به گزارش پایگاه خبری رادار اقتصاد به نقل از فارس؛ مصطفی مشکاتی کارشناس اقتصادی طی یادداشتی نوشت: از ابتدای سال جاری بازار سرمایه بیش از پیش مورد توجه عموم مردم قرار گرفت و پس از سال ها شرایطی ایجاد شد که نقدینگی خرد و پس انداز های مردمی راه به این بازار پیدا کند و وارد چرخه اقتصادی و تولیدی کشور شود.
آمارها نشان می دهد که بیش از ۱۱۲ هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید از ابتدای سال جاری وارد بورس شده اند که کمتر از ۲۰ هزار میلیارد تومان آن با عرضه های جدید و افزایش سرمایه شرکت ها جذب شد و بقیه نقدینگی برای افزایش قیمت سهام در بازار صرف شد.
عدم مدیریت صحیح نقدینگی ورودی به بورس با عرضه سهام، تسریع در فرایند عرضه اولیه ها، ایجاد فضای تبلیغاتی نادرست از بورس به عنوان مکانی بدون ریسک، آزادسازی سهام عدالت و ناتوانی سازمان بورس در مدیریت عرضه های شرکت های حقوقی از جمله مواردی بود که باعث شد فرصت ناب به وجود آمده به تدریج از دست رود و وضعیت بورس از زمان قبل از ورود این نقدینگی هم به مراتب نامناسب تر شود. به گونه ای که در دو ماه شهریور و مهر همواره شاهد خروج پول از بازار هستیم که مقصد نامعلومی پیدا کرده اند.
نمودار خالص ورود و خروج نقدینگی به همراه میزان جذب نقدینگی با عرضه اولیه و افزایش سرمایه
در دو ماه اخیر که بورس گارد نزولی گرفته است و نقدینگی مردمی همواره در حال خارج شدن است، فعالین بازار و مسئولان بورس برای تغییر وضعیت اقدامات زیادی انجام داده اند که در نهایت هیچکدام تاکنون نتوانسته راهگشا باشد. الزام استفاده از بازارگردان، انتشار اختیار فروش تبعی با ضمانت کف سود و خرید سهام خزانه در برخی سهام بزرگ، افزایش درصد خرید اعتباری و درصد سهام صندوق های با درآمد ثابت از جمله اقداماتی بوده که به امید تغییر وضعیت بورس انجام شد.
در حالی مهمترین دغدغه سازمان بورس به عنوان متولی اصلی بازار دریافت ۱ درصد از منابع صندوق توسعه ملی برای ایفای نقش حمایتی در بورس است، شواهد و قرائن نشان می دهد با وجود فضای منفی حاکم بر بازار، این مبلغ نیز نمیتواند ضامن برگشت تعادل به بازار باشد و این بازار نیاز به یک تغییر بنیادین در قوانین و مقررات حاکم دارد.
*تجربه بازارهای جهانی
با ظهور ویروس کرونا و افزایش فضای ترس و نگرانی از آینده اقتصاد، بسیاری از بورس های دنیا با کاهش شدید و ناگهانی رو به رو بودند، این درحالی بود که بورس کشور ما روزهای خوبی را سپری میکرد و نقدینگی جدید زیادی در صف های خرید انتظار خرید سهام می کشید. در همین حال مرور اتفاقات آن دوره نشان می دهد بسیاری از سهام پس از ریزش شدید چند روزه به تعادل رسیده و در حال حاضر بعضا قله های جدید قیمتی را فتح می کنند.
در بسیاری از این کشورها از جمله ژاپن، سازوکاری وجود دارد که مطابق با شرایط و الزامات خاص، دامنه نوسان در طول جلسه معاملاتی شناور است، بنابراین میتوان همچنان حد نوسان روزانه را اعمال کرد اما از قفل شدن بازار در یک دامنه نوسان بسته جلوگیری کرد. همچنین در اکثر بازارهای مالی دنیا دامنه نوسان وجود ندارد و ابزار circuit breaker ها یا مدارشکنها متداول هستند که بازارها را در شرایط بحرانی به صورت خودکار متوقف میکنند. میزان زمان توقف بازار و معیار فعال شدن آن قابل تنظیم است. به عنوان مثال در بازار سهام آمریکا معیار فعال شدن این مکانیزم بر اساس درصد ریزش شاخص تعیین می شود.
