گروه اقتصاد کلان پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، قیمت دلار و نرخ ارزی که چه توسط دولت و بانک مرکزی یا در بازارهای آزاد اعلام و معامله می شود واقعی نیست، موضوعی که همه ی کارشناسان اقتصادی آن را بیان می کنند اما چرا نرخ ارز به روند کاهشی خود ادامه نمی دهد، حتی با موضوع انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که مدت کوتاهی کمی روند ریزشی را به خود دید باز هم به رنج قیمت های بالای قبلی بازگشت. مرتضی عزتی اقتصاددان و استاد دانشگاه در این باره تحلیل خود را از چرایی کاهش و افزایش مجدد نرخ ارز و قیمت واقعی دلار را در اقتصاد ایران بیان کرده است.
چرا بعد از کاهش نرخ ارز بعد از پایان انتخابات آمریکا دوباره قیمت ارز و دلار بالا رفت؟
بعد از پایان گرفتن انتخابات آمریکا و اعلام تقریبا قطعی برگزیده شدن آقای جوبایدن بازارهای ایران بخصوص بازار ارز از شوک سیاسی و انتظاراتی که از انتخاب آقای جوبایدن داشتند با کاهش قیمت مواجه شدند، بنابراین کاهش قیمت را می توان ناشی از شوک سیاسی دانست که قیمت ارز را پایین آورد. اما واقعیت این است که مقاومت هایی مانع کاهش نرخ ارز می شود. متاسفانه در اقتصاد ما همیشه عدهای به دنبال فرصت طلبی و سودجویی بیشتر هستند، این دسته افراد تمایلی به کاهش نرخ ارز ندارند، عده ای هم مدام در حال به هم ریختن بازار برای افزایش نرخ ارز هستند، بنابراین بازار ارز کشور از چند جهت تحت فشار است تا قیمت ها کاهش نیاید.
بنابراین تا حدودی می توان گفت همین عوامل یا فعالیت ها و دسیسه ها باز هم نرخ ارز را بالا برد؟
قطعا افزایش نرخ ارز ناشی از فشار افراد، گروه ها و تاثیر گذارانی در بازار است که مجددا افزایش قیمت ارز را موجب شد. اما واقعیت این است که همه به خوبی می دانند با قیمت بالای ارز معامله چندانی در اقتصاد صورت نمی گیرد، به عبارت دیگر با قیمت های کنونی نرخ ارز معامله ها واقعی نیست و هر معامله ای که انجام می شود حتما صوری، روی کاغذ و در سایت هاست. از این رو می توان فهمید که در اقتصاد ایران نرخ ارز بسیار پایینتر از رقم های کنونی است، حتی می بایست از رقم کاهشی که بعد از انتخابات آمریکا تجربه کردیم هم پایین تر باشد.
پیش بینی شما از نرخ ارز در آینده اقتصاد ایران چیست؟
در آینده قطعاً قیمت ارز پایین میآید ممکن است به دلایل سیاسی و مسائل مختلفی نرخ ارز به صورت تدریجی پایین بیاید، اما برداشت بنده از نرخ ارز این است که باید زیر ٢٠ هزار تومان، ١۵ هزار تومان و حتی به زیر ۱۵ هزار تومان هم برسد. اینکه می بینیم نرخ ارز پایین نمی آید، نرخ ارزی که جا دارد زیر ۱۵ هزار تومان باشد به علت مقاومت های برخی فعالان اقتصادی است که مانع کاهش قیمت ارز تا رسیدن به نرخ زیر ۱۵ هزار تومان شده اند.
