به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از خبرگزاری دانشجو، در آغازین روزهای سال ۱۴۰۰ نگرانیها بابت افزایش نرخ تورم و آغاز چالشهای تورمی و اقتصادی در سال جدید با توجه به کسری بودجه و احتمال تداوم تحریمها مردم را نگران کرده است، نگرانی بجا که اگر برنامهای برای اداره درست اقتصاد و برداشتن بار تورمی و تحریمها از روی دوش مردم صورت نگیرد، قطعا چالشهای بزرگی را در اقتصاد و معیشت مردم به وجود میآورد، ضمن اینکه مردم در سالی که با عنوان پشتیبانی و مانع زدایی از تولید نامگذاری شده انتظار برنامهای مناسب برای اداره کشور دارند تا رونق و رشد به اقتصاد ایران بازگردد، اما چرا رونق و رشد در اقتصاد ایران جا خوش نمیکند؟ مشکل از کجاست و چرا این موضوع رفته رفته به یک رویا در اقتصاد ایران و معیشت مردم تبدیل میشود را با مجید رضا حریری؛ رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین مطرح کردیم. پاسخهای فعال اقتصاد بین الملل را در ادامه به سوالات مطرح شده خبرنگار ما میخوانید.
مقام معظم رهبری امسال را سال پشتیبانی و مانع زدایی از تولید نامگذاری کردند، اگر فعلا از اهمیت مقوله تولید بگذریم و چالشها و دلایل مشکلات اقتصادی را مورد بررسی قرار دهیم به نظر شما مهمترین اشتباه دولت در رساندن اقتصاد کشور به وضعیت کنونی چه بوده است؟
آنچه در حال حاضر و در بحبوحه تنشهای سیاسی و بین المللی که برای پیشبرد اهداف اقتصادی و تولیدی کشور حائز اهمیت است، برنامه ریزی درست بر مبنای شرایط متفاوتی است که ممکن است با آن رو به رو شویم. منظور از شرایط متفاوت از هم، باقی ماندن در شرایط تحریم یا غیر تحریم است، یا حتی سست شدن زنجیرهایی که تحریمها دور بدنه اقتصاد کشور زده اند. به عنوان مثال اگر دولت همان زمان با شنیدن زمزمههای خروج آقای ترامپ از برجام و تهدید ایران به اعمال شدیدترین تحریم ها، خود را برای چنین وضعیتی آماده میکرد، به این معنا که تدابیر قابل توجهی برای چنین وضعیتی اتخاذ میکرد و برای هر کدام از وضعیتهای عنوان شده و به تبع آن اقتصاد کشور برنامه مدون و قابل اجرایی میداشت قطعا تا کنون از بحرانهای اقتصادی زیادی عبورکرده بودیم بنابراین یکی از مهمترین دلیل چالشهای اقتصادی امروز کشور به غیر از تاثیر گذاری تحریمها بر اقتصاد، فقدان برنامه ریزی موثر در اقتصاد توسط مسوولین و دولتی هاست که با عدم اتخاذ برنامه راهبردی برای اداره اقتصاد، کشور را با وضعیت خطیر چالشهای امروزی رو به رو کرده اند.
برای اداره بهتر اقتصاد کشور در شرایطی که اقتصاد ما همواره تحریم بوده و تحریمها در سالهای اخیر تشدید شده چه کاری میتوانستیم انجام دهیم یا منبعد باید در اولویت کاری دولت قرار داده شود؟
ما برای هر شکل از رفتار بین المللی میبایست سناریوی درخور تاملی داشته باشیم، به این معنا که در تشدید تحریم ها، در کاهش و لغو تحریم ها، چه راهکار و چه راهبردهایی باید اتخاذ شود تا اثرات رفتار بین المللی تحریمها کاهش بیابد و ما بیشترین بهره را از وضعیت موجود ببریم موضوعی است که متاسفانه مورد غفلت قرار گرفته است و دولت تا کنون چنین راهبردی را اتخاذ نکرده است. بیان این موضوع جای تاسف دارد که نه تنها کاری صورت نداده ایم، بلکه چند سالی است در حالت انتظار به سر میبریم، یعنی به جای عمل کردن و برنامه ریزی مناسب برای اداره اقتصاد کشور، دائم به این موضوع فکر میکنیم که مذاکرات به کجا میرسد؟ آیا رئیس جمهور آمریکا برجام را پاره میکند؟ اگر پاره کرد، اگر پاره نکرد، چه میشود؟ رفتار و سیاستهای اروپا با ما چه خواهد بود؟! به عبارت دیگر دولت در تمام سالهای گذشته منتظر تصمیم گیریهای غرب بوده تا متعاقب آن اقتصاد کشور را اداره کند، یعنی دولت دائما بر یک روش کاملاً غلط اصرار کرده است، در حالی که عواقب و تبعات آن را در بخشهای مختلف اقتصاد به عینه دیده است. به هر حال به خوبی میدانیم فارغ از اینکه در مساله چرایی تحریم ایران، حق با ماست یا سایر کشورها، بین ما و کشورهای غربی درگیریهای سیاسی وجود دارد، حتی بین برخی کشورهای همسایه با ما اختلافهایی وجود دارد که اقتصاد ما را از مسائل سیاسی متاثر کرده است، لذا در حالی که برای همه شرایط پیش روی اقتصاد کشور باید برنامهریزی داشته باشیم، مثلا پیش بینی میکردیم اگر تحریم آمریکا تداوم داشته باشد، چه راهبردی باید برای اداره اقتصاد اتخاذ شود، اگر قرار بر مذاکره یا تحریم یا برطرف کردن و برداشتن بخشی از تحریم هاست، اگر قرار است با کشورهای همسایه ارتباط تجاری برقرار کنیم، چه برنامهای باید داشته باشیم، اما چنین راهبردها و دور اندیشیها و برنامه ریزیهای گام به گام با سناریوهای احتمالی وجود نداشته است، بنابراین، چون برای هر سناریوی محتملی در فضای اقتصادی و سیاسی برنامهای نداریم و واکنش ما به آنچه در دنیا علیه ما اتفاق میافتد همان لحظه اتخاذ میشود و با برنامه از پیش تعیین شده نیست ما همچنان با چالشهای مختلف اقتصادی دست و پنجه نرم میکنیم.
