گروه بانک و بیمه پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، عطا بهرامی اقتصاد دان و استاد دانشگاه در گفت و گو با رادار اقتصاد در خصوص مدیریت ارز، نقش دولت و بانک مرکزی در بازار ارز گفت: نرخ ارز در اقتصاد ایران توسط دولت تعیین می شود چرا که بیشترین ارز در اختیار دولت است و درآمدهای ارزی حاصل از فروش نفت، گاز، پتروشیمی و سایر محصولات به دست دولت می رسد، ضمن اینکه میزان ارزی که بانک مرکزی دارد چندان مهم نیست بلکه اراده بانک مرکزی و نوع تزریق منابع ارزی به اقتصاد مساله بسیار مهمی است.
وی در این باره گفت: در چهار سال گذشته موضوع رنج آوری در مدیریت بانک مرکزی حاکم بوده که همچنان وجود دارد و آن هم باقیماندن نظام چند نرخی ارز است. نظام چند نرخی ارز بخصوص با حجم بالا یعنی وزن منابعی که خارج از نظام بازار قیمت گذاری می شود زیاد است، در حالی که مدیریت باید شناورباشد، به این دلیل که بازار ارز ما ذاتا میل به افزایش دارد چرا که منافع گیرندگان ارز رانتی در دلارگران است. هر چند حذف ارز ۴۲۰۰ برای کاهش رانت ها اقدام خوبی است اما هنوز به صورت کامل قطع نشده است. کسانی که به دلار ۴۲۰۰ تومانی دسترسی داشتند انگیزه بسیار قدرتمندی برای دستکاری بازار در آنها به وجود می آمد لذا این موضوع باعث شد عملا بازاری داشته باشیم که میل به افزایش دارد چرا که منافع آنها چنین وضعیتی را ایجاب می کرد، طبیعتا برای دست کاری بازار هزینه می کردند چرا که عایدی زیادی کسب می کردند.
عطا بهرامی خاطر نشان کرد: نکته دوم این است که با اینکه بخش بزرگی از دلار ۴۲۰۰ حذف شده اما بخشی به اسم دارو همچنان به وارد کنندگان داده می شود این ارز به هر اسم و عنوانی برای واردات هر کالایی داده شود در نهایت از خارج از کشور سر در می آورد چرا که بازار نشان می دهد دارویی با قیمت دولتی به مردم عرضه نمی شود.
کارشناس اقتصادی تفاوت قیمت بازار آزاد و نیما را تبلور تداوم توزیع رانت و فساد در بانک مرکزی خواند و در این باره گفت: نکته مهم بعدی تفاوت بین نرخ نیما و آزاد است قطعا دولت باید نرخ ارز را تک نرخی کند، اگر ارز تک نرخی شود چون ۹۵ درصد بازار حواله یا همان بازار نیماست و ۵ درصد بازار نقدی است وقتی تک نرخی شود مانع توزیع رانت به کسانی می رسد که به این ارز دسترسی دارند. ۴ میلیارد دلاری که ماهیانه درسامانه نیما عرضه می شود، در بازار آزاد عرضه می شود و قیمت را پایین می آورد یعنی ۹۵ درصد وزن به سمت بازار نیما می آید بنابراین بانک مرکزی باید هر چه سریع تر ارز را تک نرخی کند و حتی نظام چند نرخی را یک روز تحمل نکند. متاسفانه در حال حاضر کالای وارداتی با ارز نیما در حال وارد شدن به کشور و فروختن با قیمت آزاد است، بنابراین تک نرخی شدن ارز مانع تداوم و توزیع رانت بین عده کمی می شود.
عطا بهرامی در خصوص دست کاری نرخ ارز توسط نظام بانکی کشور در یک بازی پیچیده گفت: بحث مهم دیگر بازی پانزی بانکها با مردم است چرا که سومین بازی پانزی بانکها با مردم در چهار سال اخیر به شمار می رود. با توجه به اینکه در ایران ذات نظام بانکی با فساد و ناکارآمدی بسته شده و متاسفانه اراده سیاسی برای برخورد با آنها وجود ندارد بانکها سپرده مردم را جایی بردند که امکان بازگشت آن نیست. یعنی بانکها با سپرده های مردم دارایی های مختلفی خریدند به طوری که اکنون این گپ بزرگ شده و برای جبران ناچار به برداشت از منابع بانک مرکزی شده اند. آمارهای منتشر شده از سوی بانک مرکزی نشان داد برداشت بانکها از بانک مرکزی سه، چهار برابر شده لذا برای ارزان برگرداندن پول ها نیاز به بازی پانزی دارند. بانکها دارایی های خود را به بالاترین قیمت ممکن عرضه می کنند تا خریداری برای آنها پیدا نشود، از سوی دیگر تنها بازاری که می تواند بازار دارایی را به هم بریزد بازار ارز است، به همین دلیل بانکها بازار ارز را دست کاری می کنند تا دارایی های خود را مجددا ارزیابی کنند و چون ملک با دلار ارزیابی می شود عملا برنده می شوند و نجات پیدا می کنند و بحران را به قیمت تحمیل هزینه و تورم به اقتصاد و از جیب مردم از روی خود برمی دارند.
