گروه بورس پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، معمولا بورسیها اصطلاحاتی دارند و به کار میبرند که شاید برای غیر بورسیها و تازه واردان به بورس ناآشنا باشد، مثل نوسان گیری و نوسان گیران، یا کارکردهای این موارد چندان شناخته شده نباشد. بازار سرمایه فرصتی است که در آن سرمایه گذاران با هدف به دست آوردن «سود» وارد این میدان میشوند. در این میان سود به دو بخش تقسیم میشود: «سود سرمایهای» و «سود نقدی». سود سرمایهای در اثر تغییر قیمت سهام به دست میآید. اما سود نقدی همان مبلغی است که شرکت در مجمع سالانه خود میان سهامداران تقسیم میکند. شرکتی که جریان درآمدی مشخص و پایداری داشته باشد، میتواند در طول یک سال مالی، سود خوبی را شناسایی کرده و بخشی از آن را میان سهامداران تقسیم کند. در اصطلاح به این شرکتها، شرکتهای «بنیاد محور» یا «DPS محور» میگویند.
برخی دیگر از شرکتها، جریان درآمد پایداری ندارند. در نتیجه تنها راه کسب سود از آنها نوسانات قیمتی خواهد بود. به زعم تئوریسینهای برتر بازار سرمایه در جهان سهامدار موفق، سهامداری است که با توجه به محدودیتهایش استراتژی مشخصی برای به دست آوردن سود در نظر بگیرد و بر اساس آن قدم بردارد. معمولا و نه عموما سهامدارانی که ریسکپذیری کمتری دارند به دنبال معاملههای میانمدت، بلندمدت و خرید سهمهای بنیاد محور هستند. معاملههای میانمدت در بازه زمانی ۶ تا ۱۲ ماه و معاملههای بلندمدت در بازه زمانی بیش از یکسال تقسیم بندی میشوند. در نقطه مقابل، سهامدارانی که ریسکپذیرتر هستند و محدودیت سرمایه ندارند، معمولا به معاملههای کوتاهمدت و نوسان گیری علاقه نشان میدهند. البته معامله کوتاهمدت و نوسان گیری نیز با هم تفاوت دارند.
اصولا روند نوسان گیری در بورسهای دنیا بر چه اساسی استوار است و نوسان گیران چه افرادی در بازار سرمایه هستند؟
در بازارهای سرمایه دنیا نوسان گیری یک امر معمول است به عبارت بهتر نوسان گیری هم یک نوع سهامداری واقعی است و نوسان گیران در بازارهای مالی دنیا غیر قابل انکار در بازارها هستند. در واقع بخش قابل توجهی از خرید و فروش روزانه سهام توسط نوسان گیران انجام میشود. به عبارت بهتر میتوان گفت نوسان گیری در بازارهای سرمایه دنیا کار حرفهای هاست، اگر فردی دراین کار حرفهای بازار نباشد اصلا نمیتواند نوسان گیری کند. از این جهت نوسان گیری کاری حرفهای است که نوسان گیر در بازار باید به لحاظ تکنیکال تشخیص دهد کجا کف سهم است که برای خرید سهم برود و کجا باید سهم خود را بالاتر بفروشد، بنابراین نوسان گیری کار و حرفه بورس بازهای حرفهای است، کار هر کسی نیست که بعد از چند ماهی حضور در بورس فکر کند در نوسان گیری خبره شده است.
نوسان گیری وسهامداری در بورس ایران چه تفاوتهای قابل تشخیصی با بورسهای دنیا دارد؟
بازار سرمایه ایران را اگر از نگاه سهامداران مورد بررسی قرار دهیم به مواردی برمی خوریم که با دنیا تفاوتهای اساسی دارد و آن هم نوع نگاه به سرمایه گذاری و سودی است که دراین بازار حاصل میشود یا سهامداران ما خواهان آن هستند. اصولا سرمایه گذاران ما اگر حرفهای رفتار کنند صرف نظر از اتفاقاتی که در چند ماه گذشته از ریزش یا صعود شاخص رخ داده، سهامداران ما که نگاه بلند مدتی به بورس دارند سهمی را برای اینکه سه چهار سال بعد چند برابر بفروشند نگه میدارند، در حالی که متاسفانه این نگاه به سهم و سود آوری آن اصلا خوب نیست. سرمایه گذار معروفی به نام آقای وارن بافت که جزء بلند مدتترین نگه دارندگان سهم است با دید ده تا بیست ساله سهام یک شرکت را خریداری میکند و بر روی آن سرمایه گذاری میکند و اتفاقا سود چنین سرمایه گذاری را هم نصیب خود میکند، در حالی که در ایران چنین دیدهای بلند مدتی برای بورس و سهامداری دیده نمیشود.
