به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از مشرق نشریه فارین پالیسی در گزارشی به بررسی آثار و پیامدهای افزایش همکاریها و روابط ایران و نزوئلا در ماههای اخیر پرداخت و نوشت: در چند سال گذشته، ونزوئلاییها شاهد تعطیلی هزاران فروشگاه بودند زیرا تجارت آنها به دلیل رکود اقتصادی گسترده و تحریمهای فلجکننده اقتصادی ورشکسته شده است. بنابراین افتتاح یک فروشگاه بزرگ و جدید در شرق کاراکاس در ماه ژوئیه اتفاق بزرگی است. با این حال اتفاق عجیبتر آن است که خریدارانی که به فروشگاه رفته بودند به سختی میتوانستند بفهمند چه چیزی میخرند: برچسب بسیاری از محصولات به زبان فارسی بود، نه اسپانیایی.
افتتاح فروشگاه جدیدترین جلوه از گرمتر شدن روابط بین ایران و ونزوئلا بود؛ دو کشوری که تحت سختترین تحریمهای آمریکا هستند. سیاستمداران آمریکا به سرعت این رویداد را محکوم کردند و مایکل کوزاک، دستیار وزیر امور خارجه آمریکا این فروشگاه را نمونهای از «ائتلاف دو دولت طردشده» خواند. در پنج ماه گذشته نیز، ایران تانکرهای سوخت، قطعات و متخصصانی را برای تعمیر یک پالایشگاه خراب به ونزوئلا فرستاده و یک کشتی مواد غذایی را برای کمک به این ملّت بحرانزده آمریکای جنوبی روانه کرد.
تحریمهای تحمیلی عامل نزدیکی ایران و نزوئلا
کارشناسان سیاست خارجی اغلب ونزوئلا و ایران را در یک دسته قرار میدهند؛ کشورهایی طردشده تحت فشار تحریمهای ثانویه آمریکا که باعث شده کشورهای دیگر از ترس مجازات آمریکا از تجارت با آنها خودداری کنند.
فارین پالیسی افزود: تحریمهای تحمیلشده به ونزوئلا و ایران در کاهش سود صادرات مؤثر بود و باعث یکی از بزرگترین رکودهای اقتصادی در تاریخ آمریکای لاتین و همچنین کاهش بیش از دو سوم ارزش ریال ایران و کسری بودجه گسترده در ایران شد اما همین عامل باعث نزدیکی دو کشور به یکدیگر شد.
وضع ایران به بدی ونزوئلا نیست اما رکود شدید و شتاب تورم این نگرانی را رقم زدهاند که شاید ایران هم در آستانه فروپاشی اقتصادی به سبک ونزوئلا است که ابرتورم در آن باعث ناآرامی و سلب مشروعیت حکومت شده است.
با این حال این حقیقت که ایران که بیش از یک دهه تحت تحریمهای گسترده بوده است به کمک ونزوئلایی آمده که تنها چند سال است با فشار تحریمها روبرو شده است نشاندهنده انعطاف بالای اقتصادی ایران است. در مقایسه این دو کشور، مهمترین سؤال این نیست که آیا ایران شبیه ونزوئلا میشود یا نه، بلکه سؤال این است که آیا ونزوئلا شبیه ایران میشود یا نه.
فروشگاه ونزوئلاییها در مگاسیس، اولین فروشگاه ایرانی در یک کشور آمریکای جنوبی در کاراکاس در ۳۱ ژوئیه. روابط بین تهران و کاراکاس رو به رشد است و دشمن مشترک آنها یعنی آمریکا را به چالش میکشد.
تحریمها ایران را منزوی نکرد
از اواسط دهه ۲۰۰۰ که جامعه جهانی تحریمهای اقتصادی گستردهای را علیه ایران اعمال کرد، سیاستمداران ایران، به ویژه کسانی که نگاهی محافظهکارانه داشتند به دفعات گفتند که ایران با «اقتصاد مقاومتی» که هدفش کاهش وابستگی به واردات و سرمایهگذاریهای غرب است پاسخ تحریمها را میدهد. این گفتهها باعث شد همه باور کنند که ایران به راحتی پذیرای انزوای اقتصادی خواهد شد. اما همانطور که پروین علیزاده و حسن حکیمیان در سال ۲۰۱۳ گفتند، اینکه «نگرش و موضع ایران نسبت به اقتصاد جهانی را کاملاً بدبینانه، همراه با نگرانی یا انتقادآمیز ارزیابی کنند موضعی سادهانگارانه است». اگرچه ایران مخالف امپریالیسم است اما منزوی نیست.
