به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از شرق: ریزش سنگین بورس در آخرین روز معاملاتی هفته جاری دوباره خبرساز شد و چهارشنبه ارزش خالص تغییر مالکیت حقوقی به حقیقی بازار سهام برای نوزدهمین روز متوالی منفی شد و ۷۰۰ میلیارد تومان پول حقیقی از بورس خارج شد. در معاملات چهارشنبه چهارم آبان، شاخص کل بورس پایتخت نسبت به روز کاری قبل ۲۶هزارو ۲۲ واحد ریزش کرد و به رقم یکمیلیونو۲۴۱هزارو ۳۸ واحد رسید. بهاینترتیب از نیمه کانال ۱.۲ میلیونی نیز پایین آمد. شاخص هموزن بورس با افت هشتهزارو ۳۱۰ واحدی در سطح ۳۶۱هزارو ۳۵۷ واحدی ایستاد. همچنین شاخص کل فرابورس (آیفکس) ۲۷۷ واحد پایین آمد و در سطح ۱۷هزارو ۲۱۰ واحد قرار گرفت. بیشترین خروج پول حقیقی به سهام وبملت (بانک ملت) اختصاص داشت که ارزش تغییر مالکیت حقیقی به حقوقی آن ۳۴ میلیارد تومان بود. پس از وبملت، نمادهای شپنا (شرکت پالایش نفت اصفهان) و فولاد (شرکت فولاد مبارکه) بیشترین خروج پول حقیقی را داشتند.
دولت سرعت گردش پول را میگیرد
عباسعلی حقانینسب، کارشناس بازار سرمایه وضعیت فعلی بورس را در گفتوگو با «شرق» اینگونه تحلیل میکند: متأسفانه به نظر میرسد به دلایل اقتصاد سیاسی، دولت شدیدا سعی دارد جریان سرعت نقدینگی را در بازارها کاهش دهد. درواقع به دلیل بیثباتیهای اخیر و تداوم جریان اعتراضات میخواهد کنترل کند تا جریان نقدینگی به سمت بازارهای مخربی مثل ارز نرود تا تورم مضاعف ایجاد نکند.
او ادامه میدهد: من اعتقاد دارم دولت در حال گرفتن سرعت گردش پول است و از ابزار نرخ بهره هم استفاده کرده است. همین موجب شده روند خروج سرمایه در بازارهای دیگر که نقدشوندگی بالایی ندارند، کند شود و بازار سرمایه بهعنوان تنها بازاری که امکان خروج سرمایه از آن هست، تنها گزینه باقی بماند. البته بازار سهام سهم زیادی از کل ثروت جامعه ندارد، سهمش کمتر از دو درصد از کل است، بااینحال به دلیل شرایط نقدشوندگی بهتری که دارد در معرض خروج سرمایه قرار گرفته است.
حمایت از بازار با گفتار درمانی؟
به اعتقاد حقانینسب دولت هیچ حمایت خاصی نکرده است و حداقل تلاش نکرد که اعتماد ازدسترفته مردم را به آنان بازگرداند. او میگوید: امروز اوج این بیاعتمادی را شاهد بودیم و شاخص افت بسیار زیادی داشت. عملا با وجود اینکه قیمت سهام، در عین ارزندگی، بسیار کاهش پیدا کرده، ولی به دلیل جریان نقدشوندگی و عرضه و تقاضایشان میبینیم که داراییهایشان را به فروش میگذارند و چون حمایتی هم صورت نمیگیرد، داراییها با قیمت پایینتری مبادله میشود.
این کارشناس میافزاید: آنچه عملا اتفاق میافتاده این است که ۳۰۰ هزار میلیارد تومان از منابع شرکتهایی که سهامشان در حال افت است، در سپردههای بانکی ذخیره شده است. روزانه از پنج هزار میلیارد تومان فروش این شرکتها هزارو ۵۰۰ میلیارد تومانش سود است، بااینحال حتی بخش کوچکی از منابع حاصل از این فروشها را نمیآورند در بازار سرمایه تا هم از سهامهای دیگر حمایت کنند، هم از سهام خودشان. این نشان میدهد که هیچ حمایتی از بازار سرمایه نیست و بازار صرفا گفتاردرمانی میشود.
جای خالی مالیات بر عایدی سرمایه
به اعتقاد حقانینسب، یکی از نشانههای دیگر عدم حمایت از بازار سرمایه این است که با وجود سابقه فعالیت بیش از نیمقرن فعالیتهای سوداگرانه در کالاهای مصرفی اعم از زمین، مسکن، خودرو و ارز، این فعالیتها همچنان معاف از مالیات هستند، درحالیکه حوزههای تولید در حال پرداخت مالیات هستند. او توضیح میدهد: نمایندههای مجلس طرح مالیات بر عایدی سرمایه را مسکوت گذاشتند و پس از سالها با وجود تصویب کلیات آن، جزئیاتش را به صحن علنی نیاورده و تصویب نکردند. درحالیکه دولت میتواند از محل مالیات بر عایدی ثروتمندان که یک درصد جامعه هم بیشتر نیستند، تأمین مالی شود. اینها ثروتمندان سوداگر تورمساز هستند که عموما هم در ساختار سیاسی نقش دارند و مالیاتگرفتن از آنها جذابیت بازارهای تولیدی مثل بازار سرمایه را افزایش میدهد. بنابراین تصویبنشدن طرح به خوبی نشان میدهد دولت و مجلس در حال حمایت از بورس نیستند.
