به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از روزنامه ایران، با سپری شدن ۲۱۰ روز از سال آبی ۱۴۰۱-۱۴۰۰، تا ۳۱ فروردین سالجاری، میزان بارندگی در کشور بر اساس شبکه ایستگاههای بارانسنجی مبنای وزارت نیرو، به ۸/۱۶۳ میلیمتر رسیده که نسبت به میانگین دورههای مشابه درازمدت (۳/۲۰۹ میلیمتر) ۲۲ درصد کاهش داشته است. به این معنی که امسال هم شرایط آبی کشور چندان مطلوب نیست و به همین خاطر است که حدود نیمی از سدهای کشور اکنون خالی است.
به گزارش «ایران»، براساس آمار به دست آمده، میزان کل حجم آب موجود مخازن سدهای کشور در حال حاضر ۲۹.۶ میلیارد مترمکعب است که نسبت به مدت مشابه سال آبی گذشته، ۱۱ درصد کاهش نشان میدهد. ظرفیت کل مخازن سدها ۵۰.۵ میلیارد مترمکعب است و درصد پرشدگی سدها در حال حاضر ۵۲ درصد است. از طرفی بارش دریافتی در پهنه کشور، دارای توزیع مکانی مناسب نیست، به طوری که تا دیروز، ایلام با ۵۳ درصد کاهش بارش نسبت به میانگین بلندمدت بدترین شرایط را داشته است. استانهای کرمانشاه، سمنان، یزد، خوزستان، خراسان رضوی، اصفهان، فارس و همدان نیز از نظر بارش شرایط نامطلوبی دارند. استان تهران نیز ۳۰ درصد کاهش نسبت به بلندمدت را تجربه میکند.
اما داستان کم آبی ایران به همین ارقام خلاصه نمیشود و علاوه بر پراکنش نامتوازن بارش، با بحران کسری مخازن آب زیرزمینی که نتیجه سالها سوءمدیریت در بهرهبرداری این منابع است نیز مواجهایم. مسألهای که با یک بارش و حتی چند بارش حل نمیشود و بحرانی بودن شرایط منابع را هم میتوان از شدت ریزگردهای اخیر درک کرد.
۱۳۶ میلیارد مترمکعب کسری تجمعی آبخوانهای کشور
درخصوص وضعیت منابع آب زیرزمینی اطلاعات به دست آمده نشان میدهد که آبخوانهای آبرفتی کشور تا پایان سال آبی
۱۴۰۰-۹۹ دارای متوسط کسری مخزن سالانه ۷، ۴ میلیارد مترمکعب بودهاند که این میزان در سال آبی گذشته، با توجه به کمبود بارش و شرایط خشکسالی، حدود ۷میلیارد مترمکعب بوده است. در همین حال میزان کسری تجمعی آبخوانهای کشور بالغ بر ۱۳۶میلیارد مترمکعب است که نشاندهنده بدمصرفی ما از این منابع را نشان میدهد. بهطوری که اگر مصرف از همین امروز اصلاح و سازگار با شرایط موجود شود، ۲۰ سال زمان لازم است که این حجم از کسری آبخوانها جبران شود. ضمن آنکه با مرگ آبخوان دیگر شرایط احیای آن وجود نخواهد داشت.
۲۷ میلیارد مترمکعب کاهش آب تجدیدشونده کشور
در یک نگاه کلیتر، میزان منابع آب تجدیدشونده کشور، حدود ۱۰۳میلیارد مترمکعب است که ۵۹ میلیارد مترمکعب آن را آبهای سطحی و ۴۴ میلیارد مترمکعب آن را آبهای زیرزمینی تشکیل میدهد. با ملاحظه روند میزان منابع آب تجدیدشونده مشخص میشود که این منابع، منبعث از کاهش مستمر بارشها طی سالهای آماری دچار کاهش شدهاند به نحوی که از ۱۳۰میلیارد مترمکعب در سال ۱۳۷۳ به ۱۰۳میلیارد مترمکعب در سال ۱۳۹۹ رسیده است. این یعنی افول منابع آبی کشور طی سالهای اخیر که ادامه یافتن این شرایط ایران را بحرانزده خواهد کرد.
