وقتی اقتصاد پر از تنش است یعنی مدیران نخبه روی کار نیستند/جوان ایرانی دیگر قادر به خرید خودرو یا خانه نیست/خرید مرغ و تخم مرغ هم معضل بزرگی است چه برسد به ازدواج و تشکیل خانواده!

گروه اقتصاد کلان پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، آلبرت بغزیان استاد اقتصاد و تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفت و گو با رادار اقتصاد در این خصوص که بخش مهمی از اعتراضات اجتماعی ناشی از کم کاری مدیران در عرصه اقتصاد و عدم اصلاحات اقتصادی به نفع عموم جامعه است گفت: برای اینکه متوجه واقعیت و چرایی اعتراضات جامعه امروز ایران شویم باید شاخص ها، متغیرها و مدیریت اقتصاد ایران را مورد ارزیابی قرار دهیم نه براساس آمارهای غیر واقعی و سخنان مدیران و وعده های خیالی. برای بررسی چرایی اعتراضاتی که بخش مهمی از آن اقتصادی است باید خروجی سیاست های اقتصادی بررسی شود و عملکرد مسوولان به عنوان مجریان و متولیان وضعیت اقتصادی کشور مورد واکاوی درست قرار بگیرد.

وی در این باره توضیح داد: مدیران نخبه در شرایط و محیط درست اقتصادی می توانند کار کنند و سیاست گذاری های درست نیز به دست مدیران نخبه اقتصادی انجام می شود وقتی اقتصاد پر از تنش است به این معناست که مدیران نخبه روی کار نیستند و سیاست ها درست و علمی تدبیر نشده است. شاهد این ادعا هم خروجی است که دائما در بحث اختلاس ها، کم کاری های مدیران، گرانی ها، کمبودها و اثرات نامطلوب تحریم روی بخش های مختلف اقتصادی قابل لمس است.

استاد اقتصاد دانشگاه تهران خاطر نشان کرد: وعده های نامزدهای ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس برای مردم نان و خوراک، امنیت اقتصادی، مسکن، خودرو و آتیه تامین شده نمی شود. اقتصاد کشور در بدترین شرایط خود شاهد وعده هایی بود که مسوولین فعلی به عنوان نامزدهای پیشین ریاست جمهور و کاندیدای مجلس به مردم دادند و قول حل مشکلات مردم و ساخت و ساز مسکن و... را یک به یک دادند در حالی که هر انسان عاقلی می دانسته با زمینه های اصلاح نشده و تداوم وضعیت موجود هیچگاه وعده های اقتصادی به منصه ظهور نمی رسد اما اقتصاد ایران با وعده های پوپولیستی اداره شده است. عدم بهبود وضعیت اقتصادی شاهدی بر این ادعاست.

آلبرت بغزیان بیان داشت: مسوولینی که از بهبود وضعیت اقتصادی یا شاخص هایی مثل کاهش نرخ تورم سخن می گویند باید به این نکته واقف باشند که براساس آنچه در قیمت، ویترین و قدرت خرید مردم دیده می شود سخن گفته شود نه اینکه براساس آمارهایی که همخوانی با واقعیت های موجود اقتصادی ندارد. به عنوان مثال قصابی که یخچالش پر از گوشت است پر بودن یخچال نشان دهنده وفور و برخورداری و تامین جامعه نیست. وقتی مردم توان خرید نیم کیلو گوشت ندارند وفور گوشت در قصابی دال بر برخورداری همه مردم و قدرت خرید مردم نیست، ای کاش قیمت گوشت مناسب باشد و در همان ساعات اولیه توسط همه اقشار جامعه خریداری و تمام شود نه اینکه جلوی چشم مردم شقه های گوشت آویزان باشد اما توانی برای خرید صد گرم گوشت وجود نداشته باشد.

آلبرت بغزیان در خصوص ارتباط اعتراضات با امیدهای از دست رفته به آینده گفت: امروز جوان ایرانی دیگر قادر به خرید خودرو یا خانه نیست. دارندگان خودرو از طبقه متوسط نیز دیگر قادر به تبدیل به نو نیستند. خرید مسکن به شرط پس انداز تمامی حقوق و درآمد، امری محال است مگر اینکه از راه نادرستی مثل گرفتن رشوه یا اختلاس یا سرقت و... کسی بتواند خانه دار و صاحب خودرو شود یا در خوشبینانه ترین حالت ارثی به او رسیده باشد.

وی در این باره تصریح کرد: در حالی که در گذشته نه چندان دور با دو سال ریاضت اقتصادی و پس انداز امکان خرید پراید برای طبقات ضعیف جامعه فراهم بود. مردمی که قادر به تامین نان شب نیستند نمی توانند پراید دویست میلیون تومانی بخرند. با یک تقسیم ساده از قدرت خرید، درآمدها و نرخ تورم قابل فهم است که آرزوهای از دست رفته و عدم وجود فرصت برای تحقق خواسته های به حق جوانان انها را معترض به مسائل اقتصادی کرده است.

آلبرت بغزیان گفت: مسوولین تا کنون از خود پرسیده اند که چرا جوان از شدت خشم لبریز شده است؟ چون خرید مرغ و تخم مرغ هم معضلی بزرگ است چه برسد به ازدواج و تشکیل زندگی مشترک و تامین هزینه های یک زندگی خانوادگی و رفع نیاز فرزندان. ظرف وجودی جوانان از گرانی ها و عدم شفافیت آینده اقتصادی خود لبریز شده است. وضعیت کنونی ما مثل آبی است که در دمای ۹۹ درجه هنوز به جوش نرسیده و گمان نمی شود آب یک دقیقه دیگر قل قل کند، در حالی که رسیدن به نقطه جوش نیاز به ۱ درجه دما دارد. وضعیت زندگی تحصیلکردگان بیکار، دانشجویان معترض نشان می دهد جوان آینده ای برای خود متصور نیست و این یعنی همان ۱ درجه دمایی که باید نگران آن باشیم تا جامعه را به قل قل اعتراضات نیاندازد.

وی در پایان گفت وگو با رادار اقتصاد خاطر نشان کرد: علی رغم اینکه ترمیم کابینه امری بسیار ضروری است اما شبیه به این است که موتور خودرویی کار نمی کند و چرخ هایش در گِل گیر کرده اند اما درون باک بهترین بنزین ریخته شود قطعا این ماشین حرکت نمی کند. مدیران و اقتصاد دانان نخبه هم اگر روی کار بیایند به دلیل اینکه اقتصاد ایران قفل تحریم هاست و فضای کسب و کار از دست رفته و کسب سود و دلالی بر فعالیت های مولد غلبه کرده اقتصاد اصلاح نمی شود بلکه اصلاح ساختارهای غلط اقتصادی و مبارزه با مفاسد اقتصادی راهکاری است که می تواند امنیت و آرامش را چه در بعد اقتصادی و اجتماعی در کشور تامین کند.