای رشد «دورمیفای» در طول سالیان کلیدی بوده است، بلکه برای این شرکت خط مستقیمی به مصرف کنندگان ایجاد کرده است. با اینحال، به عقیده او، دورمیفای باید برای جذب نسل Z در شبکههای اجتماعی خود چابک و استراتژیک عمل کند.
به گفته زاکرمن، با تمام ارتباطات با نسل Z ضروری است که بهطور واقعی با آنها تعامل داشته باشیم و محصولات، محتوا و توصیههایی را ارائه کنیم که واقعا برای آنها مفید باشد.
به عقیده او، مساله تنها این نیست که محصولی را به آنها بفروشیم تا در فضای خود قرار دهند، بلکه این است که آنها احساس راحتی کنند. هدف دورمیفای این است که آنها را در انتقال به دانشگاه راحت کند، و به آنها کمک کند چالشهایی که باید با آنها روبهرو شوند، مانند زندگی با یک غریبه یا ترک خانه برای اولینبار پیش بینی کنند.
به گفته زاکرمن، شرکتهای زیادی وجود دارند که نمیدانند نسل Z به دنبال چه چیزی است و فکر میکنند که صرف استخدام یک اینفلوئنسر باعث فروش، یا ارتباط یا وفاداری به یک برند میشود، اما مخاطبان فعلی ما باهوشتر از آن هستند.
دورمیفای به کارآموزان و هماهنگ کنندگان رسانههای اجتماعی خود آزادی زیادی میدهد تا کانالهای شرکت را به دلخواه خود اداره کنند. زاکرمن به آنها اجازه میدهد کاری را انجام دهند که فکر می کنند کارساز است؛ به عقیده او، این آزمون و خطای زیادی است ولی داشتن محدودیتهای زیاد در یک کانال اجتماعی میتواند منجر به تعامل ضعیف شود.
«دورمیفای» همچنین با چالش جذب خریداران نسل Z به عنوان یک تجارت فصلی روبروست. اما به عقیده زاکرمن، نکته کلیدی این است که با مشتریان به رشد خود ادامه دهند؛ برای مثال، پیگیری اینکه آن دانشجویان سال اولی که خوابگاه خود را طراحی می کنند، به سال آخریهایی تبدیل میشوند که به قابهای مدرک نیاز دارند؟
دورمیفای اما توانسته است با شناسایی و درک نیازهای مخاطبان هدف خود که مستلزم تحقیقات بازار و درک عمیق از روندها و رفتار مصرف کننده است یک نام تجاری منحصربه فرد و قابل اعتماد در بازاری رقابتی ایجاد کند. طراحی و مدیریت محصولات که برای مخاطبان جذاب باشد نیاز به خلاقیت و توجه زیاد دارد و زاکرمن باید اطمینان حاصل میکرد که محصولات نهتنها شیک، بلکه کاربردی و باکیفیت هستند.
نظر شما