در این باره هدایت فهمی، کارشناس ارشد منابع آب به «ایران» میگوید: «ریزگردهای اخیر یک زنگ هشدار جدی بود که به صدا درآمد. اگرچه منشأ آن خارجی اعلام شد اما عواقب کمآبی است. اگر این روندی را که تاکنون در مدیریت سرزمینی و حکمرانی منابع طبیعی از آب گرفته تا محیط زیست داشتهایم، ادامه دهیم؛ با توجه به تغییر اقلیم و مشکلات حدی، دچار یک بحران عظیم در سالهای آتی خواهیم شد. حتی در برخی از مناطق با کوچ تمدن مواجه میشویم. این برای کشور ما خطرناکتر از هر بحرانی است و باید به این توجه کرد. این خطر جدی است و سیاه نمایی کارشناسان نیست. کم آبی ایران را تهدید میکند و برای مدیریت منابع و سازگاری با وضع موجود باید هرچه سریعتر اقداماتی انجام داد.»
روند کلی ایران رو به خشکتر شدن است
کارشناسان بر این باورند که از این پس هر بارشی که در هر نقطه از ایران میآید اگرچه مهم و حیاتی است اما جبران کننده کسری تجمعی منابع آبی نیست. بویژه در خصوص منابع آب زیرزمینی که اگرچه دیده نمیشود، اما پسانداز روزهای سختتر است.
در این باره، فهمی اذعان میکند: «مدتهاست که بحران آب در ایران شکل گرفته و شرایط موجود نتیجه سوءمدیریت یک یا دو سال اخیر نیست. از این پس نیز حتی اگر سالی «تر» رقم بخورد، این ترسالی موقتی خواهد بود و روند کلی و گرایش مسلط رو به خشکی است. مسألهای که همراه با تغییرات جدی یعنی گرمای شدید و کاهش بارشها در کنار وقوع سیلابها خواهد بود و تخریب را به همراه خواهد داشت. در همین حال، ریزگردها نیز تشدید میشود. مگر آنکه هرچه سریعتر حکمرانی آب را با تکیه بر رویکرد سازگاری و اصلاح وضع موجود همسو کنیم.»
او ادامه میدهد: «رقمی که در خصوص روند خشک شدن ایران اعلام شده بسیار بالاست. گفته میشود که حدود ۳۲ میلیون هکتار از اراضی کشور در معرض بیابانی شدن هستند و بیابان زایی در کشور وضعیت خطرناکی دارد. در همین حال، ۷ میلیون هکتار از این بیابانها میتوانند کانونهای منشأ ریزگرد باشند؛ این یعنی تشدید خطر انتشار ریزگرد.»
۲.۵ میلیارد تن در سال فرسایش خاک در ایران
فهمی با اشاره به اینکه ایران رتبه نخست فرسایش خاک را در جهان به خود اختصاص میدهد، میگوید: «۲.۵ میلیارد تن در سال فرسایش خاک در کشور ما رقم میخورد و این به سبب بهرهبرداری نادرست منابع موجود و همینطور روند کاهش بارشها در کشور است. به همین خاطر، ایران با ۱۵ تن در هکتار فرسایش خاک، بالاترین میزان فرسایش در جهان را به خود اختصاص میدهد. این مسأله باعث شده که منشأ داخلی ریزگردها از ۸ به ۲۰ درصد برسد. کاهش آب زیرزمینی، افت رطوبت خاک و از بین رفتن پوشش گیاهی در بسیاری از مناطق ایران باعث شده که در داخل کشور نیز منشأ ریزگرد شکل بگیرد. درست است که منشأ اصلی ریزگردهای اخیر از خارج کشور بود اما مخاطره ریزگردهای داخلی را نیز باید جدی گرفت.»
فهمی با اشاره به اینکه بحث ریزگردها مدتهاست که در ایران مطرح است، میگوید: «مطابق با آخرین محاسبات حدود ۸ درصد این ریزگردها منشأ داخلی داشته که اکنون در حال افزایش به ۲۰ درصد است. منشأ این ریزگردها ۶۵ درصد از عراق، ۱۶ درصد از سوریه، ۹ درصد از عربستان و ۲ درصد از اردن تشخیص داده میشود. ۲۴۴ کانون گردوغبار در کشورهای همسایه داریم و تا ۲۵ استان کشور را در برخی از مواقع این ریزگردها درگیر میکنند. عراق بیشترین سهم را دارد و سدهایی مانند ایلیسو و آتاتورک که به صورت آبشاری و دنبال هم در ترکیه ساخته شده باعث شده این بحران را از سمت عراق تشدید کند. اما فراتر از مذاکره با کشورهای همجوار نباید منشأ داخلی ریزگردها و فرسایش خاک را نادیده گرفت.»