وی در این باره تصریح کرد: اگر نقدینگی سال ۹۲ را در تورم ریال تنزیل کنیم و تورم دلار را کم کنیم و تورم ریال را محاسبه کنیم دلار نزدیک ۱۹ هزار تومان می شود مابقی این نرخ منافع ذی نفعانی است که در چند نرخی بودن ارز منافعی دارند. بی شک دست بانک مرکزی برای سیاست گذاری ها و مدیریت درست بازار ارز بسته نیست ، بلکه اختیارات قابل توجهی دارد همانگونه که آقای همتی آن زمان از سران قوا مجوز گرفتند و البته در دولت آقای روحانی، آقای همتی به واقع رئیس دولت بود! امروز نیز آقای صالح آبادی اختیارات بسیار زیادی دارد ضمن اینکه مشخص نیست جدیدا چه کمبودی داشتند که از سران قوا اختیارات جدیدتری گرفتند. بخش اعظم مشکل ما از فقدان اختیارات نیست، بلکه ازفقدان سیاست گذاری های درست است و اینکه اراده ای برای انجام رویه های درست وجود ندارد.
عطا بهرامی در خصوص سیاست های بانک مرکزی مثل جرم انگاری داشتن ارزهای خانگی نیز گفت: بحث هایی مثل ارزهای خانگی آدرس غلط دادن به مردم است، داشتن ۲۰ میلیارد دلار ارز خانگی در برابر تجارت ۱۰۰ میلیارد دلاری رقم آنچنان بزرگی به شمار نمی رود. بسیاری از مردم برای سفرهای خارجی یا حج یا سایر مسائل مجبور به خرید ارز هستند آن هم در شرایطی که نرخ ارز هر روز بالاتر می رود برای ارزان خریدن زودتر اقدام به خرید می کنند، ضمن اینکه همه مردم به قصد سفته بازی ارز نمی خرند و نگهداری ارز نیز خلاف نیست. وقتی اقتصاد به ارز خانگی گره زده می شود یعنی خطای راهبردی وجود دارد.
کارشناس و تحلیلگر اقتصادی خاطر نشان کرد: بانک مرکزی، بازی پانزی بانکها و پتروشیمی ها را کنار گذاشته، نوع تزریق منابع فروش نفت دولت به اقتصاد را نادیده گرفته به دنبال ارزهای خانگی مردم افتاده، کاری که کمترین تاثیری نمی تواند روی اقتصاد داشته باشد. در حال حاضر بانک مرکزی مخالف واردات خودرواست و کار را سخت کرده است. به نظر می رسد بانک مرکزی در ایران عملکردی شبیه سیستم پادشاهی دارد و پادشاه اقتصاد هم رئیس بانک مرکزی است، سیستمی که با این نحوه مدیریت قطعا عاقبت خوبی ندارد چرا که سیاستگذاری های بانک مرکزی کاملا بی معنی است و به منابع بانک مرکزی فشار وارد می کند.
عطا بهرامی با انتقاد به بخشنامه های مکرر وبی دلیل بانک مرکزی که اقتصاد را به چالش کشیده گفت: با محدودیتها و ممنوعیتهایی که بانک مرکزی با بخشنامه های مختلف هر روز ایجاد می کند حقیقت اقتصادی تحریف میشود چرا که مسئله ای به نام خروج ارز از کشور نداریم بلکه بانک مرکزی جعل حقیقت می کند. صادراتی که انجام شده بابت آن باید کالا وارد کشور شود در حالی که کالایی وارد نمی شود. یا اینکه پنج درصد صادرات به صورت نقدی برگردانده شود یا به جای آن کالا وارد شود جالب است که نه کالایی وارد می شود نه ارز و پول نقدی، چرا که بانک مرکزی گزینه هیچ چیز وارد نکنید را انتخاب کرده است.
عطا بهرامی استاد اقتصاد در خصوص مدیریت رئیس فعلی بانک مرکزی گفت: در این موضوع شکی نیست که رئیس بانک مرکزی باید استراتژیست باشد نه یک کارشناس مالی. با توجه به اینکه تحصیلات و تجربه آقای صالح آبادی مالی است نباید رئیس بانک مرکزی می شدند چون تجربه وتخصص لازم در این بخش را ندارند حرف های تکراری و دم دستی بیان می کند که همواره شنیده ایم، درحالی که می بایست یک فرد استراتژیست رئیس بانک مرکزی می شد. در مقایسه رئیس بانک مرکزی ایران با روسای بانک مرکزی کشورهای دیگر یا رئیس بانک مرکزی روسیه خانم الویرانبیولینا که در سه ماه اخیر در بحرانی ترین شرایط با افزایش نرخ بهره اقتصاد روسیه را به وضعیت عادی برگرداند و اثر تحریم ها را خنثی کرد می توان متوجه شد که آقای صالح آبادی از درون خلاء نمی تواند تصمیم بگیرد چرا که در مورد مدیریت بانک مرکزی کمترین تجربه، تخصص و دانشی ندارد.آقای صالح آبادی در بورس تجربه دارد آن هم نه تجربه موفق، چرا که بورس ایران بازاری لبریز از سفته بازی است که رانت اطلاعات و رویههای غلط در آن حرف اول را می زند واین رویه ها در دوره ایشان هم به شدت رواج داشت، ضمن اینکه در مدیریت آقای صالح آبادی دربورس به غیر از نصب چند نرم افزار کار خاصی دیده نشد.
عطا بهرامی استاد اقتصاد در پایان گفت وگو خاطر نشان کرد: قطعا دولت باید تبعات انتخاب یک کارشناس مالی برای ریاست بانک مرکزی را بپذیرد، تبعات تصمیمات فرقهای در بانک مرکزی که از سوی آقای صالح آبادی با آقای مصباحیمقدم و اکیپ مربوطه بدون اینکه از کارشناسان نخبه اقتصادی کسب اطلاع کنند و از تجارب و اندوخته های علمی آنها استفاده کنند تبعات خودش را بر اقتصاد نمایان خواهد ساخت.
نظر شما