به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از تحلیل بازار؛ در دو ماه گذشته بورس ایران به شدت روندی نزولی داشت، به گونه ای که در ابتدای آبان ماه شاخص هم وزن کف قیمتی سال گذشته خود را شکست تا نشان دهد که بعد از یک سال هنوز بسیاری از نمادها رشد قیمتی نداشته اند و حتی برخی از آنها کف جدیدی ساختند و وارد کانال هایی شدند که در سال ۹۸ در آن محدوده معامله می شدند.
این مساله تحت تاثیر سیاست های کلان اقتصادی دولت بود، زیرا قیمت ارز از ابتدای سال ۱۴۰۰ تا مهر ماه رشدی حدود ۲۰ درصدی داشته و شاخص کل بورس هم حدود ۲۵ درصد رشد کرده بود و عملا بسیاری از نمادها از نظر بنیادی نسبت به شش ماه سال گذشته سودسازی خوبی داشتند، به همین دلیل افت اخیر بورس تابع سیاست های کلان اقتصادی بود.
وحید شقاقی اقتصاددان ضمن اشاره به اینکه انتشار اوراق بهادار در بورس اثر منفی بر وضعیت بازار سرمایه داشت، گفت: به طور قطع دولت نمی تواند از ابزار دیگری برای کسری بودجه استفاده کند، زیرا بار تورمی آن اثرات منفی بدتری بر اقتصاد کشور دارد که می تواند برای بازار سرمایه نیز مضر باشد. مساله ای دیگر این است که این اوراق برای هزینه های مصرفی بکار گرفته می شود درحالی که اگر برای پروژه های عمرانی بکار گرفته می شد می توانست به رونق سرمایه گذاری و تولید هم کمک کند.
برای آگاهی از جزئیات در ادامه متن کامل گفتگو را بخوانید؛
* در هفته های اخیر که بورس ایران به شدت روندی نزولی داشته و بسیای از فعالان اقتصادی آن را تحت تاثیر سیاست های اقتصادی کشور و انتشار اوراق برای تامین کسری بودجه دانستند، کسری بودجه چقدر بر بازار سرمایه تاثیر گذار است؟
بودجه ۱۴۰۰ همچنان به عنوان مهمترین چالش دولت برنامه ای برای رفع کسری بودجه آن ارائه نشده است، به طور قطع هر تامین مالی برای جبران کسری بودجه بر اقتصاد کشور و بازار سرمایه اثرگذار است. اما انتشار اوراق به دلیل جهت دهی به نقدینگی شرکت های دولتی و بانک ها اثرات منفی بیشتری بر بازار دارد، البته در حال حاضر بهترین سیاست این بود که دولت سیزدهم متمم بودجه ۱۴۰۰ را به مجلس بدهد، اما این تصمیم سخت گرفته نشد و مطمئنن در شش ماهه دوم سال این کسری بودجه خودش را بیشتر نشان خواهد داد.
* دولت در شهریور ماه بیشتر از گذشته اوراق منتشر کرده، آیا این بهترین راهکار برای جبران کسری بودجه ۱۴۰۰ بوده است؟
در شرایط کنونی راه حل کسری بودجه مشخص بود و دولت دوباره باید به سراغ انتشار اوراق برود، هرچند تاکنون دولت تمام ظرفیت بودجه ۱۴۰۰ باقی مانده در انتشار اوراق که ۱۳۲ هزار میلیارد تومان بوده را منتشر کرده، اما بعد از این باید مجوز برای انتشار اوراق جدید بگیرد که به نظر می رسد این موضوع بهترین راهکار برای دولت است، زیرا تبعات تورمی برای کشور ندارد.
* دولت ماهانه چقدر کسری بودجه دارد و آیا وعده وزیر اقتصاد برای فروش اموال مازاد شرکت های دولتی از طریق بورس برای جبران کسری بودجه امکان پذیر است؟
در حال حاضر براساس برآورد بودجه ۱۴۰۰ ماهانه دولت ۲۶ هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد، به همین دلیل چاره ای جز انتشار اوراق ندارد، زیرا از یک سو پایه های مالیاتی تثبیت و زیرساخت اجرای آن فراهم نشده است، از سوی دیگر اقدامی که وزیر اقتصاد برای تامین کسری بودجه از طریق فروش اموال مازاد دولت عنوان کرده در سال جاری ممکن نیست از این رو دولت مجبور است که انتشار اوراق را ادامه دهد.
