گروه بورس پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، بانکها قرار است به عنوان ناجی بورس وارد این بازار پر فراز و نشیب که تاثیر گذاری خود را بر اقتصاد کشور درهمین چند ماه اخیر نشان داده شوند. دولت تلاش می کند تا اثبات کند که ورود بانکها و اجازه دادن برای سرمایه گذاری در بورس، برای نجات مردم از ریزش ها و جلوگیری از ضرر دهی آنها در بورس است اما این مساله تا چه حد واقعیت دارد و دولت با مجوز دادن رسمی به بانک ها برای سرمایه گذاری در بورس آیا به اقتصاد کمک می کند یا خیر را عطا بهرامی؛ اقتصاد دان و استاد دانشگاه توضیح داده است.
با توجه به بحث برانگیر شدن ورود بانک ها به بازار سرمایه، این موضوع از چه جهاتی باید مورد کارشناسی دقیق قرار بگیرد؟
بحث ورود بانکها به بورس را از دو منظر می توان مورد بررسی قرار داد، یا به عبارت روشن تر و صریح تر اینگونه توضیح داد که اصلا حضور بانک ها و همین حقوقی هاست که به اشکال مختلف بورس را وارد این فاز از ریزش کرد و چون این عده خود مخربین اصلی بورس بوده اند، البته تا کنون به صورت زیر پوستی و زد و بندی این کار را انجام داده اند با چراغ سبز دولت این بار به صورت رسمی و قانونی تخریب و شخم زدن اقتصاد را از بازار سرمایه آغاز میکنند. حباب مقطع کنونی در بورس ناشی از نقش آفرینی بانکها در بازار سرمایه است منتهی تا به امروز بانک ها با واسطه های خود مثل شرکتهای حقوقی و شرکتهای زیر مجموعه خود چنین کاری را انجام می دادند که خبرگزاری فارس یک فقره از آن را درباره وام های که بانک آینده به شرکتهای خود داده بود و سپس این شرکت ها در هم ادغام شد را منتشر کرد، هر چند این خبر موضوع تازه و عجیبی از سوی بانکها نبود چرا که تمامی بانک ها به اشکال مختلف چنین فعالیتهایی را انجام میدهند و این مساله به یک نظام روتین در اقتصاد ایران تبدیل شده است، بنابراین تمام آنچه در ریزش ها و زیان هایی که به اموال سهامداران خرد وارد شد برنامه ریزی های بانکها در خفا بود که اکنون به صورت علنی دنبال می شود، یعنی بانک ها تصمیم گرفته اند آنچه تا پیش از این به صورت مخفیانه انجام میدادند را این روزها به صورت علنی بر سر مردم آوار کنند آن هم با کسب اجازه قانونی از سوی دولت!
بیشتر بخوانید:
شیخی:مجلس اجازه بورس بازی به بانکها ندهد
همهی اقدامات برای بازگشت شاخص/ راهکارهای ثبات و تعادل بازار سرمایه در بلندمدت
بغزیان: ریزش بورس عمدی بود/ با ترساندن مردم سهمها را مفتخری میکنند
نتیجه ورود مستقیم بانکها در بازار سرمایه را چگونه ارزیابی می کنید؟
نتیجه این فعالیت رسمیت بخشیدن به چاپ پول برای سفته بازی و حضور بانک ها در بازار سرمایه است تا با حضور بانک ها سهام شرکت ها باد کند! وقتی نرخ سود بانکی در اقتصاد ایران کمتر از ۲۰ درصد است طبیعتا نرخ P/E شرکت ها در بورس که منطقی به نظر برسد باید ۵ درصد باشد، مثلا در آمریکا که نرخ سود بانکی تقریبا در حدود ۵ درصد یا کمتر از این رقم است، به دلیل ثابت نبودن نرخ سود بانکی، که برای فعالیت های مختلف سود بانکی متفاوت می شود معمولا P/E را ۲۰ درصد در نظر می گیرند تا سرمایه گذاری در شرکت ها توجیه شود، اما در ایران می بینم که این شاخص از ۴۰ هم گذشته و به تازگی هم تصمیم گرفتند تا با چاپ پول و وارد کردن آن به بازار سرمایه ما که اصولا فقط بازار ثانویه است و بازار اولیه متاسفانه کاملا تعطیل شده یا به عبارت دیگر تقریبا بازار اولیه نداریم که کسی طرحی برای تولید به آن ارائه کند تا مردم سرمایه های خود را به تولید مورد نظر تزریق کنند و آن طرح را به سرانجام برسانند، سهام موجود حتی شرکت های زیان ده با EPS منفی در حال خرید و فروش است، اینک هم که تصمیم بر چاپ پول گرفته شده تا رسما با این کار اقتصاد ایران به اغتشاش کشیده شود. مجوز دادن دولت به بانکها برای سرمایه گذاری در بورس به معنای از بین بردن تعادل اقتصاد کلان به سمت بخش پولی است.
