گروه بورس پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، قدرت الله امام وردی کارشناس و تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفت و گو با رادار اقتصاد در خصوص چرایی چالش های بورس و بازار سرمایه کشور گفت: با جرات می توان گفت از فروردین ماه سال جاری سرمایه به صورت انگشت شمار وارد بورس شده است. به عبارت بهتر وروشن تر تقریبا همه روزها شاهد خروج سرمایه از بورس بودیم به طوری که این روند همچنان در ماه های اخیر متاسفانه تداوم داشته و سرمایه ها از بورس خارج شده اند، این موضوع نشان دهنده شکست خوردن سیاست های مد نظر دولت برای توسعه و رونق بورس و ایجاد اعتماد سازی در بورس و بازار سرمایه کشور است.
وی در این باره تصریح کرد: به دلیل فقدان اتخاذ سیاست های راهبردی دولت نتوانست اعتماد سرمایه گذاران در بورس را جمع کند و نقدینگی و سرمایه را جذب بازار کند. به هر حال درباره اینکه چرا چالش های متعدد دست از سر بورس ایران بر نمی دارند باید گفته شود وقتی بازار کالاها در سطح جهانی را مورد مطالعه قرار می دهیم متوجه می شویم که اکثر بازارها با روند نزولی و منفی مواجه هستند مثل بازار فولاد، مس، روی نفت و...روندهای بازارهای یاد شده درطول دو سه ماه اخیر با افت و کاهش های جدی رو به رو بوده بنحوی که شاهد رکود شدیدی در بازارهای جهانی هستیم.
وی در این باره توضیح داد: رکود موجود را نمی توان از تورمی که در اقتصاد جهانی ایجاد شده جدا دانست، چرا که طبیعتا این موضوع بازارهای ما را نیز تحت تاثیر خود قرار می دهد، بنابراین یکی از دلایل عمده مشکلات بورس بحث اقتصاد جهانی و رکود است. اینکه برخلاف شعارهای دولت که معتقد بود از بورس حمایت می کند و بر حسب شعارهای یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری که اینک معاون رئیس جمهور است که تاکید داشت مشکل بورس را سه روزه حل می کند، شاهد عدم حمایت از بورس در برابر مسائلی هستیم که هم از داخل وهم متاثر از فضای اقتصاد بین المللی بورس ما را از خود متاثر کرده است.
وی دراین باره افزود: نه تنها دولت از بورس هیچ گونه حمایتی به عمل نیاورده، بلکه بالعکس عمل کرده و رونق را از بورس گرفته است. به عنوان مثال، آمار نرخ بهره غیربانکی در حال حاضر به بالای ۲۱ درصد رسیده است یعنی در حال شکستن رکورد خود است به طوری که تا به حال چنین نرخ بهره بین بانکی نداشته ایم از طرفی نرخ بازخرید برای بانک مرکزی نیز نزدیک به ۲۱ درصد است، یعنی رقم های بسیار بالایی است. با این تفاسیر وقتی نرخ های بسیار بالای بین بانکی مطرح می شود نشان می دهد بانک مرکزی در سیستم بانکی بر آن است تا مانعی در برابر نقدینگی بانکی باشد.
وی در این باره خاطر نشان کرد: از سوی دیگر نیز واسطه اینکه هزینه های تامین مالی در سیستم بانکی افزایش می یابد، برای سیستم بانکی که نرخ بهره بین بانکی را در راستای تامین ذخایر جهت پرداخت تهسیلات یا همان خلق پول بانکی و نقدینگی می خواهد داشته باشد باید بانکها سود سپرده ها را افزایش دهند. به عبارت دیگر، می توان گفت سیستم بانکی به نوعی در مقابل بقیه بازارها قرار می گیرد به این ترتیب افراد با توجه به نرخ سودی که بانک ها به سپرده ها پرداخت می کنند ترجیح می دهند پول خود را در سیستم بانکی نگهداری کنند یا در سایر بازارهای موازی که از بازدهی بالاتری برخوردار است و به نوعی دخالت در آن کمتر انجام می شود سرمایه گذاری کنند، در این سیاست ها به بورس و سرمایه گذاری در بورس توجهی نشده است.
