گروه اقتصاد کلان پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، بعد از مدتها که بر سر مساله افزایش نرخ سپرده های بانکی بین بازار بورسی ها، تحلیلگران و رئیس بانک مرکزی اختلافاتی وجود داشت و بانک مرکزی منکر افزایش نرخ سود بانکی بود افزایش نرخ بهره بین بانکی و سود سپرده ها به ۲۰ درصد نشان داد علی رغم انکار بانک مرکزی این موضوع از قبل سیاست گذاری و اینک به مرحله اجرا گذاشته شده است. بورسی ها از هفته های قبل از اعلام رسمی افزایش سود سپرده ها تا ۲۰ درصد نگران خروج سرمایه ها از بورس و رفتن به سمت بانک ها بودند. هر چند سپرده های بانکی با افزایش نرخ بهره مواجه شدند اما همچنان تا رسیدن به نرخ تورم منطقی و جلوگیری از زیان های منفی شدن سرمایه ها و سپرده ها راه طولانی وجود دارد .اما اینکه آیا افزایش نرخ بهره بین بانکی و سود سپرده ها در حال حاضر تصمیم درستی بوده و آیا نگرانی بورسی ها از این افزایش به جاست یا خیر را با سید بهاالدین حسینی هاشمی کارشناس ارشد مسائل بانکی در میان گذاشتیم که در ادامه آمده است.
اصولا عملیات بین بانکی چگونه و بر چه اساسی انجام می شود؟
عملیات بین بانکی یا inter Bank به نرخ سودی گفته می شود که نرخ سود اعتبارات کوتاه مدتی است که بانک ها به علت تنگنای نقدینگی از منابع مازاد همدیگر به صورت کوتاه مدت استفاده می کنند که اصطلاحا به آن overnight یا برای یک شب گفته می شود عملیات بین بانکی است که اصولا روزانه یعنی طی ۲۴ ساعت انجام می شود یا به عبارت دیگر بانک گیرنده باید در ۲۴ ساعت بعدی تصفیه حساب کند البته در برخی مواقع ممکن است تصفیه حساب ها حتی هفتگی و یکی دو ماهی هم به طول بیانجامد اما در کل ذات نرخ سودها و وام های بین بانکی کوتاه مدت است.
چقدر بین تعیین نرخ سود سپرده ها و نرخ بهره بین بانکی ارتباط برقرار است؟
اصولا نرخی که برای بهره بین بانکی تعیین می شود تاثیر مستقیمی روی نرخ سود سپرده ها به جا می گذارد، به عبارت دیگر نرخ بهره بین بانکی هر چقدر باشد در همین حدود نرخ سپرده گیری از مشتری ها هم تعیین می شود که دیدیم با تعیین نرخ بهره بین بانکی ۲۰ درصد ، نرخ سود بانکی هم ۲۰ درصد تعیین شد. این نرخ وقتی کاهش یا افزایش می یابد که نقدینگی برخی از بانک ها افزایش یابد و منابعی که در اختیار داشته اند مصرف نشده و افزایش یافته شود نرخ بهره بین بانکی کاهش می یابد و وقتی این منابع کاهش پیدا کند نرخ بهره بین بانکی بالا می رود. اگر نرخ بین بانکی بالا رفته نشان دهنده این است که منابع مازاد نزد بانک ها به حداقل رسیده است. مثلا در ابتدای سال جاری که مردم به شدت نگران شیوع و ابتلای به کرونا بودند و برای دریافت اعتبارات و وام به سراغ بانکها نمی آمدند و یا فعالیت های بانکی تقریبا نیمه تعطیل بود منابع بانک ها افزایش یافت بنحوی که نرخ بهره بین بانکی دراین شرایط به ۷ تا ۱۰ درصد رسید اما اینک که مشتری برای تسهیلات و وام زیاد شده است و منابع بانکی کاهش یافته به همین دلیل شاهد افزایش نرخ بهره بین بانکی هستیم.
اصولا تعیین نرخ بهره بین بانکی از سوی دولت از سوی بانکها اجرا می شود ؟ یعنی بانکها چقدر ملتزم به این تعیین بهره در عملیات های بین خود هستند؟
نرخ بهره بین بانکی هم به صورت دستوری قابل اجرا نیست به این دلیل که همین الان بانک ها بالای ۲۰ درصد به هم دیگر پول قرض می دهند و اگر منابعی نداشته باشند به این دلیل که مجبورند به مشتری های خود وام و تسهیلات اعطا کنند بنابراین به دلیل فقدان منابع مازاد منابع بین بانکی کاهش می یابد و نرخ بهره بین بانکی افزایش می یابد بنابراین به تبع این افزایش، نرخ سود سپرده ها هم افزایش می یابد .وقتی بانک ها منابعی برای قرض دادن به یکدیگر نداشته باشند و نتوانند از همدیگر پول بگیرند برای تامین کسری نقدینگی کوتاه مدت خود مجبورند به سراغ مشتریان خود بروند، بنابراین سراغ رقابت های ناسالم می روند که منجر به چانه زنی سپرده گذاران با بانک ها می شود؛ به عبارت دیگر چون سپرده گذاران کلان می بینند سودی که از بانک دریافت می کنند کمتر از نرخ تورم است در این شرایط با بانک ها چانه زنی می کنند و حاضر به دریافت سودهای کمتر نیستند لذا این مبارزه منجر به افزایش سود نرخ سپرده های بانکی می شود که به صورت رسمی و غیر رسمی در نظام بانکی کشور انجام می شود.
