به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ این سیاستها اما موجبات ریزش قیمت در بازار ارزهای دیجیتال را فراهم کرده است تا شاهد فرار سرمایهها از این بازار پرریسک و افت قیمت بیتکوین به سطوح کمتر از ۲۰هزار دلار باشیم. بازاری که پیش از این بهعنوان یک رقیب جدی برای بورس تهران بهشمار میرفت و بر اساس آمار غیررسمی، بخش زیادی از سرمایههای خارجشده از سهام، جذب بازار رمزارزها شده بود. در شرایط فعلی اما باید دید آیا جریان پول میان سهام و کریپتوها معکوس میشود؟ پاسخ مثبت به این سوال اما نیازمند فراهم کردن شرایط در بورس تهران برای میزبانی از سرمایههای جدید است.
رشد نرخ تورم در اقتصادهای مطرح دنیای مسابقهای را از گمانهزنیها درخصوص افزایش نرخ بهره به راهانداخته است. همین امر سببشده تا قیمت داراییها طی هفتههای اخیر در مسیر نزولی قرار بگیرد. با توجه به اینکه بورس ایران کامودیتیمحور است شاید در نگاه اول چنین امری چندان مثبت ارزیابی نشود؛ این در حالی است که خروج سرمایه از برخی از بازارها میتواند به فرصتی برای بورس تهران بدل شود مخصوصا وقتی که دریابیم بازاری نظیر رمزارزها که در طول دو سالگذشته جذابیت بسیاری برای سرمایهگذاران ایرانی داشته، حالا در مسیر حضیض است، اما آیا شرایط برای بهرهبرداری از این فرصت در بازار سهام فراهم است؟
مواجهه بورس با یک کاهش
بازار سهام در نخستین روز از هفته جاری عملکرد چندان رضایتبخشی نداشت. در این روز شاخصکل بورس قادر به ثبت دستاوردی بهتر از ریزش ۱۶هزار و ۶۰۰ واحدی نشد. افت یادشده در روزی رویداد که تغییرات میانگین وزنی قیمتها در این بازار به افت ۰۶/ ۱درصدی شاخص یادشده انجامید و سطح آن را به محدوده یکمیلیون و ۵۴۷هزار واحد رساند. ریزش روز گذشته قیمتها در بورس پس از آن شروع شد که در روزهای پایانی هفته قبل گزارشهای مالی ارائهشده از سوی پتروشیمیها نشان داد که رشد قیمت خوراک مصرفی آنهم در شرایطی که قیمت فروش محصولات پتروشیمی به تناسب آن رشد نکرده، سبب شده تا حاشیه سود این شرکتها در نهایت کاهش یابد. همین امر باعث شد تا در این روز خریداران سهام در روز شنبه از موضع خود نسبت به هفته گذشته اندکی عقبنشینی کنند و متعاقبا کاهش قیمتها در کلیت بازار را رقم بزنند.
بررسیها هماکنون حکایت از این واقعیت دارد که اوضاع روانی بازار تا حدودی شکننده شده و مجددا فعالان آن بیش از گذشته تمایل به گرفتن جانب احتیاط را پیدا کردهاند. همین امر سبب شد تا در روز شنبه شاخص هموزن نیز به میزان ۸۷/ ۰درصد نسبت به روز معاملات قبل افت داشته باشد. اینطور که بهنظر میرسد افزایش ناملایمات در فضای کلان اقتصاد در کنار احتمال کاهش سود شرکتهای بورسی کامودیتیمحور در بازار یادشده سبب شده تا بدبینی خریداران حتی در نمادهای کوچکی که درآمد آنها اثرپذیری چندانی از بازارهای جهانی ندارد، بیشتر شود.
این روزها عدهای از بورسیها همچنان بر این باور هستند که انتظارات تورمی میتواند بازارها را از دام بیاعتمادی ایجادشده در سالهای اخیر تا حدی نجات دهد با این وجود بخشی از خود آنهایی که امید به افزایش انتظارات تورمی دارند نیز در این شرایط ترجیح میدهند تا ابتدا حجم معناداری از پول وارد بازار شود و بعد از آن اقدام به افزایش حجم سرمایهگذاری در بازار کنند.
همانطور که در گزارشهای پیشین به آن اشاره کرده است در شرایط کنونی، اقتصاد جهانی به دام تورمهای کمسابقهای افتاده و همین امر لزوم افزایش نرخهای بهره را بهدنبال داشته است. بر اساس آنچه که بانکهای مرکزی اقتصادهای عمده اشاره میکنند بهرغم افزایش نرخهای بهره در کشورهای نظیر ایالاتمتحده این احتمال وجود دارد که نرخ مذکور بهعنوان مهمترین ابزار سیاست پولی در کشورها بار دیگر کاهش یافته و فشار بیشتری را نسبت به گذشته به قیمت کامودیتی در بازارهای جهانی وارد کند. طبیعتا چنین شرایطی نمادهای بورسی تاثیرپذیر از قیمتهای جهانی را در شرایطی قرار خواهد داد که به مانند پتروشیمیها در شرایط کاهش قیمتهای مربوطه با افت حاشیه سود خود مواجه شوند. این مساله در شرایطی که بازار ارز نیز تقریبا آرامگرفته خبر خوبی برای سهامداران نیست.
