گروه بورس پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد؛ صندوقهای بازارگردانی برای بالا بردن نقد شوندگی سهام و جلوگیری از نوسانات شدید قیمتی به وجود آمدهاند و در عین حال برای به ارزش رساندن قیمت سهام به ارزش ذاتی آن بسیار مورد استفاده قرار میگیرند.
از جمله ویژگی های این صندوق مشارکت در تعهد پذیرهنویسی یا تعهد خرید اوراق بهادار موضوع بازارگردانی و امکان تأمین حداکثر ۷۰ درصد از سرمایه صندوق به صورت سهام و حقتقدم و ۳۰ درصد به صورت نقد است که این امکان را به صندوق میدهد تا در هر شرایطی آمادگی لازم برای خرید یا عرضه سهام موضوع بازارگردانی را داشته باشد. گاهی گفته میشود که بازارگردانها حجم زیادی سهام را عرضه و پس از افت شدید و خراب شدن روند قیمتی آن، اقدام به جمع آوری سهم میکنند و به این واسطه سهامداران خرد که آگاهی کافی از ترفندهای این چنینی ندارند، بیشترین آسیب و زیان را متحمل میشوند. در ادامه به بررسی این موضوع پرداختیم:
محمدبختیار نصرآبادی مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری توکا و کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با زهرا فعله گری خبرنگار رادار اقتصاد اظهار کرد: سازمان بورس حداقل تعهدات روزانه را برای بازارگردان مشخص کرده اما اگر بازارگردانان بیش از تعهدات تعیین شده معامله و خریدی انجام بدهند، هیچ ایرادی ندارد، بنابراین گفتههایی مبنی بر اینکه بازارگردانها به این واسطه از سهام نوسان می گیرند و یا آنها را گرفتار بازی های پنهان می کنند، اشتباه است.
نصرآبادی ادامه داد: این نکته را مدنظر داشت که بازارگردانها معمولا با ناشران و یا سهامداران عمده قرارداد دارند؛ به عبارت دیگر منابع مالی برای انجام عملیات بازارگردانی را عموما سهامدار عمده تهیه می کند، بنابراین سهامداران عمده و یا همان ناشران نخستین و مهمترین شخصی است که نسبت به سهام نگرانی دارد و قاعدتا نمی خواهد که با اشتباهات این چنینی برای خود و یا نماد گرفتاری ایجاد کند.
مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری توکا افزود: همچنین باید توجه داشت که در برخی از نمادهای بزرگ (همانند خودرو) حجم معاملات بسیار زیاد بوده و مقدار تعهد بازرگانی متناسب با آن ناچیز است؛ بنابراین اگر روزی نمادها صف خرید و یا فروش شدند، به این معنا نیست که صرفا بازارگردان از پس آن بر برآمده و با چنین اقداماتی صف خرید و فروش تشکیل شده است؛ بازارگردانان در چنین شرایطی تنها به انجام تعدات خود که دارای یک بازه زمانی مشخص و محدودی بوده، عمل می کنند.
وی تشریح کرد: درتحلیل و واکاوی دوسال گذشته که با بازاری منفی و نزولی رو به رو بودیم، این سوال همواره مطرح بوده که چه اقداماتی باید انجام می شد و همچمین راهکارهای متفاوتی طرح و پیگیری شد، در صورتی که ریشه این مسائل باید در انجام وظایف بازارگردانها بررسی کرد؛ به طوری که اگر زمانی که سهامداران عمده متوجه این واقعیت بودند که قیمتها در آن مقطع نمی ریزد باید اقدام به فروش میکردند.
نصرآبادی مطرح کرد: با حبابی و غیرمنطقی شدن قیمت ها در نهایت بازار با ریزش مواجه شد و در آن زمان از بازارگردان ها خواستار جمع کردن صف های فروش و خرید شدند و در همان برهه بیان کردند که با کدام پول توان چنین اقدامی را دارند؟! و همین موضوع مهمترین آسیب را به بازار سهام وارد کرد. در حقیقت فروش بازارگردانان و سهامداران عمده همیشه امری منفی تلقی نمی شود و اگر قیمتها غیرواقعی باشد (در همان روزهای مثبت) باید اقدام به فروش می کردند تا به این واسطه توان و نقدینگی کافی برای خرید در روزهای منفی را داشته باشند.