در سال منتهی به مارس ۲۰۲۰، ایران ۴۱.۳ میلیارد دلار از صادرات غیرنفتی درآمد داشت. حدود نیمی از این مبلغ از کالاهای تولیدی به دست میآمد. در همان دوره، صادرات نفت ایران فقط ۹ میلیارد دلار بود، که نقطهای تاریخی در تاریخ اقتصاد مدرن ایران بود زیرا بخش صنعتی این کشور که حدود یک سوم نیروی کار را استخدام کرده است، دو برابر بخش نفتی کشور سود صادرات داشت.
ایران در دورهای دو ساله که تحت تحریمهای ثانویه آمریکا بود توانست به شکل قابل توجهی صادرات غیرنفتی خود را افزایش دهد. یکی از نتایج مهم فشار تحریمها، کاهش سریع ارزش ریال بود که در واقع باعث شد صادرات ایران به کشورهای دیگر قویتر شود.
رشد بخش خصوصی ایران در دهه اول هزاره فعلی، شامل بهبود کیفیت و کارایی تولید و همچنین گرفتن سهمی در بازارهای منطقه، موجب افزایش مشاغل تولیدی با توان صادرات شد. از مارس ۲۰۱۹ تا مارس ۲۰۲۰، چین مقصد اصلی صادرات غیرنفتی بود و در کنار آن عراق، امارات متحده عربی، ترکیه و افغانستان مقاصد بعدی بودند.
دلایل دوستی اخیر ایران با ونزوئلا
ایران هنوز با چالشهای اقتصادی بزرگی روبرو است که دلیلش کارزار «فشار حداکثری» دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا است. تأثیرات گسترده واردات گران و غیرقابل اعتماد بر بخش تولید ایران نه تنها باعث فشار بیشتر به سمت صادرات غیرنفتی شد بلکه محرکی برای تورم نیز بود. این آسیبپذیری را میتوان در کاهش اخیر ارزش ریال دید که همزمان با آشفتگی ناشی از همهگیری کرونا در بازار اقتصاد بود.
اما سیاستمداران ایران قبلاً نشان دادهاند که واکنش آنها تاکید بیشتر بر چیزی است که علیزاده و حکیمیان آن را به عنوان ویژگی بلندمدت سیاست اقتصادی ایران در دوره فشار معرفی کردهاند: «جستجوی فرصتهای مفید برای تعامل با اقتصاد بینالمللی». دوستی اخیر ایران با ونزوئلا، با نمایش جدید فروش کالاهای صادراتی ایران در قفسههای فروشگاهی در کاراکاس، جدیدترین مثال از چنین رویکرد فرصتطلبانهای برای تعامل با جهان است.
کارگر شرکت نفت دولتی ونزوئلا (PDVSA) همزمان با ورود تانکر نفت ایران، فورچون، به سکوی پالایشگاه الپالیتو در پورتو کابلوی ونزوئلا در ۲۵ می پرچم ایران را تکان میدهد. اولین تانکر از پنج تانکر ایرانی که گازوئیل و مشتقات نفتی مورد نیاز را به ونزوئلا رساند و موجب نگرانی واشنگتن از دوستی میان کشورهایی که از نظر بینالمللی طرد شده محسوب میشوند شد.
تحریمها نتوانستند موجب تغییر رژیم شوند
اقتصاد ونزوئلا در چند سال گذشته آسیب زیادی از تحریمهای مالی و اقتصادی آمریکا دیده است؛ ضربهای که به دنبال آسیب وارده توسط دولتهای رئیسجمهور قبلی، هوگو چاوز و رئیسجمهور نیکولاس مادورو وارد شد زیرا هر دو دولت در استفاده از یکی از بزرگترین رشدهای منابع در منطقه دچار سوءمدیریت بودند.
با این حال، تحریمهای ونزوئلا برخلاف خواست مقامات آمریکا نتوانستند موجب تغییر رژیم شوند. بیست ماه بعد از تصمیم آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکای لاتین برای به رسمیت شناختن خوان گوآیدو به عنوان رئیسجمهور موقت ونزوئلا، مادورو حتی بیش از پیش به قدرت چنگ زده است.
