به گزارش رادار اقتصاد به نقل از خبرگزاری دانشجو؛ در روز جمعه ۲۱ آگوست، رجب طیب اردوغان در مقابل رسانهها حاضر شده و آماده بیان بشارتی بزرگ به ملت ترکیه بود. بشارتی که از مدتها پیش وعده آن را به ملت خود داده بود. اردوغان، خبری از کشف بزرگترین میدان گازی با حجم ۳۲۰ میلیارد متر مکعب در دریای سیاه را به ملت ترکیه و جهان داد. این اتفاق، ترکیه غیرگازی را به یک کشور گازی تبدیل میکند. علیرغم رشد اقتصادی ۱۵ ساله ترکیه، در سالهای اخیر اقتصاد این کشور با چالش مواجه بوده و لیر ارزش خود را نسبت به قبل از دست داده است. ناگفته نماند که شیوع ویروس کرونا نیز به نوبه خود تاثیر چشمگیری در این روند داشته است. به نظر میرسد این اکتشاف در کوتاهمدت تاثیرات روانی مثبتی بر ارزش لیر و به تبع آن کلیت اقتصاد ترکیه دارد، اما تاثیرات استراتژیک و ژئواستراتژیک آن در میانمدت و درازمدت بعد از سال ۲۰۲۳ پدیدار میشود.
از ترکیه مصرفکننده گاز تا ترکیه صادرکننده
برای ترکیه که سالانه در حدود ۴۰ میلیارد دلار برای واردات انرژی مخصوصا گاز هزینه میکند، کشف این میدان گازی میتواند تاثیرات چشمگیر میانمدت و بلندمدتی بر اقتصاد این کشور داشته باشد، به طوری که حتی اردوغان از احتمال صادرات گاز از این میدان سخن به میان آورده است. اثر مهم دیگر اکتشاف این میدان گازی، صرفهجویی ارزی این کشور در قبال واردات گاز است. به نحوی که این صرفهجویی ارزی موجب کاهش تقاضا برای ارز خارجی و دلار در درازمدت شده که برآیند آن میتواند تقویت لیر و بالا رفتن ارزش آن در مقابل دیگر ارزهای خارجی باشد.
از منظر برخی تحلیلگران، منابع انرژی در عین اهمیت راهبردی ذاتی، اما اگر خروجی بهرهبرداری از آن، اقتصادیتک محصولی باشد و مقرون به توسعه اقتصادی همهجانبه و اقتصادی چند محصولی نباشد، در درازمدت از یک نعمت بالقوه به نقمتی بالفعل برای یک کشور تبدیل میشود. اما با توجه این که ترکیه قبل از این اکتشاف سطحی از توسعهیافتگی اقتصادی را تجربه کرده و منابع درآمدی خود را چه در بخش گردشگری چه در صنایع تولیدی تنوع بخشیده است، این اکتشاف نقش یک مکمل و جهشدهنده مهم به این توسعه را پیدا میکند.
تأثیرات کشف میدان جدید بر سیاست داخلی ترکیه
اما فارغ از بعد اقتصادی این ماجرا، بُعد سیاسی آن مخصوصا در عرصه سیاست داخلی ترکیه نیز مشهود خواهد بود. چنین کشفی، آن هم دو دوران سلطه حزب عدالت و توسعه در این کشور و نیز قرار گرفتن ترکیه در مسیر توسعه بیشتر، میتواند به تقویت منزلت این حزب کمک کرده و ای بسا در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۲۳ ترکیه، مجدداً شاهد پیروزی این حزب خاصه اردوغان و در نتیجه ابقای وی در قدرت، باشیم. اردوغان در صحبت خود نیز از امکان دسترسی مردم به گاز از سال ۲۰۲۳ خبر داده است. لیکن برخی کارشناسان بر این عقیدهاند که بهرهبرداری از این میدان گازی زودتر از ۷ سال آینده میسر نخواهد بود. میزان استخراج از این میدان به تأسیساتی بستگی دارد که در آن مستقر خواهد شد. در این میان فاتح دونمز، وزیر انرژی ترکیه، اعلام کرده که عملیات ساخت تأسیسات در ساکاریا برعهده شرکت ملی نفت ترکیه خواهد بود و برای ساخت لولههای انتقال، مناقصه بینالمللی برگزار خواهد شد. به گفته دونمز، ارزش ذخایر گاز طبیعی فاز اول میدان ساکاریا نزدیک ۶۵ میلیارد دلار است.