بانکها با ورود به بازار سرمایه در حمایت از تولید موثر خواهند بود؟
قبل از اینکه دولت به بانکها چراغ سبز نشان دهد با بنگاه داری اقتصاد را به آتش کشیدند وای به اینکه به آنها رسما اجازه چنین فعالیت مخربی داده شده است. متاسفانه تا پایان سال نقدینگی ما به بیش از ۳۰۰۰ هزار میلیارد تومان می رسد، اما عملا با این حجم از نقدینگی می بینیم که وام و تسهیلاتی به تولید اعطا نمی شود، هر کسی برای خودش یک گوشه ای دفتر و دستک مخفی راه انداخته و به تولید کنندگان وام می دهند آن هم وام با بهره ۳۰ درصد که ۱۰ درصد هم واسطه بر می دارد، آیا اینگونه با وام با بهره ۴۰ درصدی می توان به جهش تولید امیدوار بود؟ تولید کننده یا کارخانه داری که چنین وامی را می گیرد از سر نیاز و اجبار است، مجبور است برای به عقب انداختن بحران فعلی خود را وارد یک بحران تازه تری کند بنابراین آنچه دولت به زعم خود برای حل مسائل اقتصادی انجام می دهد با دست خود اقتصاد را وسط گرداب انداختن و هلاک کردن آن است. تمام سیاست های دولت در مساله تولید، سیاست های بانکی و پولی همه و همه منجر به افزایش مشکلات تولید کنندگان شده است، متاسفانه انباشت بدهی ها در آینده ای نه چندان دور تولیدکنندگان فعلی را با انبوهی از مشکلات مواجه می کند و سهم آنها از حجم نقدینگی که با شدت در حال افزایش است برای توسعه فعالیت تولیدی خود تقریبا هیچ است! متاسفانه بخش واقعی اقتصاد به نقدینگی موجود دسترسی ندارد که حتما با ورود بانک ها به بازار سرمایه این مسئله بغرنج تر می شود.
بیشتر بخوانید:
قادری:مجلس با سوال از وزیر اقتصاد مانع مصوبات غیرقانونی می شود
سوری: کنترلی بر رفتار حقوقیها وجود ندارد/ تزریق پول به بورس بیفایده است
هدف بانکها در سرمایه گذاری در بورس تا به اینجا مشخص شد هدف روشن و در راستای وجهه بخشی به اقتصاد مولد نیست چرا دولت با این سرمایه گذاری غیر مولد موافقت کرده است؟
بانکهایی که وارد بورس میشود قطعاً برای سرمایه گذاری در تولید و وارد بازار سرمایه نمیشوند، بلکه به نابود کردن اقتصاد بیش از پیش دامن میزنند چراکه روند سرمایه گذاری یک روند مشخص است و یک فرایند معلوم در علم اقتصاد است. سرمایه ترکیب کار با پول است، وقتی اصرار می کنید که شرکت های زیان ده در بورس با تزریق نقدینگی هر روز فربه تر از روز قبل شوند این موضوع را نمی توان سرمایه گذاری نامید. دولت با این رضایت عملا به بانکها اجازه متلاشی کردن اقتصاد ایران را داده است و به این متلاشی شدن رسمیت بخشیده است، جالب است که از چنین موافقت و روند مخربی هم تعریف و به به و چه چه می کنند، و جالب تر این است که تخریب اقتصاد با حضور بانکها در بازار سرمایه به نام مردم اما به کام بانکی ها و حقوقی ها تمام می شود.