شرایط بیاعتمادی ادامه دارد
این کارشناس در پاسخ به این سؤال که با توجه به تداوم خروج سرمایه تکلیف صندوقهای بزرگ چیست؟ عنوان میکند: صندوقهای بزرگی مثل صندوقهای بازنشستگی همانطور که قبلا سهامدار عمده بودند و از سود عملیات شرکتها سود کسب میکردند، الان هم میکنند. اتفاقا همه بحث ما همین است که صندوقهای بزرگ با وجود کاهش ارزش داراییهایشان در بازار سرمایه، چون درآمدشان بیشتر متکی به سود شرکتهاست و سود شرکتها هم همچنان زیاد است، تأثیری نمیپذیرند و برای همین هم بیتفاوت هستند. اکنون اکثرا سهامداران خرد و سهامداران عدالت در حال ضربهدیدن هستند.
او در نهایت بیان میکند که اگر دولت و مجلس بخواهند به رفتارشان در ماههای آتی ادامه بدهند و اقدامی عملی در راستای حمایت ساختاری از بازار سرمایه نداشته باشند، چشمانداز بازار مثبت نیست، اما اگر دولت جدی وارد میدان شود و دو کار انجام دهد، یکی تصویب مالیات بر عایدی ثروتمندان سوداگر کالاهای مصرفی و دیگری هم کنترل خلق نقدینگی و کاهش نرخ بهره، بازار سرمایه شرایط خوبی پیدا میکند.
حقانینسب تأکید دارد «تا زمانی که این دو اقدام صورت نگیرد، شرایط بیاعتمادی در بازار ما وجود خواهد داشت».
نقش ریسک سیستماتیک
شهیر محمدنیا، دیگر کارشناس بازار سرمایه نیز در پاسخ به این سؤال خروج سرمایه بیشتر در میان کدام گروه شدت گرفته است؟ به «شرق» میگوید: خروج سرمایه هم از سوی حقوقیها و هم از سوی سرمایهداران خرد در حال انجام است. دلیل آن هم مشخص است؛ هیچ بارقه امیدی در بازار وجود ندارد. در شرایط فعلی که ریسک سیستماتیک در بازارها نقشآفرین است، لازم است برخلاف حالت متداول که تحلیلها از پایین به بالاست، تحلیلی از بالا به پایین داشته باشیم.
از نگاه محمدنیا بر اساس همین نوع تحلیل هیچ روزنه امیدی برای سهامداران وجود ندارد؛ چه حقیقیها و چه حقوقیها. او توضیح میدهد: اگر از منظر جهانی نگاه کنیم، جهان با یک ابرتورم و چالشی جهانی از این منظر مواجه است. تمام بانکهای مرکزی از فدرالرزرو گرفته تا بانک مرکزی اروپا سیاستهای انبساطی در پیش گرفتهاند و همین جهان را به سمت رکود برده است. حالا قیمت کامودیتیها هم در ابهام فرو رفته و این یعنی کاهش؛ اتفاقا برای کامودیتیها و به تبع کاهش قیمت آنها؛ بازار ما هم حدود ۷۰ درصد کامودیتیمحور است. بنابراین رکود جهانی در سودسازی شرکتهایمان مؤثر است.
از نظر این تحلیلگر، سوی دیگر ماجرای این روزهای بورس برای ما ریسک سیستماتیک برجام است. «حالا دیگر تمام امیدها مبنی بر اینکه این دولت بتواند توافقی را احیا کند از دست رفته و آمریکا هم مرتب اعلام میکند که برجام را از دستور کار خارج کرده است. درواقع درحالیکه بازار مدت طولانی امید داشت تا با احیای برجام جانی دوباره بگیرد، حالا دیگر نمیتواند پرتفویی برجاممحور هم بچیند».
محمدنیا سومین علت وضعیت فعلی را مواجهه با ناآرامی در داخل میداند: «عدم ثبات موجب شده که ترس ایجاد شود و سهامداران خرد با احتیاط سرمایهشان را خارج کنند».
شرط خروج از بحران
او میگوید: با یک تحلیل از بالا به پایین و درنظرگرفتن وضعیت کلان هیچ علتی ندارد که بخواهیم از این وضعیت خارج شویم مگر اینکه یا برجام احیا شود یا اقتصاد جهانی بهبود پیدا کند که هر دو را بعید میدانم. تنها روزنه ریز امیدی که آنهم به نفع کسی نیست، این است که بر اثر یک ابرتورم ارزش پول ملی بهشدت افت کند. ممکن است که در پی برخی فشارها با افزایش نرخ دلار مواجه شویم و این قدری تأثیرگذار باشد؛ هرچند در مدت اخیر درحالیکه بسیاری از مخارج شرکتهای ما با دلار آزاد محاسبه میشود، بازار سهام به افزایش قیمت دلار آزاد در این مدت هیچ واکنشی نشان نداد. او در نهایت نیز تأکید میکند: یکی از چالشهایی که این روزها با آن مواجه هستیم، خروج سرمایه زیاد از طریق حقوقیهای خیلی بزرگ و شرکتهای شاخص بود. این شرکتها پیش از این هم با بحران مواجه بودند و وضعیت فعلی قطعا شرایط بدشان را تشدید میکند.
نظر شما