به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از اکوایران: با ریزش سنگین شاخص بورس در روز شنبه، برخی از تحلیلگران در یک برنامه تلویزیونی ریزش بورس را به اعتراضات خیابانی نسبت دادند. این ادعا چقدر با واقعیت بازار سرمایه نسبت دارد؟
روز شنبه ۲ مهر ماه ۱۴۰۱ بورس تهران با افت بیش از ۲۷ هزار واحدی همراه شد، درست جایی که خیلی از تحلیلگران بنیادی بازار را ارزندهتر از همیشه میدیدند و مثلا برای فولاد «پی بر ای»های کمتر از ۳ را مطرح میکردند. شماری از تحلیلگران تکنیکالی هم در خصوص وجود سطوح حمایتی در محدوده های یک میلیون ۳۶۰ هزار واحدی صحبتهایی را مطرح کردند.
اکوایران نیز در بررسیهای روزانه خود به این موضوع اشاره کرده بود. علاوه بر آن تأکید شد که همه سطوح حمایتی میتواند با یک خبر بد از بین برود و تنها چیزی که در جهان ثابت میماند ، تغییرات است.
اما این خبر بد کدام است؟
در روز چهارشنبه بانک مرکزی امریکا نرخ بهره خود را با افزایش به رقم ۳.۲۵ درصد رساند. با وجود این که بازارهای جهانی این افزایش نرخ را پیش بینی کرده بودند اما باز هم به این خبر واکنش نشان دادند و قیمت کامودیتیها در جهان کاهشی شد. با توجه به تعطیل بودن بورس تهران این خبر بد، روز شنبه یعنی در اولین روز کاری بعد از انتشار خبر روی بورس تهران تأثیر گذاشت .
اما برخیها اعتراضات مردمی را به ریزش بورس نسبت دادن و افت بازار را ناشی از این اعتراضات میدیدند اما نکتهای که وجود دارد این است چقدر این اعتراضات در منفی شدند بازار اثرگذار بوده است؟
این اعتراضات بیش از یک هفته است که آغاز شده است. در این مدت بورس با این شدت افت نکرد و تنها در روز شنبه افت ۲۷ هزار واحدی را به خود دید. به علاوه روز دوشنبه شاخصهای بازار سهام رشد کردند.
به نظر میرسد تأثیر اعتراضات فقط به اندازه افت در دسترسی به اینترنت و انجام امورات بانکی برای فعالان بازار سرمایه تأثیر گذار بوده است. از سوی دیگر در بازارهای دیگر نیز شاهد افت قیمت سکه و طلا در بازار تهران هستیم.
آیا افت سکه مربوط به افت باراز های جهانی است اما افت بورس ربطی به قیمت بازار های جهانی ندارد؟ تحلیلگرانی که افزایش قیمت محصولات و مواد غذایی در ابتدای سال را به علت جنگ اوکراین افزایش میدانستند، افت بورس را به افت قیمت کامودیتی های در جهان مرتبط نمیدانند و آن را به اعتراضات نسبت میدهند.
البته در سراسر جهان هر گونه ناآرامی و ناامنی روی بازارها تاثیر گذار است و این موضوع را نباید انکار کرد . اما بورس تهران از ابتدای سال تا نیمه اول سال ۱۴۰۱ به زحمت به بازدهی یک درصدی میرسد و از نیمههای اردیبهشت ماه شروع به ریزش کرده است. افت بیش از سه ماهه اخیر شاخص برای این مدل تحلیلگران و خبرگزاریها طبیعی بوده است؟ اما افت یک روزه شاخص آن هم با بیشترین تأثیرپذیری از نرخ های جهانی خیلی چشمگیر بوده؟
رفتار دوگانه و غیر حرفهای تعدادی از تحلیلگران به افت یک روز شاخص آن هم به واسطه سوگیری؛ کمی جای بحث دارد و چرایی این موضوع را باید از خود این افراد پرسید.
اما در کنار این موضوعات باز هم باید یادآورد بود که سرمایه ترسو است و میزان حجم پول با میزان ریسک رابطه معکوس دارد و هرچقدر پول شما بیشتر باشد ریسک کمتری را متحمل میشوید. پس هر گونه ناآرامی می تواند همه بازارها را به سمت منفی شدن سوق دهد.
شاخص کل از اردیبهشت ماه تا قبل از خبر نرخ بهره امریکا بیش از ۱۵ درصد افت را تجربه کرده بوده است و از سطح حوالی یک میلیون ۶۰۰ هزار واحدی تا یک میلیون ۳۶۰ هزار واحدی افت کرده است. تعدادی از این فعالان در شهریور ماه جاری مقابل سازمان بورس دست به اعتراض زدند که متأسفانه خیلی از این تحلیلگران و خبرگزاریها هیچگونه اشارهای به این موضوع و خواسته آنها نداشتند.
نظر شما