عرضه و تقاضای ارز در شکل دهی نرخ ارز چقدر موثر است؟
قطعا اساس نرخ ارز را عرضه و تقاضا تعیین میکند. عرضه و تقاضای ارز هم یک عرضه و تقاضای مشتق از تابع واردات و صادرات ما است. در سال های اخیر ما حجم صادراتی بیشتری از واردات داشتیم و چون صادرات بیش از واردات بود، باید نرخ ارز کاهش مییافت اما عوامل سیاسی و دست های پیدا و پنهان مانع از کاهش نرخ ارز شدند. البته انتظارات غیرمنطقی و انتظارات منفی از آینده که بخشی از آن به تبع تحریمها و بخشی جو سازی فعالانی که عامدانه در شبکه فضای مجازی و فضای اقتصادی نرخ ارز را به التهاب می کشند نیز در نرخ ارز و گرانی ها بسیار مهم است. اگر این دسته از افراد در برابر کاهش نرخ ارز مقاومت نمی کردند و بانک مرکزی و دولت هم در برابر آنها می ایستاد تا موجب افزایش نرخ ارز نشوند، نرخ واقعی ارز به سرعت مشخص می شد و می دیدیم که واقعاً نرخ ارز بسیار پایین تر از نرخ های عجیبی است که این هفته ها و ماه ها تجربه کردیم. به هر حال یا بهتر است بگویم متاسفانه اقتصاد ما خود را به سرعت با نرخ ارز تطبیق می دهد، به تبع چنین وضعیتی تولیدکنندگان نیز قیمت کالاهای خود را بالا می برند، البته نرخ مواد اولیه هم افزایش می یابد و چون فعالان اقتصادی و صادر کنندگان هم فعالیتهای خود را با نرخ ارز جدید محاسبه می کنند این گروه ها در مقابل کاهش نرخ ارز مقاو مت میکنند.
این گروه ها تا چه زمانی می توانند در برابر کاهش نرخ ارز مقاومت کنند؟ بر فرض اینکه در تعامل سیاسی با دولت جدید آمریکا امکان فروش نفت و بازگشت ارز به کشور مهیا شود نرخ ارز تا چه حد کاهش می یابد؟
به هر حال مقاومت این افراد و گروه ها مطلق و همیشگی نیست، آنها هم تحت تأثیرات سیاسی و اقتصادی مجبور به پذیرش و تسلیم می شوند. اما بنده باز هم تکرار می کنم نرخ ارز باید ۱۵ هزار تومان باشد، ترجیحا حتی زیر این قیمت باشد. اگر فروش یک و نیم میلیون بشکه نفت در ماه های آینده با تعاملات سیاسی تثبیت شود، با صادرات نفت و فرآورده های آن، با نرخ ارز ١٢ هزار تومانی بودجه دولت تامین می شود. یعنی بودجه دولت اگر قبلاً با دو و نیم میلیون بشکه روی نرخ ارز ۴ هزار تومانی بسته می شد الان با نرخ ارز ۱۲ هزار تومانی با فروش حدود ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار بشکه نفت می تواند به راحتی تامین شود. بیش از این اگر کسی بخواهد در سیستم ادعای بالاتری برای نرخ ارز داشته باشد و سراغ بالا رفتن نرخ ارز برود دلیل و ادعای وی قابل قبول نیست و بسیار غیر منطقی و احتمالاً پشت آن خلافی وجود دارد، چرا که با ارز ۱۲ هزار تومانی بودجه دولت تامین می شود. بازارها به خوبی نشان داده اند که اجناس و کالاهایی که با دلار بالاتر از ۱۵ یا ۲۰ هزار تومان به فروش می رسند تقاضای خاصی ندارند، یعنی با این قیمت ارز اصلا تقاضایی وجود ندارد، ضمن اینکه به تبع افزایش نرخ ارز واردات کشور هم کاهش یافته، تمام این مساله نشانه های خوبی دال بر این واقعیت است که قیمت ارز کنونی قیمت درستی نیست، حتی نرخ ارز می تواند به زیر ۱۰ هزار تومان برسد اگر مخالفت و ممانعت برخی فعالان اقتصادی که برنامه های خود را با نرخ ارز بالاتر بسته اند در کار نباشد. مسلما در صورتی که آقای بایدن و دولت بعدی آمریکا به صورت کامل به برجام برگردند نرخ دلار حتی به زیر ١٠ هزار تومان هم می رسد.
نظر شما