گروه بورس پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، بورس ایران از سال گذشته تا کنون فراز و فرودهای مختلفی را تجربه کرده است، مسائلی که به نظر می رسد حاشیه های آن به سال جدید نیز کشیده شود، لذا برای پیش بینی و تبیین وضعیت موجود و نیاز بازار به سیاست های کارآمدتر با دکتر حسین محمودی اصل اقتصاد دان و کارشناس بازار سرمایه گفت و گویی صورت دادیم که کارشناس اقتصاد و بازار سرمایه توضیحاتی را دراین باره بیان کرده است.
مهمترین عواملی که از نظر شما وضعیت فعلی بورس را رقم زده چیست؟
مهمترین عامل در وضعیت فعلی بورس را می توان ناشی از بی اعتمادی ایجاد شده در بین سهامداران دانست؛ چرا که عوامل مختلفی باعث ایجاد بیاعتمادی شد. یکی از مشکلات عمده بازار در نگاه اول مربوط به عدم آموزش و یادگیری سهامداران جدیدالورود بود. اما واقعیت این است که متاسفانه پیش از اینکه مردم عادی باید درباره بورس آموزش می دیدند، لازم بود مسوولین درباره واقعیت های بورس اشراف کافی و آموزش های لازم را می دیدند، چرا که مسوولین با عدم آموزش، عدم شناخت و عدم اشراف به موضوع بورس، ساختار بورس، ظرفیت بورس، سازمان بورس و کارکرد بورس با یک دید یک جانبه تنها به دنبال تامین مالی از بورس بودند و با دعوت بدون برنامه و بدون اطلاع مردم به بازار سرمایه ، بدون اینکه ارکان بازار سرمایه را متناسب با ظرفیت جدید کنند، در روند بازار سرمایه اخلال ایجاد کردند. این اختلال موجب شد به دلیل افزایش تقاضا، قیمت ها به شدت رشد کند، در حالی که بایستی ابتدا ابزارهای لازم و سهام لازم از جمله سهام عدالت و شرکت های جدید العرضه آماده می شد و بعد مردم به بورس دعوت می شدند، ضمن اینکه بایستی ابتدا مردم را با ویژگی های بازار سرمایه آشما می کردند تا به واسطه این شناخت، با دید بلند مدتی به بازار سرمایه نگاه کنند تا این موضوع منجر به ایجاد فرهنگ سهامداری در بین مردم می گردید، در حالی که مسوولین به مردم اطلاع رسانی نکردندو مردم بدون آموزش وارد بازار سرمایه شدند؛ لذا بستر برای رشد شارپی بازار سرمایه ایجاد شد و پس از رشد شدید، عرضه ها از راه رسید، دولت بدون توجه به اینکه این عرضه ها و مبلغ مربوط به آن عرضه ها نباید سریعاً و به طور کامل از بورس خارج شود بعد از فروش سهام شرکت های خود، اقدام به خروج پول از بازار سرمایه کرد، اینجا سهامدارانی که موقتاً مهمان بازار سرمایه شده بودند، زمانی که خواستند از بازار سرمایه، سودبری کنند، دچار مشکل شدند، از آن زمان به تدریج وعده های دولت شروع شد، وعده هایی که هیچ گاه عملیاتی نشد مخصوصا یک درصد سهم صندوق توسعه برای صندوق توسعه و تثبیت بازار و همچین حمایت ها از تولید که بتواند بازار سرمایه را که بخش اعظم شرکتهای تولیدی را تشکیل میدهد در بر بگیرد. دولت در ادامه نیز با قیمتگذاری دستوری ضربه سنگینی به بازار وارد کرد، لذا همه این عوامل باعث شد که بازار به مسوولین و آنچه می گویند و وعده می دهند بی اعتماد شود و مشکلات بیشتری آغاز شد.
از همان ابتدای سال ۱۴۰۰ شاهد پشت سر گذاشتن روزهای آشفته ای در بورس هستیم علت این موضوع از نظر شما چیست؟
بازار سرمایه در سال جدید با بی اعتمادی که از سال گذشته به همراه داشت، دچار بلاتکلیفی و نااطمینانی و عدم اطمینان شد. بخشی از این موضوع، مربوط به عملکرد دولتمردان است، بخش دیگر نیز به دلیل بحث تحریمها و برجام و بی ثباتی حاصل از بلاتکلیفی است. به هر حال با توجه به اینکه عملکرد اقتصادی وسیاست های دولتمردان در سال های گذشته منفی بوده و با توجه به اینکه زمانی که تحریمها در دوره گذشته لغو شد افزایش واردات از یک سو و افزایش قاچاق به دلیل افت قیمت ارز از سوی دیگر، به بخش تولید فشار زیادی وارد کرد، بنابراین شرکت های تولیدی از این امر احساس خوبی ندارند و ترس از افت بیش از پیش قیمت ارز، انگیزه های صادرات را از بخش تولید گرفته است، بنابراین افت قیمت ارز نیز برای کسب و کارها و تولید و صادرات ما آسیب زا خواهد بود، همانطور که افزایش قیمت ارز و بی ثباتی به همه ضربه می زند. مسئله بعدی انتخابات است، به هر حال با توجه به نزدیکی به انتخابات گروهها، جناحها و احزاب طبق گذشته هیچ برنامه عملیاتی کارشناسی مستحکمی برای مدیریت اقتصاد کشور ندارند که به مردم ارائه بدهند، برنامه اقتصادی سناریو محوری که مبتنی بر تحلیل اعداد و عملیات باش، بنابراین با توجه به عملکرد گذشته کاندیداهای موجود، فعالین اقتصادی و فعالین بازار سرمایه از این وضعیت ناراضی و نگران هستند، ضمن اینکه موضوع بعدی مهم دیگر نیز رشد بازارهای رقیب است، با توجه به اینکه بازارهای رقیب تحت فشار و تصمیمات مختلف نبودند از جمله بازار ارز مجاز هم به یک رقیب برای بازار تبدیل شده، ضمن اینکه فشار فروش بیش از ۱۲۰ هزار میلیارد تومان اوراق با سود بالای ۲۰ درصد فشار مضاعفی سرمایه وارد کرد، لذا این مسائل زمینه را برای نابسامانی بورس فراهم کرده است.