در حال حاضر موضوع فروش نفت و برداشتن تحریمها که بخشی از آن به فروش نفت مرتبط است یک دغدغه بزرگ برای دولت است، برای این موضوع چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
به هر حال چه این دولت، چه دولت بعدی نباید کشور را معطل غرب و آمریکا و برداشته شدن یا عدم لغو برجام کنند، بلکه در هر شرایطی سرنخ قضیه باید دست ما باشد. در برخی مواقع لازم است در سیاست کوتاه بیایم، در برخی مواقع باید سیاست تهاجمی داشته باشیم، در پارهای موارد باید با همسایهها مدارا و شاید برخورد کنیم. به هر حال مسوولین و سیاست گذاران در این موارد باید تصمیمگیری مقتدرانهای داشته باشند. یعنی برای اداره کشور در هر شرایطی باید برنامه داشت. شاه کلید این ماجرا فروش نفت است که آیا ما میتوانیم نفت بفروشیم یا نه؟ چرا که فروش نفت یعنی تزریق سالیانه ۵۰ تا ۶۰ میلیارد دلار پول به اقتصاد کشور، پول فروش نفت برای اقتصاد کشور، رقم بسیار بزرگی است. معادل بیش از نیمی از درآمدهای ارزی ما در سال است، بنابراین برای فروش یا عدم فروش بیش از ۲ میلیون بشکه نفت باید برنامه داشته باشیم آن هم نفت با قیمتهای امروز که حدود ۷۰ دلار شده است، حتما رقم بسیار قابل توجهی خواهد بود، لذا برای این موضوع باید برنامه داشته باشیم که اگر بتوانیم نفت بفروشیم، درآمدهای ارزی را چگونه و صرف چه هزینههایی باید بکنیم، تا صرف طرحهای بیهوده نشود، یا اینکه پول نفت در کجا باید سرمایه گذاری شود موضوعات مهمی است. حتی برای عدم فروش نفت هم برنامه داشته باشیم، بنابراین اگر برای وضعیتهای مختلف سناریو و برنامههای مختلفی داشته باشیم، کمترین آسیب را خواهیم دید، چرا که تحریم خود به خود موضوعی شکننده وآسیب رسان است. بنده منکر این موضوع نیستم که هر نوع محدودیتی در مناسبات اقتصادی بین المللی، باعث لطمه به اقتصاد ایران میشود، اما با برنامه ریزی درست میتوان اثرات آن را به حداقل رساند، لذا هر چقدر برنامه ریزی بهتری داشته باشیم و هر چقدر بهتر عمل کنیم، بنحو مطلوب تری اقتصاد اداره میشود.
آیا مسوولین ما برنامه ریزی بلد نیستند، یعنی لازم است تا برنامه ریزی برای اقتصاد و اداره کشور را از مدیران کشورهای توسعه یافته یاد بگیریم؟
خیلی بعید میدانم که مسوولین ایرانی برنامه ریزی بلد نباشند، قطعا آنچه به ذهن من و شما و کارشناسان اقتصادی داخلی و خارجی میرسد به فکر مدیران مملکت هم میرسد، لذا نمیتوان گفت دولتیها مسائل و ضرورتهای مورد نیاز اقتصاد کشور را نمیدانند، با توجه به اینکه آقایان را از نزدیک میشناسم، میدانم به مسائل دنیای اقتصاد و به برنامهریزیهای مطلوب اقتصادی آن هم روشهای بهروز مسلط هستند لذا باور نمیکنم که قادر به برنامه ریزی خوب برای اقتصاد کشور نباشند. آنچه در این زمینه بیشتر مصداق دارد این است که مسوولین اراده لازم برای برنامه ریزی مناسب برای اقتصاد کشور ندارند، منازعات سیاسی اولویت اول سیاسیون است تا اقتصاد و رفاه مردم، لذا وقتی اقتصاد، تولید و رفاه اولویت اصلی مسئولین نیست نمیتوان منتظر برنامه ریزی مطلوب برای اقتصاد کشور بود
نظر شما