آیا افزایش نرخ سود بانکی به ۲۰ درصد می تواند منجر به هدایت سرمایه ها به سمت بانک شود؟
مساله این است که اصولا جای همه ی سرمایه ها در بانک است یعنی سرمایه ها از بازار بورس به بازار یا بانک نمی رود چرا که راه همه ی سرمایه ها و پول ها در نهایت به بانک ختم می شود، منتهی اینکه رویکرد مشتریان چگونه است آیا می خواهند سود بیشتری از بانک دریافت کنند با توجه به نرخ سودی که بانک پرداخت می کند پول هایشان را در بانک سپرده گذاری می کنند؛ بازار پول اولین بازار برای کسانی است که اصولا قدرت ریسک کمتری دارند و چون بازار مطمئنی است ترجیح می دهند سپرده های خود را به بانک بسپرند. اما زمانی این میل در سپرده گذاران ایجاد می شود که نرخ سود سپرده گذاری بانکی کمتر از نرخ تورم نباشد، در حال حاضر چون نرخ سود سپرده های بانکی کمتر از نرخ تورم است سرمایه ها به سمت سایر بازارها مثل بازار سهام یا بازارهای طلا و ارز می روند. به هر حال در شرایط تورمی سپرده گذاری در بانک ضرر وزیان است لذا نرخ ۲۰ درصدی افزایش سود بانکی منجر به رونق و تمایل بیشتر در سپرده گذاری بانکی نمی شود.
یعنی افزایش نرخ سود بانکی با نرخ تورم در این مساله موثر است؟
رونق زمانی صورت می گیرد که نرخ ها در رقابت و شرایط تعادل منطقی باشد نه اینکه به صورت مصنوعی و دستوری نرخ سود بانکی پایین نگه داشته شده باشد. در این شرایط سپرده گذاران برای جبران کاهش ارزش سپرده خود و منفعت بیشتربه سمت بازارهای دیگر می روند حتی ممکن است در این بازارها تخصص نداشته باشند و متضرر می شوند مثل بازار طلا، ارز و بورس اما چون اقداماتی که برای اقتصاد و سیاست هایی که برای اقتصاد اتخاذ می شود رابطه معنا داری با منطق ندارد بیشتر خسارت آفرین است تا منفعت اقتصادی ایجاد کند. اگر نرخ سود بانکی به نرخ تورم نزدیک شود هر فردی که به سمت بازارهای دیگر می رود اگر سرمایه اشان دچار مخاطراتی شود خودشان در ریسکی که کرده اند مختار هستند اما وقتی نرخ سود بانکی بسیار پایین تر از تورم است بالواقع ما سرمایه داران و صاحبان پس اندازها را مجبور می کنیم که سپرده گذاران دست به ریسک هایی بزنند که درآن بازارها هیچ گونه تخصصی ندارند؛ لذا بازار سرمایه موفقیت خود را دراین موضوع می بیند که بازارهای دیگر نرخ غیر منطقی داشته باشند تا مردم برای سپرده گذاری به بانک نروند و مجبور به سرمایه گذاری در بورس شوند .
دلیل اصلی نگرانی بورسی ها را نسبت به افزایش نرخ بهره بانکی چه می دانید؟
به هر حال در ایران با سیاست های بازار بورس سرمایه گذاری در بورس عملا کمکی به اقتصاد کشور نمی کند یا کمک به اقتصاد کشور بسیار ناچیز است به این دلیل که سهامداران در حال معامله با هم هستند، یکی می خرد و یکی می فروشد. زمانی سرمایه گذاری در بورس موثر است که شرکت های بورسی از طریق حق تقدم یا صدور سهام جدید عرضه اولیه افزایش سرمایه بدهند و در بازار پول تامین کنند. در واقع همین معاملات بین افراد در بورس موجب ایجاد قیمت های حبابی در بورس می شود. به هر حال اشکالات اساسی در سیاست گذاری های پولی وجود دارد که افرادی که با بازار سرمایه و ریسک های آن آشنا نیستند به سمت بازار سرمایه کشیده می شوند و بعد از مدت کوتاهی که منفعتی بردند هنگامی که با ریزش بورس دچار ضرر و زیان می شوند مشکلات اجتماعی مختلفی می آفرینند.
نظر شما