به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از تحلیل بازار، بازار بعد از حدود ماه منفی بالاخره حدود سه هفتهای هست که بر مدار مثبت حرکت میکند این در حالی که به گفته صاحبنظران این بازار هنوز عوامل منفی کردن شاخص بر بازار حاکم است و گویا به زور دولت و سازمان بورس است که کمی حقوقیها و حقیقیها بزرگ بازار به جمع کردن صفها اقدام کردند.
اینکه بازار به صورت دستوری رشد و ریزش میکند برای بسیاری از فعالان بازار مشهود شده است، سوری کارشناس مطرح بازار سرمایه میگوید که «اگر توانستیم مرغ، گوجه، مسکن و خودرو و سایر بخشهای اقتصادی را با شیوه دستوری درست کنیم بازار سرمایه را هم میتوانیم با دستوری بودن درست کرد». گلایهای که بسیاری از فعالین با تجربه بازار هم از دولت داشتند اما از دست رفتن بخش از سرمایههای حقیقیهای تازه وارد، دولت و سازمان بورس را مجاب میکرد تا به صورت دستوری اقدام به انجام برخی از دستکاریها در بازار شوند. در گفتگو با مهدی سوری کارشناس بازار سرمایه و یکی از مخالفان اصلی رویکرد دولت و مجلس نسبت به بازار سرمایه، به بررسی وضعیت کنونی بورس و همچنین بهترین راهبرد پیشنهادی به دولت در این شرایط پرداختیم که در زیر مشروح آن را میخوانید.
*حدود سه هفته است که بازار به مدار مثبت میگردد و به نوعی این سیگنال به سهامداران داده شده که اصلاح به زمان پایانی خود رسیده است به همین دلیل شاهد ورود پول حقیقی به بازار هستیم، اما این پول به نظر میرسد هنوز از بازار میترسد و با منفی شدن بازار به سرعت میخواهد از بازار خارج شود، شما شرایط کنونی بازار را چگونه ارزیابی میکنید؟
عاملهای اصلی ریسک بازار یعنی خارج شدن بازار از حالت استاندارد و تغییر قوانین و مقرارت هنوز از بین نرفته است به همین خاطر سهمهای بزرگ و شاخص ساز را همچنان پر ریسک میبینم اما روی سهمهای کوچک و تک سهمهای گروههای مختلف از نظر سودآوری با توجه گزارشات خوبی که داشتند به ناحیه ارزنده رسیدند که اقبال سهامداران از آنها را شاهد هستیم.
*پس شما با توجه به عدم برداشته شدن ریسکهای بازار به آینده بازار خوشبین نیستید؟
ما وقتی در مورد آینده بازار صحبت میکنیم، با پارامترهای تحلیلی صحبت خواهیم کرد که با این پارامترهای تحلیلی هم باید در بازار استاندارد صحبت کرد که متاسفانه بازار ما با توجه به ابزارهای غیر استاندارد که در آن وجود دارد از فرمت استاندارد خارج شده به عنوان مثال آوردن سهام عدالت به بورس و یا صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله یا همان «ای تی اف»ها دولت کار غیر اصولی بود و ابزارهای از این دست باعث شد که بازار سرمایه از حالت اصلی خودش خارج شود.
*ما صندوقهای قابل معامله زیادی در بازارهای جهان داریم و یک اصل تعریف شده است، دلیل مخالفت شما با عرضه صندوقهای ای تی اف دولت در بازار سرمایه و همچنین سهام عدالت چیست؟
صندوقهای قابل معامله که در جاهای دیگر فعالیت میکنند به این شکلی که دولت آن را ارائه داده نیست، چرا که ای تی افهای دولت، واگذاری سهم بدون واگذاری حق مدیریت است که از نظر ساختار فساد زا بوده و نکته دوم اینکه، افرادی را، از طریق سیستم بانکی و راههای غیر بازار سرمایه وارد بورس کردند و عملا بورس بازی را خارج از بازار سرمایه بردند.
در مورد سهام عدالت هم باید عنوان کنم که دادن سهام در غالب کوپنی طرحی است که در بلوک شرق شکست خورد و ما الان آن را متناسب با شرایط خودمان پیاده کردیم، اما چرا این طرح شکست میخورد؟ چون سهام مناسب کسی است که مشکل نقدینگی و مخارج روزانه ندارد و پول مازادی برای پس انداز دارد در نتیجه این فرد میتواند پول پس انداز خود را وارد بازار سرمایه کند و در آنجا سرمایه گذاری انجام دهد. اما الان سهام عدالت به چه اشخاصی تخصص داده شده؟ اشخاصی که معمولا درگیر مخارج روزانه خودشان هستند و در مخارج روزانه خود ماندند. در نتیجه زمانی که به این افراد سهام داده میشود، میخواهد سهام خودشان را بفروشد چرا که برای این افراد نقدینگی مهم است.
