به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از راهبرد معاصر؛ اصغربالسینی اقتصاددان در یادداشتی نوشت:نظام بانکی با مجموعه کارکردهای بسیار گستردهای که در فضای اقتصادی دارد ضمن اینکه میتواند راهگشا باشد و در مقاطعی اقتصاد را در مسیر رشد و توسعه قرار دهد، از سوی دیگر می تواند عاملی در چالش های اقتصادی کشور باشد. با بررسی های آنچه در مقاطع مختلف اقتصادی کشور رخ داده و واکاوی بحران های اقتصادی در دهه های اخیر این نتیجه حاصل می شود، نظام بانکی کشور یک عامل مهم در بر هم زدن ثبات اقتصادی و مجموعه فعالیتهای کشور به شمار می رود. لذا می توان گفت نظام بانکی کشور به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در مسائل اقتصادی کشور تاثیر گذار بوده است.
واقعیت دیگری که درباره سیستم بانکی میتوان به آن اشاره کرد، این است که اساساً نظام بانکی از شرایط اقتصادی موجود کشور منفعت می برد، به تعبیری می توان گفت بانک ها ذی نفعان شرایط اقتصادی و تورم کشور هستند، یا به عبارت دیگر، نظام بانکی به تورم خواری در اقتصاد عادت کرده است. یعنی نظام بانکی همانند دولت که در حوزه های مختلفی از تورم منفعت برده، نفع زیادی را عاید خود کرده است.
نرخ سود بانکی که یکی از متغیرهای بسیار جدی در اقتصاد ایران به شمار می رود، آنچنان تنظیم و تعیین نشده که به تثبیت شرایط اقتصادی و بهبود فضای اقتصادی کشور کمک کند.
نظام بانکی به دلیل پرداخت هزینههای بالایی که ناشی از ناکارآمدی در حوزه های مختلف مدیریت اقتصادی است، بالاجبار باید نرخ سود را در حد بالایی نگه دارد، این نرخ سود بانکی واجد آثار مختلفی در حوزه های مختلفی است، لذا هنگامی که نرخ سود بانکی بالا میرود، موجب فشار زیادی بر هزینههای تولید می شود، به تبع آن تورم در اقتصاد نیز افزایش می یابد.
بالا بودن نرخ سود بانکی در نظام بانکی، به معنای بالا بودن هزینه تمام شده پول در نظام بانکی است. وقتی در نظام بانکی هزینه تمام شده پول افزایش می یابد، نظام بانکی ناچار به تامین هزینه های خود از فعالیت های دیگری است، لذا بانک ها هزینه های مورد نیاز خود را از طریق اعطای تسهیلات گرانتر به تولیدکننده و بازرگانان تامین میکنند، تا از طریق دریافت چند درصدی بالاتر از نرخ سود سپرده از تولید کننده و بازرگانان برای خود عایدی و درآمدی کسب کنند.
این مساله در سال های اخیر به یک معضل جدی و نگران کننده تبدیل شده است، چرا که نظام بانکی برای جبران نرخ های سود بالا به صورت مستقیم و غیرمستقیم وارد فعالیتهای سوداگرانه شده است، لذا شاهد حضور نظام بانکی در عرصه های خرید و نگهداری دلار، سکه و سرمایهگذاری جدی در حوزه املاک و سایر عرصه های سرمایه گذاری هستیم، از این رو ورود بانک ها به بازارهای سوداگری زمینه های افزایش قیمت ها را در تورم افزایش میدهد.
قطعأ آنچه در اقتصاد ایران رخ می دهد، آثار و تبعات بالا بودن نرخ سود بانکی و مجموعه های مرتبط با بانک را به سمت فعالیتهای سفتهبازی سوق میدهد، بنابراین اقتصاد را به شدت دچار تلاطم می کند.
مسئله این است که وقتی نرخ سود بانکی عملاً در سطح بالایی تثبیت می شود ناخوداگاه حوزه های رقیب و سایر حوزه های سرمایه گذاری در اقتصاد تحت تاثیر قرار می گیرند. بر فرض مثال در حال حاضر فعالین بازار سرمایه و بورس یکی از مهمترین علل پایین بودن شاخص در بازار سرمایه و رکود در بورس را ناشی از بالا بودن نرخ سود بانکی میدانند.
وقتی که فعالیت های اقتصادی از طریق سپرده گذاری در نظام بانکی سود آور است، لاجرم بخشی از آن منابع مالی به سمت سایر بازارها مثل بازار سرمایه سوق پیدا نمی کند، به تعبیر دیگر بازار سرمایه با خشکی منابع مواجه می شود.
در مجموع نظام بانکی در دهه های اخیر به دلیل ناکارآمدی های جدی که با آن مواجه بوده که آن هم ناشی از ساختار ناسالم اقتصاد کلان و مدیریت اقتصادی کشور است و ارتباطات ناسالم بانک ها، نظام بانکی مجبور به پرداخت سود بالا می شود، در مقابل نیز سود بالایی با اعطای تسهیلات دریافت می کنند، به تبع رواج این وضعیت نظام بانکی، نقش بی بدیلی را در بی ثباتی اقتصاد کشور ایفا می کند.
نظر شما