* دولت برای جبران کسری بودجه ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی که بسیاری از مسئولان و نمایندگان مجلس آن را مورد تایید قرار داده اند ماهانه چقدر اوراق باید منتشر کند؟
در حال حاضر ۵ ماه به پایان سال باقی مانده که تقریبا باید ۲۷۰ هزار میلیارد تومان مجوز انتشار اوراق بگیرند که ماهانه می شود حداقل ۵۰ هزار میلیارد تومان انتشار اوراق در ماه.
* بسیاری از فعالان بازار سرمایه معتقدند که انتشار اوراق به شدت برای بازار سرمایه مضر است و از طرف دیگر مزایای چندانی هم برای اقتصاد کشور ندارد، در شرایط کنونی چه فواید و مضراتی برای انتشار ارواق وجود دارد؟
انتشار این اوراق می تواند تبعات آن در سال آینده نمایان شود که دولت باید اصل و فرع آن را پرداخت کند و البته بخشی از این انتشار اوراق برای بدهی پیمانکار ها است، از طرف دیگر خطای راهبردی در انتشار این اوراق این است که ما برای هزینه های جاری اوراق منتشر می کنیم در حالی که در دنیا از اوراق برای توسعه زیرساخت ها و تامین اعتبار پروژه های عمرانی استفاده می کنند تا از این طریق بستری برای سرمایه گذاری و رونق تولید فراهم شود اما در صورتی که صرف هزینه های جاری شود عملا تنها بازپرداخت ان برای دولت باقی می ماند.
* دولت چه راههای جایگزینی برای تامین منابع بودجه به جای انتشار اوراق دارد؟
در شرایطی که دولت نخواهد اوراق منتشر کند در این حالت یا باید از صندوق توسعه ملی یا بانک مرکزی استقراض کند و از آنجایی که دولت درآمد ارزی هم ندارد عملت منابع صندوق توسعه ملی هم به صورت ریال است و استقراض از آن هم می تواند شبیه استقراض از بانک مرکزی تبعات تورمی داشته باشد.
* انتشار اوراق به چه دلیل منجر به افزایش فشار فروش در بازار سرمایه می شود در حالی که بسیاری از شرکت ها و نهادهایی که موظف هستند اوراق بخرند بانک ها و شرکت های دولتی هستند؟
باید توجه داشت که انتشار اوراق به دلیل اینکه نقدینگی را به سمت خرید اوراق سوق می دهد منجر به افزایش فشار به بازار سرمایه می شود و می بینیم که در چند وقت اخیر حجم معاملات بازار سهام به شدت کاهش یافته و تقریبا بسیاری از سهم ها از کف تاریخی خود پایین تر آمده اند زیرا حقوقی ها هم فقط می فروختند و از طرف دیگر دولت قرار بود این بازار را ساماندهی کند تا رونق به بازار برگردد و با ورود شرکت های جدید به بازار عمق ببخشد، اما تاکنون هیچکدام از اقداماتی که وعده داده انجام نشده است.
* بسیاری معتقدند افزایش نرخ سود بین بانکی بر شدت افت بازار افزوده است، آیا این مساله واقعیت دارد و مهمترین مشکل بازار سرمایه ایران چیست؟
وقتی نرخ سود بانکی بالای ۲۰ درصد رسیده اثر منفی بر بازار می گذارد، البته در ایران بازار سرمایه به شکل واقعی آن وجود ندارد، زیرا الزامات بازار سرمایه در ایران وجود ندارد و همه اینها باعث شده که مشکلات بیشتری در بازار نمایان شود.
* چرا در افت اخیر بازار سرمایه نسبت به سقوط سال گذشته ای بازار ارزش سهام ها بیشتر کاهش یافت؟
وقتی ۹۰ درصد سهام بازار سرمایه روزانه منفی می شوند وضعیت بازار وخیم است، زیرا وقتی قبلا برخی نمادها صف فروش بودند و قیمت پایانی پر نمی شد عملا ارزش سهام حفظ می شد، اما در شرایط کنونی با توجه به اینکه بسیاری از نمادها در هفته گذشته معاملات منفی آنها به اندازه حجم مبنا بوده به شدت افت کرده اند و البته در چند وقت اخیر حجم معاملات بالا نبوده و همین مساله روند بازگشت نمادها را کند کرده است.