این مساله در ایران ناشی از چه عواملی است؟
متاسفانه به دلیل بی اعتمادی که در ماههای اخیر در بازار به وجود آمده است، مخصوصا بی اعتمادی به دولت و سازمان بورس از رویهای که در چند ماه گذشته بر سرمایه افراد غیر حرفهای و نیمه حرفهای در بازار گذشت این افراد بیش ازاینکه به سهامداری بلند مدت و سرمایه گذاری طولانی فکر کنند به خرید و فروشهای روزانه متمایل شدند.
یعنی فقط بی اعتمادی به دولت عامل اصلی در سرمایه گذاری کوتاه مدت در بورس است؟
نه فقط به خاطر بی اعتمادی به دولت، البته این مسائل در هم تنیده است. هم به دلیل بی اعتمادی به سیاستهای دولت و سازمان بورس و هم اینکه واقعا نمیدانند چه اتفاقی در بازار سرمایه رخ میدهد، بنابراین، چون نمیدانند چه اتفاقی رخ میدهد بنا را برخرید سهمی میگذارند، مثلا ماهی یک سهم میخرند بین ۱۰ تا ۱۵ درصد سود میبرند و میگویند سالی ۱۵۰ درصد سود کرده ایم، این رویه را به اینکه سهمی را بخرند و در دراز مدت نگه دارند ترجیح میدهند، چرا که معتقدند معلوم نیست دولت چه دخالتی و تصمیم جدیدی برای بورس میگیرد. مثلا میگویند الان نرخ پتروشیمیها یک ریسک است، نرخ دلاری که در بودجه میبینند، نرخ نفت و بهره مالکانه معادن یک ریسک است.
درباره نقش دولت در موضوع سهامداری کوتاه مدت در بورس توضیح دهید که دولت چه میکند که سهامدار چنین تصمیمی را اتخاذ میکند؟
در واقع قیمت گذاریهای دستوری و عرضههای نامشخص در بورس آنگونه که دولت برای تامین منابع خود دنبال و اجرا میکند و الزاماتی که دولت به بورس تحمیل میکند همین موارد باعث بی اعتمادی به بورس میشود. متاسفانه، چون دولت ما دولت کارآیی نیست و، چون دائما به دلایل سیاسی و اقتصادی در فضای کسب و کار شرکتها دخالت میکند، نه تنها سرمایه گذار حرفهای بلکه سرمایه گذاران غیر حرفهای جرات نمیکنند مثلا سهام فولاد مبارکه را بخرند چرا که در حالی که مشغول تحلیل نرخ سود است به یک باره و همزمان میبیند که مجلس یک لایحه راجع به قیمت گذاری فولاد در دست دارد که با این مدل شیوههای قیمت گذاری دولت در خصوص فولاد زمین تا آسمان فرق دارد، سهامدار از خرید منصرف میشود بنابراین تا زمانی که نسبت به سیاستهای دولت اعتماد وجود نداشته باشد سهام بازی به جای سهامداری در بورس امری عادی است. ما نه تنها در حوزه بورس، بلکه در اقتصاد کلان هم با سیاستهای دستوری و نرخ گذاریهای دولتی مشکل داریم. مثلا دولت به بهانه تورم و تنظیم بازار، ارز ۴۲۰۰ تومانی را برای خرید کالاهای اساسی به نفع اقشار ضعیف جامعه اختصاص داد، اما دیدیم که همین اقلام اساسی هم با گرانترین قیمت و به نرخ روز دلار به دست مردم رسید.
تداوم نادیده گرفتن ترس و وحشت از سرمایه گذاری بلند مدت در بورس چه عواقب اقتصادی به ما تحمیل میکند؟
وقتی سرمایه گذاری بلند مدت در بورس صورت نگیرد عملا فلسفه بورس یعنی تامین مالی برای بخش تولید از دست میرود. مثلا اگر شما امروز ۱۰۰ میلیون تومان سهام ایرانخودرو را خریداری کنید مثلا در تولید سمند سرمایه گذاری میشود و سمند هم با پول شما حقوق کارمندان ایران خودور را میدهد و چند طرح توسعهای خود را آغاز میکند که منجر به راه اندازی خط تولید جدیدی میشود، این یعنی تامین مالی از سرمایه من و شما، اما وقتی من یا شما امروز ۱۰۰ میلیون وارد بورس کنیم و یکی دو روز دیگر برداریم عملا شرکت تولید کننده از سرمایه ما منفعتی نمیبرد درحالی که فلسفه بورس در تمام دنیا سرمایه گذاری طولانی مدت برای کمک به تولید است تا شرکتها به جای اینکه برای دریافت وام دست نیازشان به سوی بانک دراز باشد، برای دریافت تسهیلات از محل سرمایه گذاری من و شمای سرمایه گذار تولید کنند و به کار و تولید خود ادامه دهند. به هر حال وقتی فضای اقتصادی ما این همه تنش دارد یعنی خود دولت بسترهای لازم را برای سرمایه گذاری بلند مدت برداشته و فضای خوبی برای نوسان گیری و سهامداری و سرمایه گذاری کوتاه مدت باز شده است.
نظر شما