استاد اقتصاد در این باره خاطر نشان کرد: واقعیت قضیه این است که سرمایه گذاران به شدت به دخالت دولت در بازارهای مختلف حساس هستند، لذا هرگونه دخالتی که باعث از بین رفتن اعتماد سرمایه گذار شود را بر نمی تابند و از آن بازار دوری می کنند. از سوی گذشته با توجه به سابقه بدی که دولت در طی چندین سال گذشته در خصوص بورس داشته است، دولت به سرعت نمی تواند مردم را به سرمایه گذاری در بورس تشویق کند، لذا تا زمانی که دولت نتواند اعتماد را به بورس برگرداند کاری از پیش برده نمی شود.
قدرت اله امام وردی درخصوص دخالت های دولت در بازار سرمایه خاطر نشان کرد: سازمان بورس باید در بحث سیاست گذاری و نظارت بر عملکرد فعالان بازار فعال باشد، یعنی لزوما نباید در بازار دخالتی داشته باشد. دولت، مسوولین و سازمان بورس نباید حقوقی ها یا شرکت ها را وادار به حمایت از سهمی کنند یا سهمی را به صورت دستوری افزایش یا کاهش دهند. بنده گاهی شاهد هستم از سمت بورس با شرکت های حقوقی که اکثرا دولتی و نیمه دولتی هستند تماس گرفته می شود و آنها را وادار می کنند که بعضی از سهام خود را عرضه نکنند و بعضی از سهام را خریداری و تقویت کنند یا در مورد اوراق دولتی آن ها را وادار به خریداری می کنند، لذا از این داستان ها در بورس مکرر اتفاق می افتد؛ به عبارتی می توان گفت بورس نیز مشابه سیستم بانک مرکزی شده که کمترین استقلالی از خود ندارد و نقش قلک را برای دولت بازی می کند در خصوص بورس نیز متاسفانه بورس هم به نوعی افساری در دست دولت شده است که استقلال لازم را دارد و از مرحله سیاست گذاری و نظارت عبور کرده، به این معنا که به نوعی ابزاری دردست دولت در جهت تامین مالی کسری بودجه و حامی شرکت ها یا سهام شرکت های دولتی شده است.
وی در خصوص شباهت وضعیت نهادهای مالی نسبت به وضعیت کلان اقتصاد کشور وعدم انتظار از رونق گرفتن بورس در چنین وضعیتی گفت: نهادهای مالی شرکت هایی مثل شرکت های سرمایه گذاری، کارگزاری ها؛ بازارگردان هستند که همه این نهاد ها تحت عنوان نهاد های مالی محسوب می شوند؛ یعنی این نهادها به نوعی واسطه هستند و قرار است سرمایه گذاران در بورس ذیل این مجموعه ها سرمایه گذاری کنند، بنابراین نقش نهادهای مالی تجهیز و جمع آوری سرمایه ها و هدایت آن ها به سمت شرکت ها و بنگاه های تولیدی است اما نکته ی مهم این است که طبیعتا باید یک جریان معاملاتی وجود داشته باشد.
قدرت اله امام وردی تحلیلگر اقتصادی در پایان گفت و گو خاطر نشان کرد: شرکت ها و نهادهای مالی که از محل کارمزدها و معاملاتی که در بورس انجام می شود سود کسب می کنند طبیعتا وقتی حجم معاملات پایین است آن ها نیز کارمزد پایینی دریافت می کنند و سودی که از محل معاملات کسب می کنند کم می شود لذا آن ها نیز منتفع نمی شوند. در چنین وضعیتی طبیعی است در بازاری که دچار رکود است و عمق بازار به شدت پایین است و بازار با مشکلات معاملاتی مختلفی رو به روست، عملا وقتی بازار در وضعیت رکودی است نهادهای مالی نیز منتفع نمی شوند و سودی نمی برند، لذا به تبع این موضوع نمی توان انتظار داشت در کلیت بازار سرمایه و بورس رونق بیابد و سرمایه ها جذب این بازار مالی شوند.
نظر شما