* در شرایط کنونی اگر قرار باشد دولت یک اقدام حمایتی برای بازار سرمایه انجام دهد باید چه سیاست هایی را اجرایی کند؟
بازار سرمایه حمایت دولت را نمی خواهد، بله نهادهایی باید برای بازار سرمایه ایجاد شود که جلوی اتفاقاتی مانند معاملات الگوریتمی را بگیرد، همانطور که در تمام دنیا نهادهای نظارتی در مسیر شفاف سازی بازار حرکت می کنند از طرف دیگر قیمت گذاری در کالاهایی که در بورس کالا عرضه می شود باید با مکانیزم بازار تعیین شود و دولت نباید در قیمت گذاری آنها وارد شود و این نوع دخالت ها اثر منفی بر بازار دارد.
* دولت برای دوراهی انتشار اوراق برای جبران کسری بودجه یا عدم انتشار آن برای حمایت از بورس باید کدامیک را انتخاب کند؟
به طور قطع فروش اوراق بهادار توسط دولت در شرایط کنونی روی معاملات بازار سرمایه اثر منفی گذاشته و این یک واقعیت است که دولت اگر به سراغ اوراق رفته چاره ای دیگری هم ندارد و باید از آن برای تامین کسری بودجه استفاده کند و از آنجایی که استقراض از صندوق توسعه ملی و بانک مرکزی بار تورمی برای اقتصاد دارد دولت اوراق را باید به آنها ترجیح دهد تا دهک های پایین جامعه به دلیل افزایش پایه پولی زیر فشار اقتصادی قرار نگیرند، به همین دلیل انتشار اوراق هزینه اقتصادی کمتری دارد و نمی توان دولت را به خاطر آن سرزنش کرد.
* آیا دولت انتشار اوراق را به این دلیل افزایش داده که مطمئن است در سال آینده منابع ارزی آزاد می شود و از این طیق می تواند اوراق را بازپرداخت کند؟
حداقل مسائل سیاسی چند وقت اخیر نشان می دهد که احتمال آزادسازی ارزهای بلوکه شده ایران در کشورهای دیگر وجود ندارد و در خوش بینانه ترین حالت ممکن است کالا به جای آن به ایران داده شود به همین دلیل دولت باید بودجه سال آینده را سختگیرانه تدوین کند.
* آیا ممکن است کشورهای صنعتی که ایران از آنها مطالبه دارد به جای ارزهای بلوکه شده کالاهای واسطه ای و تجهیزات بدهد؟
اگر از کشوری مانند ژاپن به جای ارزهای بلوکه شده کالا به ایران بدهد ممکن است کالای ضروری ندهد و کالای مصرفی به ایران صادر کند به همین دلیل اثر تهاتر کالا با ارز بلوکه شده نمی تواند اثری بر تولید و رشد اقتصادی ایران داشته باشد و دولت همچنان برای تامین کالاهای مورد نیاز تولید به ارز نیاز دارد.
* آیا ورود کالاهای مصرفی به جای ارزهای بلوکه شده به دلیل اینکه می تواند نیاز به ارز برای واردات کالا را کاهش دهد منجر به تعدیل قیمت ارز شود؟
ورود کالا به جای ارز بلوکه شده می تواند فشار از بازار ارز را کم کند، زیرا قبلا همین دهک های مرفه برای کالاهایی مانند لوازم خانگی و ... تقاضای مورد نیاز خود را از طریق قاچاق تامین می کردند و همین مساله روی تقاضا و گرانی دلار در بازار آزاد تاثیر داشت، اما وقتی همین کالاها یا خودرو با تهاتر منابع بلوکه شده وارد کشور شوند از این طریق فشار از بازار ارز آزاد گرفته می شود و روند صعودی دلار متوقف می شود که می تواند به نوعی مانع از تورم ناشی از نوسانات دلار شود.
نظر شما