برخی دیگر از کارشناسان با توجه به آمار موجود، معتقدند که مصرف گاز در ترکیه حدود ۴۴.۹ میلیارد مترمکعب در سال است که تقریبا ۹۹ درصد آن وارد میشود؛ بهرهبرداری از میدان گازی ساکاریا تقریبا نیاز هفت سال این کشور به گاز را تأمین میکند.
اردوغان پیشتر در سخنانی اعلام کرده بود که: «تا زمانی که ما به صادرکننده انرژی تبدیل نشویم، روند حفاری و اکتشاف ادامه خواهد داشت». به نظر میرسد، منظور اردوغان از ادامه حفاری تنها محدود به دریای سیاه نمیشود بلکه دریای مدیترانه را هم در برمیگیرد.
افزایش بلندپروازیهای منطقهای ترکیه
در بعد سیاست خارجی، در محدوده منطقهای نیز ذکر این نکته شایسته است که بینیازی ترکیه از واردات گاز از رقیبانی چون روسیه و ایران میتواند دایره ملاحظهکاری و محافظهاندیشی در سیاست خارجی این کشور را تنگتر کرده و در مقابل دامنه بلندپروازیهای منطقهای اردوغان را گسترش بیشتری دهد. در وضعیتی که ترکیه به شمال آفریقا و لیبی لشکر گسیل میدارد و در شمال عراق و شمال و شرق سوریه عملیات نظامی مستمر انجام میدهد و در شرق مدیترانه با یونان، مصر و رژیم صهیونیستی گلاویز میشود، محتمل است پس از این اکتشافات مهم و با توجه به کارکردهای راهبردی آنها در عرصههای اقتصادی و اقتصاد سیاسی جسورانهتر و گردنفرازانهتر رفتار کند.
استراتژی انرژی ترکیه و تنش با اروپا
استراتژی ترکیه در حوزه انرژی، باعث قرارگرفتن این کشور در مقابل کشورهای متعددی شده است. این تقابل که با فعالیت کشتیهای حفاری بدون مجوز قانونی ترکیه در نزدیکی قبرس آغاز شد با لغو برخی کمکهای مالی اتحادیه اروپا به استانبول ادامه یافت و در نتیجه، جبهه ایتالیا-قبرس-فرانسه را مقابل ترکیه ایجاد کرد. این تنشها با توافق ترکیه و دولت وفاق ملی لیبی عمیقتر شد؛ توافقی که هدفش مسدود کردن خط لوله انتقال گازی است که رژیم صهیونیستی، یونان و قبرس برای ساخت آن توافق کرده بودند.
ترکیه سال هاست با یونان و حتی قبرس در دریای سیاه منازعاتی دارند. نکته جالب اینجا است که اتحادیه اروپایی تمام قد از یونان در مقابل ترکها حمایت میکند و این موضوع در حالی است که ترکیه طی سالهای اخیر تلاش زیادی برای ملحق شدن به این اتحادیه داشته است، ولی همچنان با گارد بستهای از جانب کشورهای اروپایی مواجه بوده است. اتحادیه اروپایی در خوشبینانهترین حالت ممکن، کلوب کشورهای مسیحی است و اردوغان هر چه هم تلاش کند بعید است بتواند جایی برای کشور مسلمانش در میان آنها باز کند.
میدان گازی جدید، تحولی واقعی یا نمایشی موقت
در نهایت به نظر میرسد سخنان چند روز قبل اردوغان مبنی بر کشف بزرگترین میدان نفتی تاریخ ترکیه در دریای سیاه بیشتر جنبه تبلیغاتی و به اصطلاح شوآف دارد چرا که طبق برآوردهای اولیه مجموع گازی که از این میدان استخراج میشود تنها پاسخگوی نیاز بیست سال ترکیه است (به عقیده برخی ای بسا تنها نیاز ۷ سال این کشور برطرف شود) و باید دید آیا حاضرند هزینههای گزافی بابت چنین موهبت موقتی بپردازند یا صرفا جنبه ی کُریخوانی در دریای سیاه برای رقبایشان در منطقه داشته است.