فرصت کریپتوها
بررسی آمار و ارقام به ثبت رسیده در دو سالگذشته حکایت از آن دارد که از زمان شروع رکود بورس در نیمه دوم سال۹۹ تاکنون پول قابلتوجهی از این بازار خارج شده است. بخش عمده این پول دارایی سرمایهگذاران خرد بوده که به گفته بسیاری از کارشناسان اقتصادی به سمت بازارهای موازی رهسپار شده؛ دادههای بهدست آمده از معاملات روزانه بورس تهران طی ۱۷ماه گذشته حکایت از آن دارد که میزان پول خارجشده از بورس طی این مدت توسط کدهای حقیقی به رقم ۱۱۳هزار میلیاردتومان بالغ میشود. با توجه به اینکه در ماههای ابتدایی ریزش بورس بخش مهمی از سهام عرضهشده در صفوف فروش قفل شده بود، انتظار میرود بخشی از سرمایه اختصاصیافته به حمایت از بازار در این دوره زمانی در عمل به روند صعودی قیمت ارز و سکه در ماههای میانی سال۹۹ اختصاص یافته باشد.
شنیدهها حاکی از آن است که با آرام گرفتن بازار سهام در سطوح پایانی شاخصکل که در ماههای پایانی سال۹۹ و سراسر سال۱۴۰۰ شاهد بودیم بخش مهمی از مبلغ موردبحث به سمت بازارهایی نظیر رمزارزها رفته که در اوج دخالتهای دستوری سایه انداخته بر بازار سهام از هیچ مداخلهای آسیب ندیدهاند.
این گمان از آن روی مطرح میشود که روزهای تلخ بورس در طول مدت مورد اشاره در عمل بهترین دورهای بوده که در بازار رمزارزها مشاهده شده است. این بازار تقریبا نوظهور که نسبت به سایر بازارهای دارایی عمر بسیار کوتاهتری دارد بخش مهمی از افزایش ارزش داراییهای جایگرفته در خود را طی سالهای اخیر بهخصوص سالمیلادی گذشته تجربه کرده است.
شنیدهها حکایت از آن دارد این بازار جذاب که حالا به سبب افت سنگین رمزارزها بار دیگر به کوره پولسوزی برای سرمایهگذاران کمتجربه بدل شده در برخی از روزها توانسته بهجز پول سرمایهگذاران بورس بخشی از نقدینگی بیکار در جامعه را نیز در کام خود ببلعد و از این رهگذر در برخی از روزها معاملات آن به بیش از ۱۰هزار میلیاردتومان در هر روز برسد.
از همین روی حالا این خوشبینی بهوجود آمده که با افت قیمتها در بازار رمزارزها بخش عمدهای از پول خارج شده در این بازار بار دیگر به سمت بازارهای داخلی خواهد آمد و زمینه را برای رونق این بازارها به مانند بورس فراهم خواهد کرد. روز گذشته معاملات رمزارزها در روند نزولی تند و تیز خود ادامه یافت بهطوری که بیتکوین بهعنوان مهمترین پرچمدار این بازار وارد کانال ۱۸هزار دلاری شده است. برخی تحلیلگران بینالمللی بر این باور هستند که این افت میتواند بازهم ادامه پیدا کند و حتی بیتکوین را تا کانال ۱۲هزار دلاری به زیر بکشد. این پیشبینیها در شرایطی ارائه میشود که تا همین چندماه قبل بیتکوین در محدوده ۷۰هزار دلار معامله میشد و بسیاری از رمزارزهای معروف بازار نیز در قیمتهایی بسیار متفاوتتر از قیمتهای کنونی دادوستد میشدند. حال باید دید که آیا فرار از این بازار ناامن میتواند بار دیگر فضای معاملات در بورس را دگرگون کند؟
نیاز به زمین حاصلخیز
اما به فرض که همه پول خارج شده از بازار سهام به سمت بازار رمزارزها رفته باشد؛ آیا میتوان انتظار داشت که صرفا با خرابشدن اوضاع در یکی از بازارهای موازی این رقم خارج شده به سمت بازار برگردد؟ طبیعتا با نگاهی به گذشته بازار سهام میتوان بهراحتی دریافت که جواب چنین سوالی نمیتواند مثبت باشد.