اگر نیازمند بهبود اوضاع در بازار سرمایه هستیم به نظر شما برای نجات بازار سرمایه از این وضعیت مهمترین سیاست هایی که مسوولین بورس و دولتی ها باید به کار بگیرند چیست؟
قطعا بازار سرمایه به دنبال ثبات و اعتماد است، برای اولین کار حتما هر گونه قیمت گذاری دستوری باید حذف شود. برای نمونه با اینکه بازار خودرو این همه از قیمت گذاری دستوری آسیب دیده دیدیم همین چند روز پیش رئیس شورای رقابت که بهتر است شورای خجالت بنامیم باز هم بر قیمت گذاری دستوری تاکید داشت! همین سیاست هاست که مردم را به دلالان ماهری تبدیل کرده که به نام ارزانفروشی خودرو شاهد هفت میلیون تقاضا و ثبت نام برای ۲۵ هزار خودرو بودیم در حالی که در بهترین حالت یک و نیم میلیون خودرو هم به زور با قسط دو ساله فروش میرفت ، بنابراین باز کردن پای ۷ میلیون نفر به خرید خودرو یعنی گسترش دلالی و رانت خواری آن هم با توجیه قرعه کشی عادلانه! رویکردهای اشتباهی که باعث شده شرکتهای مختلفی که در بورس هستند شرکتهای خودروسازی و قطعهسازی و تامین کنندگان دچار مشکل شوند. در بقیه بخش ها هم این اتفاق افتاده است،لذا بایستی قیمتگذاری به کلی از صفحه روزگار اقتصاد کشور پاک شود و بعد از آن موانع تولید برطرف شود، به هر حال دیدید برق صنایع و گاز و صنایع در بودجه در حال افزایش پیدا کرده، موضوعی که بخش تولید را تحت فشار قرار می دهد. موضوع مهم دیگر حمایت از تولید و حمایت از بورس است آن هم با ابزار ایجاد ناامنی برای دلالی و سوداگری.این موضوع با تصویب قانون مالیات بر عایدی سرمایه امکان پذیر می شود. این قانون می تواند هر گونه دلالی در بخش های مختلف اعم از بخش خودرو،مسکن، طلا و ارز را شامل شود، لذا افرادی که در این بازار به دلالی می پردازند بایستی مالیات سهمگینی پرداخت کنند اتفاقی که در کل دنیا انجام می گیرد و باعث کنترل بازارها میشود. این اقدام برای کسب مالیات نیست، بلکه اقدامی مهم برای تنظیم گری و هدایتگری نقدینگی است که افراد جرات نکنند در بخشهای مختلف به دلالی بپردازند چرا که با سیستم ها و مکانیزمهای شفاف و پویا شناسایی شده و بایستی مالیات بپردازند، بنابراین به قدری مالیات سخت گیرانه ای لحاظ می شود که افراد جرئت دلالی نداشته باشند در این حالت طبیعی است ما دچار تورم حباب گونه در بخشهای مختلف مخصوص مسکن نخواهیم بود و منابع به سمت تولید حرکت می کند آنهایی که می توانند خود تولیدکننده می شوند و آنهایی که نمی توانند به صورت غیر مستقیم در تولید از طریق بورس میتوانند سهیم شوند . مزیت این موضوع این است که با توجه به اینکه بازار سرمایه از قانون مالیات بر عایدی سرمایه معاف است.، سرمایه ها برای تولید به سمت بورس می آید.
چشم انداز بورس را در سال ۱۴۰۰ چگونه ارزیابی می کنید؟
سهام شرکتها با توجه به افت های شدیدی که داشتند اما برخی از سهام واقعی، بسیاری از این سهام ارزشمند هستند؛ البته همچنان فضای التهاب بر بورس و اقتصاد ایران حاکم است. از سوی دیگر با اجرا و با تصویب و عملیاتی شدن قانون مالیات بر عایدی سرمایه قطعاً نقدینگی در بازار سرمایه آرام خواهد گرفت البته شرط این کار اجرای موفق و شفاف این قانون است، پس از تصویب و از سوی دیگر با توجه به اینکه این بازار بسیار افت کرده ، اما در مقابل بازارهای رشد حبابی هنوز ماندگار است ،اما این بازار ریسک کمتری رو در میان مدت و بلندمدت خواهد داشت و میتواند مورد توجه ابتدا شرکت های حقوقی از صندوق قرار بگیرد و به تدریج مردم هم در این فضا بیشتر ورود کنند و ماندگار، البته به شرط اینکه در این بازار ثبات ایجاد کنیم.
نظر شما