ناگفته نماند که هزینه احداث تاسیسات استخراج از این میدان، هزینه بسیار بالایی است و بلاشک، عقلانی است که این هزینه در قبال برداشت بلندمدت و مقرون به صرفه انجام شود. با توجه به اینکه گاز در عمق ۲۷۰۰ متری دریا است و به سادگی قابل استحصال نیست جنبه تبلیغاتی بودن این خبر، بیش از پیش تقویت میشود. اردوغان شدیداً در رقابتهای منطقهای با قدرتهای غرب آسیا از جمله ایران و سعودی احساس ضعف کرده است و سالهاست به دنبال احیای قدرت خود در دوران امپراتوری عثمانی هستند تا حداقل در این منطقه به عنوان قدرت جدیتری در معادلات نقشآفرینی کنند. اگر تصاویر سخنرانی اردوغان روی سکوی دریایی یاد شده را ملاحظه کنیم، نکاتی به چشم میخورد که مؤید این نکته است از جمله شمایل سردار فاتحی که روی یک پرچم مجزا زیر پرچم ترکیه بر فراز سکوی دریایی در اهتزاز بود.
واردات گاز ترکیه و آینده آن
دو خط لوله بلو استریم و ترانس بالکان انتقال گاز از روسیه به ترکیه انجام میشود. خط لوله ترانس بالکان برای زمان شوروی است و با ۴ میلیارد متر مکعب شروع شد. خط لوله بلو استریم در سال ۲۰۰۳ وارد فاز بهرهبرداری قرار گرفت و ظرفیت آن ۱۶ میلیارد متر مکعب در سال است و تماماً مورد استفاده قرار دارد. ترانس بالکان نیز ظرفیت ۲۰ میلیارد متر مکعب در سال را دارد ولی روسیه به دلیل مشکلات بین روسیه و اوکراین بیشتر از ۴ میلیارد متر مکعب انتقال نمیدهد.
خط لوله ترک استریم از ۲۰۲۰ یا ۲۰۲۱ به بعد وارد فاز بهرهبرداری قرار خواهد گرفت که آن هم ۱۶ میلیارد متر مکعب در سال خواهد بود. قرارداد بالکان تا ۲۰۲۲ ملغی خواهد شد و بلو استریم ۳۰ ساله است تا ۲۰۳۳ زمان دارد. خط لوله ترک استریم (روسیه برای دور زدن اوکراین انجام داد) در ابتدا بر سر سه خط توافق کردند. بعدها به دو خط تقلیل پیدا میکند. یک خط ۱۶ میلیاردی برای تقاضای ترکیه است و یک خط ۱۶ میلیاردی برای صادرات به اروپا است. این همان کاری است که با آلمانیها کرده و نورد استریم را احداث کردند. روسیه دو متحد استراتژیک دارد: ترکیه و آلمان. دلیل آن وجود دو تنگه بسفور و تنگه دانمارک است. چون انسداد این دو تنگه باعث قطع ارتباط روسیه با جهان خواهد شد. درآمد روسیه از صادرات نفت حدود ۲۰۰ میلیارد دلار است و درآمد گاز ۵۰-۶۰ میلیارد دلار است. تجارت گاز مقرون به صرفه نیست. وقتی خط لوله احداث شود رصد تبادلات اقتصادی دو کشور از طریق گاز مشکل است. گاز را باید در پایانه دریافت رصد کنند. ولی کشتی را میتوانند به راحتی در دریا رصد کنند. از طرفی اگر در آلمان به گاز ارزان دسترسی داشته باشند، دیگر گاز گران آمریکا را نمیخرند. روسیه بزرگترین صادرکننده گاز است. در حدود ۲۰۰ میلیارد متر مکعب صادر میکند و ۲۵ میلیارد متر مکعب نیز LNG صادر میکند.
در نهایت امر، با توجه به تمامی ملاحظات فوق، باید دید واکنش سایر کشورها به این مسأله چه خواهد بود. کشورهایی مانند روسیه که در منطقه از جایگاه بالایی برخوردار است و همواره درصدد افزایش قدرت و نفوذ خود بوده است. جمهوری اسلامی ایران و ترکمنستان سایر کشورهای گازی منطقه هستند که بلاشک آنها نیز تلاش خواهند داشت تا در این عرصه از رقبای خود عقب نمانند.
نظر شما