تحریمها و اصلاح اقتصادی در ونزوئلا
درخواست از مردم ونزوئلا برای آنکه تحریمها را به عنوان دردی ضروری برای حذف رژیم مادورو ببینند، پیامی است که در فلوریدا خیلی بیشتر از کاراکاس تأثیر دارد. تحقیق منتشرنشده جدیدی از سوی سازمان نظرسنجی ونزوئلایی دیتانالیسیس نشان میدهد که ۶۵.۲ درصد از مردم ونزوئلا مخالف تحریمهای نفتی هستند. این میتواند یکی از دلایلی باشد که چرا براساس همان نظرسنجی، در ۱۸ ماه گذشته میزان محبوبیت گوآیدو به عنوان رهبر اپوزیسیون از ۶۱ درصد به ۲۸ درصد رسیده است. در عین حال، کاهش سود ناشی از تبادلات خارجی باعث شده دولت مادورو در برخی حوزهها رفتارش را اصلاح کند.
مثلاً در سپتامبر ۲۰۱۸، یک سال بعد از تحمیل تحریمهای مالی آمریکا، و بعد از کاهش ۸۰۰ هزار بشکه در روز از تولید نفت ونزوئلا، این کشور سیستم معاملات خارجی خود را اصلاح کرد و برای اولین بار در ۱۵ سال گذشته اجازه داد که ارز به طور کامل قابل تبدیل شود.
در ابتدا، نگاهها به این اصلاحات ارزی بدبینانه بود؛ اولین بار نبود که مادورو از انعطاف نرخ تبدیل ارز استفاده میکرد. اما به مرور مشخص شد که این سیستم جدید عملاً تغییر حیرتانگیز یکی از مهمترین اهرمهای سیاسی رژیم ونزوئلا است. یکی از معیارهای استاندارد انحراف اقتصادی در اقتصادهای بسیار منظم، ارزش بازار سیاه است که به عنوان تفاوت قیمت دلار در بازار سیاه و قیمت قانونی آن تعریف میشود.
در ونزوئلا، این ارزش بخش بزرگی از سود را نصیب کسانی میکند که روابط کافی دارند که بتوانند به دلارهای محدود دولتی با بهای مبادله پایینتر دست پیدا کنند. این معیار، که در ۱۲ ماهِ قبل از اصلاحات به رقم عجیب ۳۵۰ هزار درصد رسیده بود، ماه قبل و طبق محاسبات تبادل ارز خارجی و دادههای بانک مرکزی به ۴ درصد رسید و عجیب نیست که همین روزها منفی شود.
درست مثل آزادسازی نسبی در ایران، پایان سیستم کنترل مبادله ارز در ونزوئلا هم تأثیرات اقتصادِ کلان زیادی داشت. ابتدا، این روند به معنی پایان سود بزرگ کسانی بود که میتوانستند به دلار با نرخ پایین دسترسی داشته باشند. همچنین نشانگر پایان مالیات ضمنی شرکتهای خارجی، از جمله سرمایهگذاران مشترک در بخش نفت بود که قبلاً مجبور بودند دلار را با نرخ پایین دولتی بفروشند. به علاوه، پایانی برای تلاشهای حکومت جهت اعمال قیمت دقیق به خردهفروشانی بود که قبلاً مجبور بودند قیمت کالاهای وارداتی خود را براساس قیمت رسمی دلار محاسبه کنند.
سیستم سختگیرانه قیمتهای دولتی در اغلب بخشها که از سال ۲۰۱۱ وضع شده بود در سال ۲۰۱۸ برداشته شد و به جای آن سیستم «قیمتهای توافقی» مطرح شد که براساس مذاکرات دوجانبه با بخش خصوصی مشخص میشدند. براساس اندیشکده لیبرال ونزوئلاییِ سدیس، دولت فقط در هفت ماهه اول سال ۲۰۱۹ حدود هزار گزارش حسابرسی از فروشگاههایی با مالکیت خصوصی دریافت کرد اما در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ این گزارشها به طور میانگین بیش از ۷۷۰۰ مورد بودند. در سال ۲۰۲۰، قیمتهای توافقی براساس ارز خارجی مشخص شدند و با درخواستهای بخش خصوصی هماهنگتر شدند.
حکومت مادورو در واقع از این هم فراتر رفت و نه تنها استفاده از دلار آمریکا در معاملات داخلی را مجاز دانست بلکه آن را تشویق کرد. وقتی نامزد اپوزیسیون، هنری فالکون قول دلاری کردن اقتصاد ونزوئلا در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری می ۲۰۱۸ را داد، مادورو او را به تمایل «به فروش ونزوئلا به امپریالیسم» متهم کرد. اما در نوامبر ۲۰۱۹، مادورو کاملاً تغییر مسیر داد و گفت که این کار از نظر او «هیچ اشکالی ندارد».
افزایش قیمت سوخت در ونزوئلا در تقلید از ایران
در تقلید از اقدام ایران در نوامبر ۲۰۱۹ برای کاهش یارانههای قدیمی سوخت، مادورو هم روند فروش گازوئیل با قیمت بسیار پایین را که چند دهه سابقه داشت خاتمه داد.