حال چه شده است که بورس ایران پس از دو ماه کاهش هنوز در ترس و نگرانی به سر می برد و به تعادل نرسیده است؟ چرا هیچ یک از مسئولان و اهالی بازار اشاره ای به تفاوت اصلی بورس ایران با بورس های دنیا ندارند و راهکار برون رفت از این شرایط را در تزریق نقدینگی یا بخشنامه های تکلیفی جستجو می کنند؟
.
*دامنه نوسان یا رانت هیجان
بسیاری از کارشناسان مهمترین آفت بورس ایران را خرید و فروش هیجانی و بدون تحلیل می دانند که این مورد نتیجه اعمال دامنه نوسان است. دامنه نوسان اجازه تخلیه هیجان و تحلیل وضعیت سهم را به اهالی بازار نمی دهد و تصمیم گیری در مورد ارزندگی سهم را به وجود صف خرید یا صف فروش موکول می کند.
این صف نشینی ها مکانیزم عرضه و تقاضا را مختل کرده است و اجازه رسیدن به یک قیمت واقعی را نمی دهد. تحلیل در بین اهالی بازار زمانی مورد توجه قرار خواهد گرفت که بتوان با اتکا با آن یک سرمایه گذاری سودمند و مطمئن انجام داد حال آنکه با ایجاد سازوکار دامنه نوسان، حجم مبنا و امثال اینها، بسیاری سرمایه گذاران (به خصوص سرمایه گذاران تازه وارد) نیاز به این ابزار را احساس نمی کنند.
به عبارت دیگر، با وجود کف و سقف قیمتی، سرمایه گذار برای فروش یا خرید یک دارایی بدون درنگ و تحلیل قیمت های دامنه نوسان را انتخاب می کند و به اصطلاح اقدام به خرید فروش سرخط می کند. رانت خرید و فروش سرخط یکی دیگر از عوامل بروز هیجانات در معاملات بازار سرمایه است که در نتیجه وجود دامنه نوسان ایجاد شده است.
الزام وجود بازارگردان هر چند اقدامی لازم و در جهت تعادل بخشی به بازار است ولی باید توجه داشت که این مهم به تنهایی نمیتواند وضعیت بازار را بهبود بخشد و برای ثمر بخش بودن بازارگردانی و بازارسازی، باید تغییراتی در قوانین و مقررات بازار و به ویژه دامنه نوسان اعمال شود. چرا که با توجه به هیجان خرید و فروشی که روی کف و سقف قیمتی روزانه وجود دارد بازارگردان در بهترین شرایط بتواند صف فروش را جمع کند (یا صف خرید عرضه کند) و نمیتواند هیجان را به سمت تعادل و نقدشوندگی هدایت کند، این باعث می شود در شرایط نزولی با کمبود منابع (و زیان) روبه رو شود و در شرایط صعودی با اتمام موجودی سهام، بازارگردانی رها شود.
با این حال دغدغه موافقان دامنه نوسان هم دغدغه درستی است، باز شدن دامنه نوسان هیجان زیادی را وارد معاملات می کند و جذابیت سفته بازی را بالا خواهد برد. ولی باید توجه کرد که این هیجانات مقطعی خواهد بود و به مرور زمان بازار خود را با آن سازگار خواهد کرد و باعث افزایش سطح دانش اهالی بازار سرمایه خواهد شد. همچنین تغییرات در دامنه نوسان به صورت تدریجی و با در نظر گرفتن شرایط بازارگردانی مناسب و امتیاز شفافیت برای شرکت ها اعمال شود.
در سال های گذشته بنا بود تابلویی به نام تابلو برتر تشکیل شود و شرکت های برتر بازار از نظر سودآوری، شفافیت اطلاعاتی، بازارگردانی و نحوه انجام معاملات با توجه به امتیاز کسب شده در این بازار و با دامنه نوسان ۱۰ درصد درج شوند. به نظر می رسد امروز بیش از هر زمان دیگری ضرورت تشکیل بازار برتر احساس می شود. با توجه به همبستگی زیادی که بین شرکتهای کوچک و بزرگ بازار وجود دارد و تاثیر پذیری شاخص کل (کلیت بازار) نسبت به سهام بزرگ، به نظر می رسد با این اقدام بخش قابل توجهی از هیجان بازار کنترل شده و بازار به شرایط تعادل باز خواهد گشت.
لازم به ذکر است نباید بازار را به چشم بازار سال های گذشته دید، چرا که بسیار بزرگتر و پر حجم تر شده و رویکرد کنترل بازار به مانند گذشته قابل پیاده سازی نیست باید به سمت آموزش بازار سرمایه با حفظ ریسک های آن حرکت کرد، و سازمان بورس بازار را به سمت نقدشوندگی بیشتر هدایت نماید.
نظر شما