اگر قرار باشد در بازار پر ریسکی نظیر بازار سهام در بر همان پاشنه قبلی بچرخد، طبیعی است که کمتر کسی حاضر خواهد بود دارایی خود را به خطر بیندازد و پول خود را به سمت بازاری ببرد که در آن هر لحظه ممکن است دخالت مسوولان دولتی و یا سازمانی به کاهش ارزش داراییها بینجامد. مضاف بر آنکه سازوکارهای موجود در این بازار نیز تاکنون چندان اصلاح نشده است و اگر بخواهیم منصفانه به این وضعیت نگاه کنیم درخواهیم یافت که در نبود تغییرات جدی در برخی از سازوکارها احتمالا این بازار انگیزه چندانی برای افتادن به یک روند صعودی طبیعی به مانند هر بازار مالی دیگر در سراسر جهان را نخواهد داشت.
در حالحاضر بورس در شرایطی به فعالیت خود ادامه میدهد که اساسا مشخص نیست بحث به میان آمده درخصوص دامنهنوسان و افزایش آن در این بازار چه سرانجامی خواهد داشت، درحالیکه افزایش این دامنه که در هیچ کشوری بهجز ایران حتی وجود خارجی هم ندارد، در شرایطی به ماحصل بررسیهای مسوولان بورس و فرابورس منوط شده که همان افزایش یکدرصدی اعمالشده در این دو بازار برای تمامی نمادها اعمال نشده و صرفا در تابلوهای بازارهای اول اعمال میشود.
مشخص نیست در راستای بررسی سکانداران بازار سرمایه از تعداد معدودی از نمادها چه نتیجهای میتوان برای کل نمادها گرفت و اساسا حتی با فرض افزایش یکدرصد دیگر بر دامنهنوسان این نمادها فاصله ایجادشده با نمادهای دیگر را چگونه میتوان پر کرد. اما خود این مساله نشان میدهد که افزایش دامنهنوسان به فرض موفقبودن آن از سوی این مسوولان سیگنال غلطی درخصوص ارزندگی نمادهای فعال در بازار اول نسبت به نمادهایی میدهد که در این تابلوها نیستند و همچنان باید با دامنهنوسان ۵درصدی یا کمتر بهکار خود ادامه بدهند. مضاف برآنکه همچنان مشخص نیست چرا اساسا در بازاری با داشتن ۵۰میلیون کاربر اصلا دامنهنوسان باید وجود داشته باشد؟
دیگر عاملی که در این زمینه وجود دارد نبود چشماندازی برای برداشتن حجم مبنا در بازار است که احتمال فریزشدن قیمتها در نقاط بحرانی را افزایش میدهد. این دو عامل حجم مبنا و دامنهنوسان خود سبب میشوند تا ریسک نقدشوندگی در بازار سهام افزایش پیدا کند و در کنار بالابودن ریسکهای قانونی در آن خطر بالقوه برای آشتی با بازار سهام را همچنان در سطح بالایی نگاه دارد.
در کار اینها یک ضعف بزرگ بازار سهام ناکارآمد بودن جعبه ابزار بازار سهام است که در سالهای اخیر بهرغم کامل بودن اسامی موجود در آن هیچ خاصیت محسوسی برای این بازار نداشته است. در حالحاضر بورس تهران در شرایطی نوسانات روزانه را پشتسر میگذارد که نه تلاش برای فروش در این بازار به سبب داشتن سازوکار فروش استقراضی به شکلی سازنده در جهت توسعه بازار قرار گرفته و نه حجم معاملات اختیار خرید و فروش در آن به حدی است که بتوان در آن به کنترل ریسک پرداخت. آیا مسوولان بازار سرمایه تاکنون اقدام عملی برای ایجاد اعتماد پایدار در عمل برای این بازار انجام دادهاند؟
در آینه ارقام
در روزی که شاخصکل بورس تهران با کاهش ۰۶/ ۱درصدی مواجه شد، از ۳۲۲ نماد معاملهشده، قیمت پایانی ۷۰ سهم (۲۲ درصد) مثبت بود و در مقابل ۲۴۶ سهم (۷۶ درصد) در سطوح منفی دادوستد شدند. در این بازار ۲۰ نماد (۶ درصد) صف خریدی به ارزش ۵۰میلیاردتومان تشکیل دادند اما در مقابل شاهد شکلگیری صففروش در ۱۶ نماد بورسی (۵ درصد) به ارزش ۲۱۲ میلیاردتومان بودیم. برآیند این معاملات سبب شد خالص تغییر مالکیت در این روز به حدود ۵۹۱ میلیاردتومان برسد. در این روز حقیقیها فروشنده و حقوقیها خریدار بودند. ارزش معاملات خرد نیز در این روز ۲۷۴۹ میلیاردتومان بوده است.
نظر شما