در طرح جدیدی که در ماه می اعلام شد، حکومت سوخت یارانهای را به صورت سهمیهبندی به مردم میدهد ولی خریداران میتوانند هر قدر میخواهند سوخت با نرخ بینالمللی بخرند. خردهفروشی سوخت بدون یارانه توسط جایگاههای خصوصی صورت میگیرد. جالب آنکه مادورو توضیح داد که باید سوخت را به قیمت بازار جهانی بفروشد زیرا کشور بهای سوختی را که از ایران میخرید به صورت نقدی پرداخت میکرد.
به تازگی ونزوئلا به این فکر افتاده که نقش سرمایهگذاری بخش خصوصی در بهبود اقتصادش را جدی بگیرد. اما راه دیگری هم برای تعدیل ونزوئلا با فروپاشی صنعت نفت وجود دارد که این کشور را منعطفتر میکند. در پنج سال گذشته، بیش از پنج میلیون ونزوئلایی یا حدود یک ششم جمعیت این کشور، ونزوئلا را ترک کردهاند. امروز حوالههای ارسالی آنها یکی از منابع اصلی ارز خارجی است. با وجود همهگیری کووید-۱۹، درآمد حوالههای مالی همچنان وارد این کشور میشود و باعث شده ونزوئلا بتواند بر جانشینی واردات پیشی بگیرد. در واقع واردات بر مبنای سال به سال و در چهار ماه اول سال براساس دادههای ۳۱ شریک تجاری، با وجود فروپاشی کامل صادرات نفتی، فقط ۳ درصد رشد کرده است.
فروپاشی اقتصادی ونزوئلا دلایل زیادی دارد و مشکل میتوان فهمید چه مقدار از آن حاصل سوء مدیریت و چه مقدار حاصل تحریمها است. اما واضح است که هم حکومت و هم اقتصاد سازوکارهای انطباقی بیشتری را در پیش گرفتهاند تا بتوانند با محیط خارجی محدودتر کنار بیایند؛ شواهدی که نشان میدهد حرکت به سوی رشد اقتصادی میتواند در دوره رکود شدید اقتصادی هم رخ دهد. سیاستمداران ونزوئلا، فشار ایران برای رشد سودِ صادرات غیرنفتی، به همراه افزایش تکیه بر بخش خصوصی را الگو قرار دادهاند.
محمدجواد ظریف وزیر خارجه ایران، در ۲۰ ژانویه به خورخه آرئازا در دفتر وزارت خارجه در تهران خوشامد میگوید.
هنوز مشخص نیست که آیا ونزوئلا با دوری از نظریههای مردمباورانه انزوا و جایگزینی واردات برای دستیابی عملی به منابع جدید سود خارجی، به طور کامل الگوی انعطاف ایرانی را برای مقابله با تحریمها پی میگیرد یا خیر. اما احتمال چنین روند باعث میشود کارایی سیاست تحریمهای دولت ترامپ در مورد هر دو کشور زیر سؤال برود.
مدافعان سیاست فشار حداکثری مدعی هستند که افزایش فشارها بیش از حد خاصی لزوماً موجب انزوا رژیم تحت تحریم میشود یا حداقل رفتار آن را تغییر میدهد. سیاستمداران آمریکا، اگرچه حرکات متفاوتی را رقم میزنند اما مایلند انزوا را تنها هدف معقول تحریمها بدانند. با این حال بسیاری از ناظران تاکید کردهاند که باید این سؤال را مطرح کرد که اگر رژیم مورد تحریم بتواند در مقابل فشارها تاب آورد و منعطفتر شود چه خواهد شد.
رویکردی متوازنتر و واقعگرایانهتر برای برخورد با رژیمهای سرکش با درک این مسئله شروع میشود که انگیزههای مثبت میتواند نقش بسیار مهمتری در خلق انگیزههای اقتصادی و اصلاحات سیاسی ایفا کند، به ویژه آنکه کشورهای تحت تحریم همچنان به دنبال کسب سود از تجارت خارجی هستند.
کشورهایی مانند ایران و ونزوئلا، که میتوانند در مقابل فشار اقتصادی کوتاهمدت انعطاف نشان دهند، احتمالاً به انگیزههای میان- یا بلند-مدت واکنش بهتری نشان بدهند و به سمت تعامل با اقتصاد جهانی بروند. به این ترتیب، راهبرد این کشورها برای فرار از تحریمها و انزوا میتواند پایه تعامل اقتصادی و سیاسی عمیقتر و موفقتری در آینده شود.
نظر شما