در بحث دادن کوپن هم همین گونه است، زمانی که شما به این خانوادهها کوپن مایحتاج زندگی بدهید، میخواهند آن را به پول تبدیل کنند و حداقل فسادی که در بخش کوپنی در سالیان گذشته شاهد بودیم، این بود که افراد کوپن خود را در کنار میفروشند یا کسانی را میدیدم که روغن نباتی کوپنی را دریافت میکردند و آن را میفرختند. اگر قرار است حمایتی از این اقشار شود باید نقدی باشد چرا که هر چیز دیگری که به این افراد بدهیم میخواهند به وجه نقد تبدیل کنند و این یک مسئله ساده است.
*در روزهای اخیر شاهد برخورد با متخلفان بازار، از جمله تعداد کمی از حقوقیها هستیم و از طرف هم میبینیم که سازمان بورس و اوراق بهادار توسط دستگاههای دیگر تحت فشار قرار میگیرد تا با دخالت در بازار آن را کنترل کنند، آیا چنین برخوردهای در چنین شرایطی مناسب است؟
در هیچ جای دنیا شما نمیبینید که به مالکیت افراد در بازار سهام احترام گذاشته نشود. ما وقتی میگویم حقوقی؛ حقوقیها یا صندوقهای سرمایه گذاری هستند یا شرکتهای سرمایه گذاری هستند که دارند با پول افراد خرید و فروش میکنند و یا اینکه شرکتهای هستند که به نوعی ذی نفع حقیقی دارند، پس اینکه ما به حقوقیها بگویم که در چه زمانی بفروشند و در چه زمانی نفروشند و از آن فاجعه بارتر اینکه که صندوقهای با درآمد ثابت را که سقف خرید سهام آن را افزایش دادند الزام کنیم که باید حداقل ۵۰درصد افزایش اعتبار را سهام پرتفوی عدالت بخرند، کار اشتباهی است.
در کدام بازار استاندارد دنیا مشاهده میشود که یک لیست جلوی شما بگذارند و بگویند باید اینها را خریدار کنید. این موضوع به نوعی دستکاری بازار است و اگر چنین اتفاقی در بازارهای استاندارد دنیا بیفتد جرم است ولی ما از طریق قانون گذاری این کار را انجام میدهیم و بازار را از روند استاندارد خودش خارج میکنیم.
اگر قرار است حمایتی از بازار شود باید از استاندارد بودند آن، شفافیت بازار و رونق آن حمایت شود، اینکه به صورت دستوری برخی از سهمها را بالا ببریم تا چهار روز شاخص کل مثبت، حمایت از بازار نیست. هیچ کسی از مراجع قانون گذار یا سازمان بورس انتظار ندارد که شاخص را مثبت کند.
اگر بازار جای امن و استانداری باشد و افراد بتوانند روی ثبات قوانین آن حساب کنند، پول خودش وارد بازار میشود و افراد به صورت تحلیل اقدام به خرید یا فروش سهم خود میکنند که ممکن است عدهای سود کنند و عدهای هم دچار زیان شوند. ما اصلا به منفی شدن بازار هیچ اعتراضی نداریم ما به این دستکاری کردن، به عدم به رسمیت شناختن استقلال بورس، به کنار گذاشتن ابزارهای استاندارد بورس و تعریف ابزارهای جدید و به این دست اقدامات اعتراض داریم، چون بازار وقتی غیر استاندارد میشود از خسیسه اصلی خودش یعنی قدرت نقدشوندگی خارج میشود.
در همه جای دنیا وقتی از بازار بورس صحبت میشود، اولین ویژگی این بازار یعنی قدرت نقدشوندگی آن به ذهن خطور میکند، اما بازاری که یک ماه افراد در صف فروش هستند و نمیتوانند پول خود را خارج کنند، این دیگر بازار بورس استاندارد نیست.
*با توجه به اینکه تا کنون اشتباهات مختلفی در بازار سرمایه رخ داده است، پیشنهاد شما برای ادامه روند بازار با توجه به شرایط حال حاضر چیست؟
به قول سعدی که پرسیدن اولین عبادات چیست، گفت خواب نیمروز که در آن یک نفس خلق را نیازاری؛ با همان رویکردی که بازار را خراب کرده، نمیشود بازار را درست کرد. متاسفانه دولتهایمان همیشه خواستند با اقدامات دستوری، بخشها مختلف اقتصاد را ساماندهی و جهت دهی کنند و در هیچ کجا هم به این شیوه جواب نگرفتهاند، اگر توانستیم مرغ، گوجه، مسکن، خودرو و بخشهای مختلف اقتصاد را دستوری کنترل کنیم بازار سرمایه را هم میتوانیم درست کنیم.
همان رویکرد اقتصاد دستوری که در بخشهای مختلف به شکست رسیده است را وارد بورس کردیم و قرار است به همان شکل دستوری که خرابش کردیم، دوباره به صورت دستوری درستش کنیم، اما این راهش نیست، باید دولت و افراد غیر متخصص پایشان را از این بازار بیرون بکشند. دولت نقش نظارتی و حمایت از جهت توسعه زیرساختها را ایفا کنند اما اینکه روال بازار را بخواهد تغییر دهد کار صحیحی نیست.
نظر شما