صاحب نظران معتقدند زمانی بازارگردانی می تواند فعالیتی سودآور و در راستای منافع بازار سهام باشد که امکان استقراض سهام وجود داشته باشد؛ به طور مثال بازارگردان هزار سهم را طبق قراردادی از یک شخص دارنده آن قرض و هزینه استقراض را هم پرداخت میکند و متعهد میشود این میزان سهم را در تاریخ مشخصی برگرداند. در اینجا هم از مزیتهای بازارگردانی که از سوی شرکت بورس یا فرابورس پیش بینی شده استفاده میکند و هم اگر دامنه نوسان برداشته شود، میتواند سهم را با معاملات خود، به قیمت واقعی نزدیک کند. اگر هم اشتباه کرده باشد، آن هزار سهم را بدهکار است و ضرر میکند. اگر کار خود را به درستی پیش ببرد، توانسته بیش از آن هزار سهم پول درآورد. اینجاست که به دلیل ریسک موجود، انگیزه برای به تعادل رساندن قیمت سهم وجود دارد و با استفاده از اهرم سهام قرضی، این کار برای بازارگردان میسر میشود. در واقع فعالیت واقعی بازارگردانی با هدف خلق ثروت و به عنوان یک کسب و کار سودآور شکل میگیرد. اما در هر صورت پدیده صف در بورس ما وجود دارد و با وجود آنکه برای حدود ۲۰۰ نماد بازارگردانی انجام میشود، صفهای خرید و فروش همچون قبل برپا هستند.
در همین زمینه حسین بوستانی مدیرعامل سرمایه گذاری اعتضاد غدیر و تحلیلگر بازار سرمایه در گفت و گو با زهرا فعله گری خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد در خصوص کارکردهای بازارگردانی و بررسی ابعاد آن، اظهار کرد: بازارگردانی به عنوان عاملی مهم در نقدشوندگی سهام در کشورهای پیشرفته به حساب می آید که فعالان این حوزه طبق اصول سرمایه گذاری اقدام به معامله کرده و سهامی را خریداری و یا می فروشند اما در کشورما بازارگردانها مطابق بخشنامه سازمان بورس معامله میکنند و فعالیت آنها محدود است؛ در حقیقت آنها طبق یک دامنه تغییر و مظنه مشخص شده فعالیت کرده و کف و سقفهای قیمتی سهامی را معامله می کنند.
بوستانی تشریح کرد: بازارگردانها عمدتا به سهام با نقدشوندگی و حجم معاملات بالا تمایل نشان می دهند و اگر به میزان حداقل تعهد معاملات روزانه سهام معامله کنند، عملیات بازارگردانی از گردن آنها ساقط شده و تکلیفی بر درگیر کردن منابع خود نخواهند داشت.
وی افزود: در زمانی که بازار سهام شرایط مساعدی را ندارد، صندوقها مطابق همین بخشنامه دست و پا شکسته نیز عمل نخواهد کرد و مدعی هستند که منابع کافی برای این موضوع ندارند و در چنین شرایطی مدیر صندوق و دیگر مسئولان آن متخطی محسوب شده و به همین ترتیب پروندههای تخلف برای آنها شکل میگیرد.
مدیرعامل سرمایه گذاری اعتضاد غدیر بیان کرد: در کشور ما هزینه عملیات بازارگردانی و تأمین مالی عموما به عهده سهامدار عمده بوده و در بیشتر مواقع به عنوان فعالیت حمایتی از نقدشوندگی کاربرد دارد اما در کشورهای پیشرفته بازارگردانی به عنوان یک عملیات سودآور به حساب می آید.
بوستانی مطرح کرد: در بازارهای مالی پیشرفته شرایط پایداری برای بازارگردانهای بازارهای بین المللی وجود دارد و مطابق اختیار خود بازارگردانها ارزش ذاتی تعیین شده و در حدود کف و سقف ارزش ذاتی سهام، سودی از محل اسپرد (spread -اختلاف قیمتها) به وجود می آید و از این محل کسب انتفاع می کنند اما متاسفانه در ایران عملیات بازارگردانی به شکل دستوری بوده و به منظور گرفتن کارمزد انجام می شود.
وی تصریح کرد: اگر بازار اندکی از تعادل خارج بشود، دیگر کسب منفعتی نمی شود، بنابراین تا زمانی که این فعالیت خودجوش و مبنی براقتصاد واقعی نباشد نمی توان به کارکرد و نقش اصلی آن در عمق بخشی به بازار امیدوار بود.
بوستانی در تکمیل سخنان خود گفت: به طور فرضی اگر در یک روز بازار با صف فروش سنگینی مواجه بشود نمی توان انتظار داشت که یک بازارگردان قوی بتواند هر میزان عرضهای که وجود دارد آن را خریداری کند و یا به تمامی تقاضاها پاسخ بدهد؛ چنین اقدامی منطقی و ممکن نیست؛ از این رو سال گذشته که چنین شرایطی به وجود آمده بود، بازارگردانها معتقد بودند که بازار ارزنده نیست و کارایی لازم را ندارد. در بازار کارا قیمت به ارزش ذاتی نزدیک است و بازارگردان ها دقیقتر و راحتتر می توانند به فعالیت خود بپردازند بنابراین نبود زیرساخت مناسب در بازار سهام داخلی انتقادی قابل قبول بوده و طرح این مشکلات از جانب بازارگردانها صحیح است؛ به طور کلی مشکلات بازرگردانی همچون کلافی سردرگم بوده که نمی توان مجزا آن را تحلیل و بررسی کرد.
نظر شما