دولت معتقد است برای اصلاح بازار و به نفع مردم خواستار حضور بانک ها در بازار سرمایه شده است استدلال شما برای فریب بودن این منت گذاری بر سر مردم چیست؟
دولت به اسم اینکه عده ای از سهامداران خرد در بورس دچار ضرر و زیان شدند، آن هم حقوقی ها عامل این زیان بودند مثلا با وارد کردن بانک ها به بازار سرمایه در لباس حامی مردم و برای جبران این ضرر و زیان اقدام می کند، در حالی که بازار سرمایه هم همانند همه ی بازارها خاصیتش سود و زیان است، لذا دولت حق ندارد از منابع مردم برای سود و زیان عده ای در بازار سرمایه مایه بگذارد. منطق دوم این است که درصد ناچیزی از بازار متعلق به حقیقی ها و مابقی در دست حقوقی ها بوده است، در نظر اول شاید مثلا با در نظر گرفتن سهام عدالت چهل میلیون نفر از سهامداران بازار سرمایه حقیقی های خرد هستند، اما وزن آنها در بازار بسیار کوچک تر از حقوقی هاست، لذا سهمی در بازار ندارند که دولت برای حمایت از آنها قد علم کرده باشد، بیشترین سهم بورس متعلق به حقوقی ها و شبکه خصولتی هاست که در بازارسرمایه تعیین کننده های اول هستند، بنابراین این تصمیم برای به داد حقوقی ها رسیدن گرفته شده نه مردم عادی! منطق دیگری که بسیار حائز اهمیت است و جای پرداختن به این موضوع وجود دارد این است که عملاً اتفاقی در حال رخ دادن است بخش پولی ما به صورت قانونمند در برابر بخش واقعی اقتصاد به اسم مردم یا هر اسم دیگری قرار می گیرد، به این معنا که ما دیگر پذیرفتهایم بخش پولی ربطی به بخش واقعی نداشته باشد، لذا پول برای سفته بازی چاپ می شود تا با آن سهام بخرند و رد و بدل کنند و از این دست فعالیتهای سوداگری که متاسفانه دولت در حال رسمیت بخشیدن جدی به آن است آثار خود را در به بدترین شکل ممکن در اقتصاد به جا بگذارد.
در پایان تبعات ورود بانکها به بازار سرمایه به صورت کلی چیست؟
در مسابقه ای که دولت با حقوقی ها برای ویران کردن اقتصاد در بازار سرمایه گذاشته است خلق پول با شدت بیشتری صورت می گیرد واین بادکنک خلق پول تا ابد باد می شود، لذا بورس زمانی نجات می یابد که در اقتصاد ابر تورم اتفاق بیفتد، در این مسابقه تورم های بسیار بالایی در اقتصاد ایجاد می شود، نه به این دلیل که سهام بالا رفته بلکه پول و نقدینگی تورم را ایجاد میکند، لذا دولت برای نجات بازار سرمایه با چاپ پول و اجازه دادن به چاپ پول بخش واقعی اقتصاد را ویران می کند. قطعا بانک ها با چاپ پول به هیچ کس در اقتصاد رحم نمی کند و با پولهایی که چاپ می شود تورم آن برای مردم و سود آن هم برای کسانی است که رانت های اطلاعاتی در اختیار دارند. ساخت و سازهایی مثل ایران مال با پول بانک ایجاد می شود، به دلیل تورمی که به قیمت املاک می خورد این وسط بدهکاران بانکی با سودهای کلانی که به جیب می زنند برنده اصلی نابرابری هایی هستند که دولت مسبب اصلی آن در اقتصاد و جامعه است. در پایان باید گفت دولت با ظاهر سازی با عنوان نجات بازار سرمایه با اضافه برداشت از منابع بانک مرکزی یعنی پول چاپ کردن با اسم ها و عناوین قشنگ در حال شکل دادن خیانت بزرگی در حق اقتصاد و معیشت مردم است. آنچه دولت و سازمان بورس در حق مردم انجام می دهند قطعا خلاف اخلاق و خلاف موازین شرعی و منافع ملی است. متاسفانه دولت برای حمایت از یک صنف مثل حقوقی های بازار سرمایه آرامش را از کشور می گیرد و زمین های اغتشاش را در کشور رقم می زند تا عده خاصی را نجات دهد!
نظر شما