۳۰۰ شهر امسال در تنش آبی
تنش آبی مسألهای است که دولت سیزدهم به دنبال رفع آن است اما امسال با توجه به اینکه در برخی از نقاط تا ۵۰ درصد کاهش بارش داشتهایم، پیشبینی میشود که ۳۰۰ تا ۳۵۰ شهر وارد تنش آبی و در تأمین آب با مشکل جدی مواجه شوند.
فهمی با اشاره به مسأله تنش آبی شهرهای کشور میگوید: «در شهرهایی مانند تهران اگر این وضعیت کمبود بارشها و مصارف صعودی ادامه داشته باشد، وضعیت شکننده میشود. بنابراین حتماً باید با همکاری مردم و مدیریت صحیح مصرف اقداماتی در جهت کاهش تنش انجام گیرد.» او ادامه میدهد: «معمولاً در شهرهایی که آب شرب سطحی تأمین میشود در شرایط کم آبی و نبود آب سطحی از آب زیرزمینی تأمین انجام میشود و با توجه به اینکه ۴۱۰ آبخوان کشور از ۶۰۹ آبخوان دچار کسری و کمبود حجم ذخیره هستند، این مسأله فشار مضاعفی را به آبخوانها وارد میکند. لذا مردم باید در حفاظت از منابع موجود مشارکت کنند و دولت علاوه بر آگاهسازی وظیفه دارد که قوانین و ساختارهای تشویقی و تنبیهی برای این مسأله طراحی کند.»
او در پایان مکانیزم اقتصادی، استفاده از ابزارهای کاهنده مصرف و سیاستها و قوانین بویژه سیاستهای تشویقی را یک امر مهم میداند که باید به آن توجه بیشتری شود.
مصارف آب و میزان بهره وری بخش های مصرفی
گفتنی است، از نظر مصارف، بر اساس آخرین اطلاعات موجود، میزان مصارف آب در کشور حدود ۹۲، ۷میلیارد مترمکعب است که ۸۲میلیارد آن مربوط به بخش کشاورزی، ۸، ۳ مربوط به بخش شرب و ۲،۴ مربوط به بخش صنعت است. لذا بزرگترین مصرفکننده آب در کشور، همانند آنچه که در سطح کشورهای در حال توسعه نیز وقوع یافته، بخش کشاورزی است و ضروری است که اقدامات مربوط به ارتقای بهرهوری مصرف آب و نیز کاهش مصرف در این بخش با جدیت مورد پیگیری قرار گیرد. در حال حاضر کشور ما از منظر سطح اراضی آبی، در رتبه پنجم در دنیا قرار دارد (بین ۳، ۸ تا ۶، ۸ میلیون هکتار) که به هیچوجه این سطح از اراضی آبی با اقلیم کشور ما هماهنگی ندارد. الگوی کشت مناطق مختلف کشور نیز در اغلب موارد در تطابق با شرایط اقلیمی و میزان آب دراختیار نبوده و ضروری است الگوی بهینه کشت در تناسب با شرایط اقلیمی (از جمله میزان آب قابل برنامهریزی بخش کشاورزی)، خاک و مزیت نسبی و سایر عوامل تدوین و به اجرا گذاشته شود. در همین حال مبتنی بر میزان آب قابل برنامهریزی ابلاغی توسط وزارت نیرو، مصرف آب در کشاورزی باید حدود ۱۵میلیارد مترمکعب کاهش یافته و از ۸۲میلیارد مترمکعب به ۶۷میلیارد مترمکعب برسد. تحت این شرایط و با توجه به میزان نیاز خالص آبی گیاهان تحت کشت در کشور، میزان راندمان آبیاری نیز رقم مناسبی خواهد بود.
مطابق با آخرین محاسبات حدود ۸ درصد ریزگردهای کشور منشأ داخلی دارد که اکنون به سبب کاهش منابع آبی در حال افزایش به ۲۰ درصد است.
۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۰
کد خبر: 27423
نظر شما