وی با تاکید بر اینکه در دوسال گذشته به این اصل بازارگردانی بی توجهی شده است، گفت: اگربازارگردانان و سهامداران عمده زمانی که قیمت سهام از بازه ارزندگی خاج میشد اقدام به فروش و در زمان مناسبی جایگزین می کردند، ضمن اینکه اکنون با مشکلات دو سال گذشته دست و پنجه نرم نمی کردیم، قیمت سهام نیز در محدوده ارزندگی باقی می ماند.
مدیرعامل شرکت سرمایه گذاری توکا بیان کرد: اگر سهمی ارزنده باشد حتی اگر با ریزش نیز مواجه شود، سرمایه گذاران ترسی ندارند چراکه چنین نمادهایی حتی اگر افت قیمتی پیدا کنند، پی بر ای آنها کمتر میشود.
وی ادامه داد: سرمایه گذاران و بازارگردانان نمادهای ارزنده که دارای پی بر ای حدود ۴ و ۵ است را حتی اگر ریزشی شود با یقین بر ارزندگی، نگهداری خواهند کرد چراکه بازار در یک سیکل ثابت نمی ماند.
نصرآبادی توضیح داد: نمادهای ارزنده و به قیمت حتی اگر در کوتاه مدت با افت مواجه بشود با رسیدن زمان مجمع، به اندازه سود بانکی به سهامداران سود پرداخت میکنند بنابراین اگر سهامی ارزنده باشد با نگهداری آن نه تنها رشد قیمتی را تجربه کرده و امیدوار به مقاطع بالاتر خواهیم بود، بلکه سود مجمع تقسیمی آن نماد جبران کننده زیان و یا فرصت سرمایه گذاری خواهد بود پس نگهداری چنین سهامی ولو اینکه با کاهش قیمت رو به رو بشود، منطقی است.
وی اضافه کرد: با حبابی شدن بازار در دو سال گذشته برخی از نمادهای ساختمانی به قدری با رشد قیمت مواجه شدند که اگر پروژه های ساختمانی یک شرکت را قیمتگذاری میکردیم باز با این حال یک سوم قیمت مارکت کپ و یا ارزش بازار نماد نمیشد؛ از این رو سهامدار عمده و یا بازارگردان با فروشهای بجای خود نباید اجازه پیش روی قیمت سهم خارج از بازه ارزندگی را میداد. البته اینکه در آن برهه زمانی بازار به چه مواردی توجه داشت که آن قیمتها را توجیه میکرد نیز جای بحث دارد.
نصرآبادی ابراز کرد: در این میان سخنان نسنجیدهای مبنی بر اینکه بازارگردانان با فروش حد بالا و خرید در کف قیمتی نفع میبرند، به گوش میرسد؛ چنین تصوراتی اشتباه بوده چراکه بازارگردان ها نیز همانند سایر ذی نفعان خواهان کسب سود هستند و از طرفی وظیفه آنها تنها رعایت چند دستورالعمل سازمان بورس نیست، بازارگردانها وظیفه مراقبت از سهم را نیز برعهده دارند. از انجایی که منابع بازارگردانی از سهامدار عمده تامین می شود این الزام به وجود می آید که از دارایی و سهم مراقبت کند و اگر ناشر بی توجه باشد، نباید به بورس ورود کند. بنابراین اگر سهمی از بازه ارزندگی خارج شد باید اقدام به فروش بشود و اگر فردی بنا بر منطق خود آن را همچنان ارزنده دانست و یا مایل به خرید بود باید مسئولیت کار خود و عواقب آن را بپذیرد.
نظر شما