گروه اقتصاد کلان پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی تهران در گفت وگو با رادار اقتصاد در خصوص انتشار اوراق طلا و ارز از سوی بانک مرکزی برای کاهش فشار تقاضا و جمع آوری نقدینگی از کف بازارهای مختلف گفت: قطع به یقین با توجه به اینکه مردم به سیاست های اقتصادی دولت و بانک مرکزی اعتماد چندانی ندارند انتشار اوراق منتشر شده سکه و ارز بانک مرکزی با استقبال گرم مردم مواجه نمی شود. با توجه به عدم استقبال مطلوب مردم از اوراق هایی که درسال های گذشته منتشر شد می توان گفت تکلیف این اوراق نیز مثل اوراق قرضه های پیشین روشن است.
وی در این باره خاطر نشان کرد: در صورتی مردم از خرید اوراق قرضه دولت یا بانک مرکزی استقبال می کنند که دولتی قوی به لحاظ مدیریتی و سیاست گذاری اقتصادی روی کار باشد مثل دولتهای اروپایی، در غیر این صورت مردمی که نسبت به آینده اقتصاد حتی تا چند روز آینده و اتفاقاتی که ممکن است بازارهای مختلف را تحت الشعاع قرار دهد اطمینان ندارند رغبت چندانی به خرید اوراق دولتی از خود نشان نمی دهند.
مسعود دانشمند دراین باره توضیح داد: روند درست انتشار و فروش اوراق به این شکل است که مثلا دولت یا بانک مرکزی با صندوق های بازنشستگی تفاهم کنند که پولی که برای دریافت سود ۱۸ درصدی در بانک گذاشتید را به خرید اوراق من اختصاص دهید در این صورت سود ۲۰ درصدی دریافت می کنید. دولت این مفاهمه را به دلیل رونق گرفتن تولید با صندوق های بازنشستگی یا دارندگان سرمایه کلید می زند نه برای تامین هزینه های جاری خود.
عضو اتاق بازرگانی خاطر نشان کرد: مهمترین هدفی که دولتها برای هدایت سرمایه ها به سمت خرید اوراق دنبال می کنند تزریق نقدینگی جامعه به نظام تولید برای تقویت تولید است. اینکه اوراق قرضه به صورت عام به مردم فروخته شود قطعا در دنیا رایج نیست به همین دلیل در اقتصادهایی که عملکردی متفاوت از سایر اقتصادها دارند شاهد عدم استقبال مردم از عرضه و انتشار اوراق منتسب به دولت یا بانک مرکزی هستیم، چرا که مردم معتقدند به جای خرید اوراق دلاری که از سر کوچه بخرند برایشان سود آوری بیشتری خواهد داشت بنابراین نمی توان امیدوار بود که مردم نقدینگی خود را به دولت یا بانک مرکزی برای خرید اوراق گواهی ارز یا سکه بدهند.
مسعود دانشمند معتقد است: علی رغم اینکه بانک مرکزی تلاش می کند عنوان کند انتشار اوراق سکه و ارزبرای جمع آوری نقدینگی و کمک به کاهش نرخ تورم است اما باید گفت کاهش نرخ تورم وابسته به فعالیت های دیگری است که در ایران جدی گرفته نمی شود مثل تقویت تولید. قطع به یقین تا تولید افزایش نیابد تورم کنترل نمی شود، چرا که تورم معلول است، علت نیست.
وی در این باره تصریح کرد: تفکر مدیران درباره تورم باید تغییر کند چرا که تورم به دلیل یک سری فعالیت هایی که در اقتصاد رخ می دهد اتفاق می افتد. افزایش قیمت کالا و خدمات وقتی دریک اقتصاد تورمی رخ می دهد بلافاصله بعد از آن دولت مجبور به افزایش دستمزدها می شود. براساس فاصله قیمتی بین دستمزدها و افزایش نرخ کالاها تورمی ایجاد می شود که به معنای ساده قدرت خرید امسال من را نسبت به قدرت خرید سال گذشته کاهش می دهد در حالی که همان پول داده می شود و کالای خریداری شده همان کالای قبلی است که سال گذشته می خریدیم اما این بار با قیمت های چند برابری.
عضو اتاق بازرگانی توضیح داد: وقتی تورم به این شکل اتفاق می افتد دو کار باید انجام داد یا قیمت ها را باید پایین بیاوریم یا دستمزدها را بالا بیاوریم تا قدرت خرید حفظ شود. هر چه قدر به قیمت ها و نهادهای موثر در قیمت بی توجه باشیم و دستمزدها را بالا ببریم در مقابل شاهد افزایش اتوماتیک وار قیمت کالاها و خدمات خواهیم بود چرا که مثل بومرنگ عمل می کند و دوباره باعث افزایش دستمزد می شود.
عضو اتاق بازرگانی افزود: شبیه کاری که دولت هر سال انجام می دهد ۳۵ درصد دستمزد را افزایش می دهد اما قیمت ها ۵۰ درصد بالا می روند باز هم قدرت خرید از قیمت ها عقب می ماند، ضمن اینکه با اعلام خبر افزایش دستمزدها قیمت ها در جبهه افزایشی قرار می گیرند و آماده بالا رفتنی شدید می شوند. در صورت افزایش تولید می توان به کاهش قیمت ها امیدوار بود در این صورت بدون اینکه کاری به افزایش دستمزد داشته باشیم به خودی خود قدرت خرید مردم را افزایش داده ایم.
مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی با انتقاد از عملکرد مدیران بانک مرکزی گفت: بانک مرکزی در کنترل نرخ تورم و نقدینگی در یک سال گذشته به هیچ وجه موفق نبوده است به این دلیل که این بانک مرکزی، بانک مرکزی نیست، بلکه صندوق دولت است در حالی که بانکهای مرکزی تمام کشورهای دنیا مستقل از دولت عمل می کنند اما در ایران چون بانک مرکزی صندوق دولت است، رئیس بانک مرکزی در کابینه بغل دولت می نشیند چون برای دولت پول چاپ می کند.
وی خاطر نشان کرد: افزایش نقدینگی که بلای امروز اقتصاد ایران شده نتیجه عملکرد بانک مرکزی است که سیاست تامین نقدینگی دولت را برعهده دارد. هر زمان که دولت نتواند مالیات وصول کند، کالا صادر کند یا قادر به فروش نفت نباشد یا به دلیل تحریم های بانکی نتواند پول صادرات نفت را وارد کند به بانک مرکزی و دستگاه چاپ پول متوسل می شود، پس بانک مرکزی کار راه انداز دولت است به طوری که شاهد هستیم نقدینگی کشور ماهیانه ۳ درصد افزایش می یابد به این دلیل که دولت نتوانسته درآمدهای پیش بینی شده را محقق کند اما هزینه ها به قوت خودباقی است پس بانک مرکزی در مقام صندوق پول دولت، اسکناس چاپ می کند؛ موضوعی که منجر به تورم می شود بنابراین نمی توان انتظار داشت با انتشار اوراق بانک مرکزی بتواند تورم و نقدینگی را کنترل کند.
نظر شما